Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inflate
U
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflates
U
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflating
U
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
screw up
U
زیاد بالا بردن اجاره
sky
U
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
skies
U
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
elate
U
بالا بردن محفوظ کردن
to occupy much space
U
فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
to sit up and beg
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to beg
[of a dog holding up front paws]
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
lift
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting
U
بالا بردن
uplifts
U
بالا بردن
upped
U
بالا بردن
lifts
U
بالا بردن
upping
U
بالا بردن
ante
U
: بالا بردن
hoist
U
بالا بردن
jack up
U
بالا بردن
hoisted
U
بالا بردن
raise of loom
U
بالا بردن
hoists
U
بالا بردن
up
U
بالا بردن
uplift
U
بالا بردن
promote
U
بالا بردن
elevating
U
بالا بردن
elevates
U
بالا بردن
elevate
U
بالا بردن
promoting
U
بالا بردن
jack
U
بالا بردن
upgrade
U
بالا بردن
jacks
U
بالا بردن
upgraded
U
بالا بردن
lift
U
بالا بردن
upgrading
U
بالا بردن
upgrades
U
بالا بردن
lifted
U
بالا بردن
promoted
U
بالا بردن
rallied
U
بالا بردن قی مت
tweaks
U
بالا بردن
tweaked
U
بالا بردن
uprear
U
بالا بردن
upraise
U
بالا بردن
tweak
U
بالا بردن
rally
U
بالا بردن قی مت
tweaking
U
بالا بردن
rallies
U
بالا بردن قی مت
raises
U
بالا بردن
raise
U
بالا بردن
promotes
U
بالا بردن
easily
U
بردن با فاصله زیاد
hoisted
U
عمل بالا بردن
hoists
U
عمل بالا بردن
hoists
U
افراشتن بالا بردن
casual uplift
U
بالا بردن موقتی
set sail
U
بالا بردن بادبان
elevations
U
بالا بردن لوله
elevation
U
بالا بردن لوله
flag hoist
U
بالا بردن پرچم
to further sales
U
فروش را بالا بردن
hoisted
U
افراشتن بالا بردن
hoist
U
افراشتن بالا بردن
hoist
U
عمل بالا بردن
raise
U
بالا بردن دستمزد
raises
U
بالا بردن دستمزد
iodism
U
خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
ramps
U
بالا بردن یاپایین اوردن
top up
U
بالا بردن بوم جرثقیل
high stick
U
بالا بردن غیرمجاز چوب
top-up
U
بالا بردن بوم جرثقیل
top-ups
U
بالا بردن بوم جرثقیل
ramp
U
بالا بردن یاپایین اوردن
elevation of security
U
بالا بردن حاشیه امنیت
bilge
U
بالا بردن فشار داخل خن
jigging
U
بالا و پایین بردن طعمه در اب
talk somebody's head off
<idiom>
U
سر کسی را بردن
[زیاد حرف زدن]
build-ups
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
build-up
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
build up
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
equity financing
U
بالا بردن یا ایجاد سرمایه بافروش سهام
highs
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
highest
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
halliard
U
طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
extensive cultivation
U
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
stakhnovism
U
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
dapping
U
نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
put option
U
خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
mark up
U
نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
customize
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
peripheral slots
U
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
fraught with
U
پراز
waxy
U
پراز موم
venose
U
پراز رگ و ورید
gamy
U
پراز شکار
erroneous
U
پراز غلط
to be fraught
[with]
U
پراز ... بودن
stressful
U
پراز پریشانی
insidious
U
پراز توط ئه
spinous
U
پراز خار
maggoty
U
پراز کرم حشره
rubbishing
U
پراز اشغال یا کثا فت
stomachy
U
پراز باد غرور
stubby
U
پراز کنده درخت
the streets are very muddy
U
خیابانها پراز گل است
commas over the page
U
صفحه را پراز نشان کاماکرد
The ball is full of air.
U
توپ پراز باد است
snagged
U
پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
fuliginous
U
وابسته به بخارات مضر بدن پراز دوده
clip joint
<idiom>
U
شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
water bed
U
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
bran pie
U
فرف بزرگ پراز سبوس که اسباب بازیهایی درمیان ان پنهان می کنند
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
frequent
U
مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequented
U
مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequents
U
مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
frequenting
U
مکرر رفت وامد زیاد کردن در تکرار کردن
neutralizing
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralised
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralizes
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralising
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralize
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralises
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
uncreate
U
نابود کردن نیست شدن معدوم کردن از میان بردن
commission
U
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commissions
U
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
commissioning
U
بکار بردن عده ها عملیاتی کردن مامور کردن
overspend
U
زیاد خرج یا مصرف کردن افراط کردن
overload
U
زیاد پر کردن
heightened
U
زیاد کردن
propagate
U
زیاد کردن
increases
U
زیاد کردن
intensification
U
زیاد کردن
heighten
U
زیاد کردن
propagates
U
زیاد کردن
propagated
U
زیاد کردن
increase
U
زیاد کردن
heightening
U
زیاد کردن
to run rup
U
زیاد کردن
overloaded
U
زیاد پر کردن
heightens
U
زیاد کردن
grnish
U
زیاد کردن
overstock
U
زیاد پر کردن
add
زیاد کردن
propagating
U
زیاد کردن
increased
U
زیاد کردن
overloads
U
زیاد پر کردن
take off
U
بردن کم کردن
propagating
U
زیاد کردن پروردن
overheat
U
زیاد گرم کردن
adds
U
زیاد کردن برد
overheated
U
زیاد گرم کردن
overheats
U
زیاد گرم کردن
to overstrain oneself
U
تقلای زیاد کردن
propagates
U
زیاد کردن پروردن
to overwork oneself
U
زیاد کار کردن
overrating
U
زیاد براورد کردن
ransacks
U
زیاد کاوش کردن
overloaded
U
زیاد بار کردن
superheat
U
گرم کردن زیاد
overloads
U
زیاد بار کردن
overrated
U
زیاد براورد کردن
overpress
U
زیاد پافشاری کردن در
propagate
U
زیاد کردن پروردن
overrates
U
زیاد براورد کردن
overwork
U
کار زیاد کردن
overrate
U
زیاد براورد کردن
propagated
U
زیاد کردن پروردن
ransack
U
زیاد کاوش کردن
ransacked
U
زیاد کاوش کردن
ransacking
U
زیاد کاوش کردن
overload
U
زیاد بار کردن
overworked
U
کار زیاد کردن
overestimating
U
زیاد براورد کردن
overestimates
U
زیاد براورد کردن
overestimated
U
زیاد براورد کردن
overestimate
U
زیاد براورد کردن
expanded , capacity
U
زیاد کردن گنجایش
overcharging
U
زیاد حساب کردن
make much of
U
استفاده زیاد کردن از
overcharges
U
زیاد حساب کردن
add
U
زیاد کردن برد
raises
U
پروراندن زیاد کردن
strain
U
کوشش زیاد کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com