Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chuck
U
پرتاب نادرست
chucked
U
پرتاب نادرست
chucks
U
پرتاب نادرست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
free drop
U
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one and one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
pentathlon
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
U
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
unfairly
U
نادرست
phony
U
نادرست
trumped up
U
نادرست
inexact
U
نادرست
unfair
U
نادرست
amiss
U
نادرست
inconsecutive
U
نادرست
false
U
نادرست
dishonest
U
نادرست
inconsequent
U
نادرست
unsafe
U
نادرست
foul
U
نادرست
in error
<adj.>
U
نادرست
infirmly
U
نادرست
false
<adj.>
U
نادرست
false code
U
کد نادرست
out of order
U
نادرست
spurious
U
نادرست
fouls
U
نادرست
foulest
U
نادرست
fouler
U
نادرست
fouled
U
نادرست
impure
U
نادرست
imprecise
U
نادرست
crooked
U
نادرست
out of trim
U
نادرست
trumped-up
U
نادرست
phoneys
U
نادرست
phoney
U
نادرست
sinister
U
کج نادرست
phonies
U
نادرست
inaccurate
U
نادرست
wrongful
U
نادرست
out of a
U
نادرست
erroneous
U
نادرست
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
fallacy of composition
U
تعمیم نادرست
misconstruction
U
تعبیر نادرست
missatement
U
گفته نادرست
vicious
U
بدطینت نادرست
unsound
U
ناخوش نادرست
foul bill of lading
U
بارنامه نادرست
mistranslation
U
ترجمه نادرست
inaccurate
U
نادرست یا غلط
false code
U
رمز نادرست
misconstructions
U
تفسیر نادرست
inexactly
U
بطور نادرست
mispronunciation
U
تلفظ نادرست
misconstructions
U
تعبیر نادرست
paralogism
U
قیاس نادرست
miscue
U
ضربه نادرست
inaccurately
U
بطور نادرست
misconstruction
U
تفسیر نادرست
error
U
عقیده نادرست
false
U
ساختگی نادرست
wrong answers
U
پاسخهای نادرست
wrong information
U
اطلاعات نادرست
mispronunciations
U
تلفظ نادرست
heterography
U
املای نادرست
mispronounciation
U
تلفظ نادرست
wrongfully
U
بطور نادرست
by indirection
U
با وسائل نادرست
improper
U
نامناسب نادرست
false information
U
اطلاعات نادرست
distractor
U
گزینه نادرست
foul play
U
کار نادرست
misinformation
U
خبر نادرست
errors
U
عقیده نادرست
false information
U
خبر نادرست
jackleg
U
ناشی نادرست
untrue
U
نادرست خائن
malfunctions
U
نادرست عمل کردن
paralpgize
U
قیاس نادرست ساختن
sigmatism
U
تلفظ نادرست حرف " س "
misallocation of resources
U
تخصیص نادرست منابع
unfair trade practice
U
اعمال تجاری نادرست
malfunctioned
U
نادرست عمل کردن
malfunction
U
نادرست عمل کردن
true false questions
U
پرسشهای درست- نادرست
suggestio falsi
U
افهار و اعلام نادرست
mininformation
U
اطلاع یا خبر نادرست
lies
U
سخن نادرست گفتن
prismatic spectacles
U
عینک نادرست نما
lie
U
سخن نادرست گفتن
lied
U
سخن نادرست گفتن
off base
<idiom>
U
غیر دقیق ،نادرست
wild cat
U
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
incorrect
U
نادرست یا به همراه خطا
foozle
U
بدساختن ضربت نادرست
wide of the mark
<idiom>
U
از هدف به دور بردن ،نادرست
false start
U
اغاز نادرست خطا در شروع
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
ungrammatical
U
مخالف ایین دستور نادرست
mal
U
خطا نادرست و متقلبانه را می رساند
an i calculation
U
حساب نادرست یا غیر دقیق
false starts
U
اغاز نادرست خطا در شروع
logical
U
معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
boolean operation
U
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
skews
U
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skewing
U
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skew
U
میزان کردن چیزی به صورت نادرست
weapon delivery
U
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss
U
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
ambiguities
U
خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
zero
U
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
out of square
U
خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
contamination
U
ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
Everybody condemned his foolish behaviour .
U
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
zeroes
U
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zeros
U
1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
ambiguity
U
خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
semantics
U
خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
grammatical error
U
استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
hazards
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
mis
U
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
hazarding
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
logical
U
خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
hazard
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
debounce
U
جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
grafts
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafted
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
mis-
U
پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
graft
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
neither nor function
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
fraud
U
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
denial
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
frauds
U
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
cancels
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
components
U
خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
denials
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
cancelling
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancel
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
NOR function =
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
component
U
خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
fallacy of composition
U
استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
boolean operation
U
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
palettes
U
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palette
U
تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
burn out
U
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
NOT function
U
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
gap
U
سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
negative
U
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
negatives
U
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
gaps
U
سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
aliasing
U
اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
algebra
U
ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
toss
U
پرتاب
tossed
U
پرتاب
tossing
U
پرتاب
throw
U
پرتاب
tosses
U
پرتاب
throws
U
پرتاب
detrusion
U
پرتاب
jaculation
U
پرتاب
shoved
U
پرتاب
hurls
U
پرتاب
hurled
U
پرتاب
hurl
U
پرتاب
shoves
U
پرتاب
shoving
U
پرتاب
shied
U
پرتاب
shies
U
پرتاب
shyer
U
پرتاب
shyest
U
پرتاب
shying
U
پرتاب
shy
U
پرتاب
throwing
U
پرتاب
shove
U
پرتاب
pitches
U
پرتاب
launching
U
پرتاب
launched
U
پرتاب
launch
U
پرتاب
putting
U
پرتاب
launches
U
پرتاب
puts
U
پرتاب
jetting
U
پرتاب
pitch
U
پرتاب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com