English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
progress payments U پرداختهای موقت یا علی الحساب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
on account U علی الحساب
in part payment U علی الحساب
to account U علی الحساب
as a partial payment U علی الحساب
on account of U علی الحساب
payment on account آنچه علی الحساب پرداخت میشود
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
transfer payments U پرداختهای انتقالی
annuity U پرداختهای سالانه
arrears U پرداختهای معوق
coupon payments U پرداختهای کوپنی
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
cash plans U طرح پرداختهای نقدی
progress payments U پرداختهای پیشرفت کار
net tax revenue U مالیات منهای پرداختهای انتقالی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
deferred payment credit U اعتبار برای پرداختهای معوق
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
factor payments U پرداختهای عوامل تولید مانند
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
interim U موقت
pro tempore U موقت
pontoon bridge U پل موقت
adhoc U موقت
provisional U موقت
makeshift U موقت
intrim U موقت
pontoon U پل موقت
temporary U موقت
pontoons U پل موقت
cofferdam U بند موقت
suspension U اخراج موقت
modulus vivendi U قار موقت
stopgap U چاره موقت
protem U موقتا موقت
charge d'affaires of the embassy U کاردار موقت
drop tank U تانک موقت
bridging leon U وام موقت
modus vivendi U توافق موقت
false work U حائل موقت
coffer dam U سد انحرافی موقت
interim certificates U گواهی موقت
stopgaps U چاره موقت
interim plan U برنامههای موقت
ischemia U کم خونی موقت
bridging leon U اعتبار موقت
interim financing U پرداخت موقت
kluged U ترسیم موقت
detention pending trial U حبس موقت
debarkation hospital U بیمارستان موقت
buffer U حافظه موقت
provisional scrip U تصدیق موقت
bretise U سنگر موقت
temporary road U راه موقت
temporary marriage U ازدواج موقت
temporary hardness U سختی موقت
blackouts U بیهوشی موقت
temporary duty U ماموریت موقت
temporary duty U شغل موقت
temporal life U زندگی موقت
tabernacle U پرستشگاه موقت
suspension of arms U اتش بس موقت
temporary storage U انباره موقت
temporary storage U حافظه موقت
temporary structures U ساختمانهای موقت
bretesse U سنگر موقت
bretess U سنگر موقت
x site U انبار موقت
blackout U بیهوشی موقت
the pro tem chief U رئیس موقت
term insurance U بیمه موقت
temporary works U کارهای موقت
temporary wife U زوجه موقت
bretisee U سنگر موقت
dazzle U کوری موقت
temporary gauge U اشل موقت
brettys U سنگر موقت
lean-to U پناهگاه موقت
lean-tos U پناهگاه موقت
provisional U به طور موقت
bretex U سنگر موقت
dazzles U کوری موقت
timbering U چوبست موقت
armistices U صلح موقت
armistice U صلح موقت
short time duty U کار موقت
dazzled U کوری موقت
temporalty U بطور موقت
suspensions U اخراج موقت
temporarily U بطور موقت
dazzling U کوری موقت
tentative U ازمایشی موقت
lapsing U برگشت انحراف موقت
beach dump U انبار موقت ساحلی
lapse U برگشت انحراف موقت
acting sublieutenant U ناوبان دوم موقت
shell U برنامه خروج موقت
shelling U برنامه خروج موقت
pontoons U پل موقت نظامی زدن
shells U برنامه خروج موقت
pontoon U پل موقت نظامی زدن
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
air commodore U سرتیپ موقت هوایی
convening authority U فرماندار موقت نظامی
lapses U برگشت انحراف موقت
hard U خطای موقت در سیستم
locumtenens U کفیل جانشین موقت
pontoneer U مامور پل موقت سازی
pontonier U مامور پل موقت سازی
transient ischemia U کم خونی موضعی موقت
provisional assignee U مدیر تصفیه موقت
provisional order U دستور موقت اداری
provisional statement U صورت وضعیت موقت
provisionally U بطور موقت عجالتا"
provisorily U بطور شرطی یا موقت
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
hardest U خطای موقت در سیستم
harder U خطای موقت در سیستم
provisional scrip U تصدیق موقت سهام
kludge U سخت افزار موقت
interim injunction U حکم توقیف موقت
convening authority U مقام صلاحیتدار موقت
cover note U بیمه نامه موقت
covering note U بیمه نامه موقت
scrip U گواهی نامه موقت
juryrig U برپا کردن موقت
drug holiday U ترک موقت دارو
stopgap U وسیله موقت دریچه انسداد
truces U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
tenancies U مدت اجاره مالکیت موقت
quia timet U قرار تامین دستور موقت
stopgaps U وسیله موقت دریچه انسداد
kludge U سیستم نرم افزار موقت
parley U مذاکره درباره صلح موقت
time charter U کرایه کردن موقت کشتی
register U ذخیره موقت دستورات اجرایی
tenancy U مدت اجاره مالکیت موقت
registers U ذخیره موقت دستورات اجرایی
registering U ذخیره موقت دستورات اجرایی
fifo U فضای ذخیره سازی موقت
parleys U مذاکره درباره صلح موقت
parleying U مذاکره درباره صلح موقت
parleyed U مذاکره درباره صلح موقت
truce U قرارداد متارکه موقت جنگ
truce U متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
truces U قرارداد متارکه موقت جنگ
keyboard buffer U حافظه موقت صفحه کلید
juryrig U سوار کردن موقت وسایل
jumpers U اتصال موقت روی تخته مدار
jumper U اتصال موقت روی تخته مدار
dazzle U سوسو زدن کور کردن موقت
suspended animation U وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
dazzled U سوسو زدن کور کردن موقت
dazzling U سوسو زدن کور کردن موقت
dazzles U سوسو زدن کور کردن موقت
coffer-dam U [مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
transients U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
outputs U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
prints U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
clipboard U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboards U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
printed U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
transients U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
print U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
transient U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
blips U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
transient U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
blip U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
stacks U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stack U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
registering U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
registers U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
transient U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
transients U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
holding area U منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
workfile U یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
task U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
tasks U ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
stations U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stationed U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
register U تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
scratch U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratched U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratches U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
intermediate U فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
supersedeas U دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری
scratching U فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
temporary storage U ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com