English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
snagged U پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nodulous U دارای برامدگیهای ریز
nodulose U دارای برامدگیهای ریز
nodose U دارای برامدگیهای مشخص
tuberculate U دارای برامدگیهای سلی
nodous U دارای برامدگیهای مشخص
mammilary U دارای برامدگیهای پستان مانند
biramous U دارای دو شاخه
vimineous U دارای شاخه وترکههای خم شونده
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
tuberculoid U مانند برامدگیهای سلی
papilloma U ورم یا برامدگیهای پوستی
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
lumpier U ناصاف
rough U ناصاف
uneven U ناصاف
roughest U ناصاف
ragged U ناصاف
lumpy U ناصاف
lumpiest U ناصاف
rough-hewn U ناصاف
rough hewn U ناصاف
snaggy U ناصاف
impure U کثیف ناصاف
coarse grained U ناصاف زبر
roughhew U ناصاف بریدن
rough hew U ناصاف بریدن
fraught with U پراز
ragged U ناصاف یا با لبههای تورفته
streakier U ناصاف قابل تغییر
streakiest U ناصاف قابل تغییر
streaky U ناصاف قابل تغییر
stressful U پراز پریشانی
erroneous U پراز غلط
gamy U پراز شکار
insidious U پراز توط ئه
to be fraught [with] U پراز ... بودن
spinous U پراز خار
waxy U پراز موم
venose U پراز رگ و ورید
maggoty U پراز کرم حشره
stomachy U پراز باد غرور
rubbishing U پراز اشغال یا کثا فت
stubby U پراز کنده درخت
the streets are very muddy U خیابانها پراز گل است
rougher U دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
The ball is full of air. U توپ پراز باد است
commas over the page U صفحه را پراز نشان کاماکرد
branch U شاخه شاخه شدن
branches U شاخه شاخه شدن
ramify U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
arborization U شاخه شاخه شدگی
water bed U تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
clip joint <idiom> U شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
fuliginous U وابسته به بخارات مضر بدن پراز دوده
inflate U پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflating U پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflates U پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bran pie U فرف بزرگ پراز سبوس که اسباب بازیهایی درمیان ان پنهان می کنند
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
ruffles U ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffle U ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffling U ناصاف کردن ناهموار کردن
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
limbless U بی شاخه
branch cutter U شاخه بر
three way U سه شاخه
branches U شاخه
acaulescent U بی شاخه
branch U شاخه
limbs U شاخه
limb U شاخه
connection plug U دو شاخه
bifurcation U شاخه
doddered U بی شاخه
trifid U سه شاخه
pinning U در شاخه
pinned U در شاخه
pin U در شاخه
arm U شاخه
forking U شاخه
variations U شاخه
forking U سه شاخه
fork U شاخه
fork U سه شاخه
virga U شاخه
variation U شاخه
trifurcation U سه شاخه
nid U شاخه
ramulous U شاخه شاخه
ramus U شاخه
furcate U شاخه شاخه
nib U شاخه
intersection leg U شاخه
knag U ته شاخه
branch line U شاخه
plugs U دو شاخه
nibs U شاخه
plugging U دو شاخه
plug U دو شاخه
branch lines U شاخه
embranchment U شاخه
bough U شاخه
Br U شاخه
ramulose U شاخه شاخه
boughs U شاخه
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
winging U شاخه شعبه
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
intersection leg U شاخه یک همبر
prong U شاخه رودیانهر
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
easing out line U شاخه شل کننده
alley U شاخه ماز
wing U شاخه شعبه
alleyways U شاخه ماز
traverse leg U شاخه پیمایش
ramify U شاخه دادن
passerine U شاخه نشین
prongs U شاخه رودیانهر
alleys U شاخه ماز
arborescent U شاخه مانند
ramiform U شاخه مانند
ramify U شاخه بستن
link U شاخه رابط
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
division U شاخه [دانشی]
area U شاخه [دانشی]
sprouts U جوانه شاخه
sprouted U جوانه شاخه
sprout U جوانه شاخه
tributary U شاخه رود
tributary U شاخه انشعاب
tributaries U شاخه رود
tributaries U شاخه انشعاب
field U شاخه [دانشی]
twigged U شاخه دار
branch U شاخه [دانشی]
spriggy U شاخه دار
provine U شاخه خوابانده
grain U شاخه چنگال
insessorial U شاخه نشین
branching U شاخه گزینی
viminal U شاخه دهنده
twing U شاخه کوچک
branchlet U شاخه کوچک
sprig U شاخه کوچک
affluent U شاخه رود
bifurcate U دو شاخه شدن
tuning fork U دو شاخه صوتی
tuning forks U دو شاخه صوتی
linear portion U شاخه خطی
banana pin U دو شاخه رادیو
sprigs U شاخه کوچک
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
cable connector U دو شاخه کابل
female plug U دو شاخه ماده
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
lamina U شاخه پردهای
ramifications U شاخه شاخگی
ramification U شاخه شاخگی
disbranch U بی شاخه کردن
distributary U رود شاخه
twig U : شاخه کوچک
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
subshrub U شاخه کوچک
boughed U شاخه دار
offshoots U شاخه نورسته
offshoot U شاخه نورسته
twigs U : شاخه کوچک
crotches U تیر دو شاخه
branches U شاخه دراوردن
branch U شاخه دراوردن
lamin U شاخه پردهای
crotch U تیر دو شاخه
blind alleys U شاخه بن بست
forked U شاخه دار
line of business U شاخه پیشه
toppers U شاخه زن سوهان
topper U شاخه زن سوهان
twiggy U شاخه دار
secateur U شاخه قطع کن
three arm protractor U نقاله سه شاخه
gray ramus U شاخه خاکستری
spray U شاخه کوچک
sprayed U شاخه کوچک
branchy U شاخه دار
dog leg U شاخه فرعی
spraying U شاخه کوچک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com