Perdic | پرتاب کردن وزنه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (29 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	castaway U	پرتاب کردن وزنه
	castaways U	پرتاب کردن وزنه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	shot putter U	شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
	shot putters U	شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
	throwing U	ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
	throw U	ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
	throws U	ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
	putting U	پرتاب وزنه
	put U	پرتاب وزنه
	shot put U	پرتاب وزنه
	weight throw U	پرتاب وزنه
	puts U	پرتاب وزنه
	shot U	پرتاب وزنه گلوله سربی
	triathlon U	پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
	shots U	پرتاب وزنه گلوله سربی
	jerks U	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
	jerked U	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
	jerk U	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
	jerking U	پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
	deathlon U	مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
	field event U	مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
	field events U	مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
	stopboard U	تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
	multipoundage syatem U	روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
	squats U	وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
	squatting U	وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
	squatted U	وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
	squat U	وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
	light and heavy system U	روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
	sinker U	وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
	sinkers U	وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
	deal lift U	بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
	delivery groups U	مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
	free drop U	پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
	one and one U	جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
	one plus one U	جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
	pentathlons U	مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
	pentathlon U	مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
	ballistics U	مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
	foot pound	مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
	shoot U	زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
	shoots U	زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
	ejection U	خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
	thrusting U	پرتاب کردن
	projects U	پرتاب کردن
	unsling U	پرتاب کردن
	thrusts U	پرتاب کردن
	let fly U	پرتاب کردن
	jettisoning U	پرتاب کردن
	jettisoned U	پرتاب کردن
	jettison U	پرتاب کردن
	project U	پرتاب کردن
	projected U	پرتاب کردن
	thrust U	پرتاب کردن
	jettisons U	پرتاب کردن
	pelt U	پرتاب کردن
	pelted U	پرتاب کردن
	pelts U	پرتاب کردن
	shoots U	پرتاب کردن
	foin U	پرتاب کردن
	jaculate U	پرتاب کردن
	pitch U	پرتاب کردن
	shoot U	پرتاب کردن
	skeet U	پرتاب کردن
	pitches U	پرتاب کردن
	unsling U	از فلاخن پرتاب کردن
	lob U	باهستگی پرتاب کردن
	lobbed U	باهستگی پرتاب کردن
	triggers U	پرتاب کردن فشنگ
	to fire a torpedo U	اژدری پرتاب کردن
	jettisons U	پرتاب کردن به بیرون
	triggered U	پرتاب کردن فشنگ
	shoots U	پرتاب کردن گلوله
	trigger U	پرتاب کردن فشنگ
	spits U	اب دهان پرتاب کردن
	spit U	اب دهان پرتاب کردن
	launch a missile U	موشک پرتاب کردن
	lobbing U	باهستگی پرتاب کردن
	shoot U	پرتاب کردن گلوله
	lobs U	باهستگی پرتاب کردن
	jetted U	بخارج پرتاب کردن
	jettison U	پرتاب کردن به بیرون
	jets U	بخارج پرتاب کردن
	sling U	زنجیردار پرتاب کردن
	slinging U	زنجیردار پرتاب کردن
	slings U	زنجیردار پرتاب کردن
	to launch a torpedo U	اژدری پرتاب کردن
	jetting U	بخارج پرتاب کردن
	jet U	بخارج پرتاب کردن
	projectable U	قابل پرتاب کردن
	jettisoning U	پرتاب کردن به بیرون
	jettisoned U	پرتاب کردن به بیرون
	command ejection U	پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
	pash U	بازور پرتاب کردن کوبیدن
	upthrust U	بطرف بالا پرتاب کردن
	weight belt U	کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
	provisional ball U	گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
	shoving U	با زور پیش بردن پرتاب کردن
	shoves U	با زور پیش بردن پرتاب کردن
	shove U	با زور پیش بردن پرتاب کردن
	shoved U	با زور پیش بردن پرتاب کردن
	skyrockets U	مثل موشک بهوا پرتاب کردن
	skyrocketed U	مثل موشک بهوا پرتاب کردن
	squish U	صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
	skyrocketing U	مثل موشک بهوا پرتاب کردن
	slog U	ضربت سخت زدن پرتاب کردن
	skyrocket U	مثل موشک بهوا پرتاب کردن
	slogs U	ضربت سخت زدن پرتاب کردن
	slogged U	ضربت سخت زدن پرتاب کردن
	slogging U	ضربت سخت زدن پرتاب کردن
	pitch U	توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
	pitches U	توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
	send down U	پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
	refire time U	زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
	pitch U	پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
	pitches U	پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
	hurls U	پرتاب کردن پرت کردن
	hurl U	پرتاب کردن پرت کردن
	hurled U	پرتاب کردن پرت کردن
	run-up [start-up] U	نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
	where is the kilogramme weight ? U	وزنه ....
