English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tumid U پراب وتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tumescent U پراب وتاب مطنطن
Other Matches
ripest U پراب
riper U پراب
ripe U پراب
waterlogged U پراب
swamps U پراب شدن قایق یا ناو
swamp U پراب شدن قایق یا ناو
swamped U پراب شدن قایق یا ناو
blear U دارای چشم پراب تار
swamping U پراب شدن قایق یا ناو
pomposity U اب وتاب
grandiloquently U با اب وتاب
flatulent U پر اب وتاب
stilted U با اب وتاب
flame U تب وتاب
flames U تب وتاب
grandiosely U با اب وتاب
magniloquently U با اب وتاب
on stilts U با اب وتاب
grandiose U پر اب وتاب
rotundily U اب وتاب وروانی
pompously U بااب وتاب
convolute U پیچ وتاب خوردن
squishy U پیچ وتاب دار
to be in a g. U درتب وتاب بودن
luxuriating U اب وتاب زیاد دادن
write U با اب وتاب شرح دادن
writes U با اب وتاب شرح دادن
swaying U پیچ وتاب خوردن
squirm U پیچ وتاب خوردن
squirmed U پیچ وتاب خوردن
squirming U پیچ وتاب خوردن
squirms U پیچ وتاب خوردن
luxuriate U اب وتاب زیاد دادن
luxuriated U اب وتاب زیاد دادن
luxuriates U اب وتاب زیاد دادن
To speak elaborately. U با آب وتاب صحبت کردن
squirmy U پرپیچ وتاب ولول خور
curlicue U چین وشکن یا پیچ وتاب خیال انگیز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com