	ponderance U	وزنه
	paper weight U	وزنه
	short weight U	وزنه کم
	sinker U	وزنه نگهدار
	counter weight U	وزنه تعادل
	counter balance U	وزنه تعادلی
	counterbalance U	وزنه تعادل
	counter weight U	وزنه مقابل
	bob U	وزنه قپان
	bobbing U	وزنه قپان
	counterbalanced U	وزنه تعادل
	counterpoise U	وزنه متقابل
	counterweigh U	وزنه تعادل
	sinkers U	وزنه نگهدار
	plumb bob U	وزنه سربی
	counterbalances U	وزنه تعادل
	rammer U	وزنه شمعکوب
	ledger U	وزنه سربی
	ledgers U	وزنه سربی
	lifter U	وزنه بردار
	bobs U	وزنه قپان
	halma U	پرش با وزنه
	counterweight U	وزنه مقابل
	flyweights U	وزنه تعادل
	flyweight U	وزنه تعادل
	counterweight U	وزنه برابر
	counterweight U	وزنه تعادل
	weight U	سنگ وزنه
	counterweights U	وزنه تعادل
	counterweights U	وزنه مقابل
	weight lifter U	وزنه بردار
	offsetting U	وزنه متعادل
	counterweights U	وزنه برابر
	offset U	وزنه متعادل
	weight lifting U	وزنه برداری
	ballast U	وزنه تعادل
	quail U	نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
	quails U	نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
	incline bench U	تخته وزنه برداری
	snatches U	وزنه برداری یکضرب
	sinker U	وزنه سربی ماهیگیری
	uplifts U	بالا زدن وزنه
	weight program U	تمرین وزنه برداری
	uplift U	بالا زدن وزنه
	snatching U	وزنه برداری یکضرب
	governor balance weight U	وزنه تعادل رگولاتور
	ballast U	وزنه متعادل کننده
	sinkers U	وزنه سربی ماهیگیری
	snatch U	وزنه برداری یکضرب
	snatched U	وزنه برداری یکضرب
	poise U	اونگ یا وزنه ساعت
	ledgering U	ماهیگیری بااستفاده از وزنه
	sash balancing weight U	وزنه متعادل کننده
	kentledge U	وزنه اهن ته کشتی
	clean and press U	حرکت پرس وزنه برداری
	clean and jerk U	حرکت دوضرب وزنه برداری
	make-weight U	سر وزن رسیدن وزنه بردار
	discobolus U	وزنه پرت کن حلقه انداز
	split U	وزنه برداری یکضرب فرانسوی
	make-weights U	سر وزن رسیدن وزنه بردار
	europian championship U	وزنه برداری قهرمانی اروپا
	make weight U	سر وزن رسیدن وزنه بردار
	platforms U	تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
	donkey raise U	تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
	terminal tackle U	راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
	platform U	تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
	poise U	وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
	empty weight U	وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
	delivery error U	اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
	bench U	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
	disqualifying U	خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
	derrick lift U	کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
	benches U	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
	press U	بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
	disqualified U	خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
	disqualifies U	خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
	disqualify U	خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
	bat weight U	وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
	presses U	بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
	terminal rig U	طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
	dipsey sinker U	نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری