English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grand mother U مادر بزرگ
grandma U مادر بزرگ
grandmas U مادر بزرگ
grannies U مادر بزرگ
granny U مادر بزرگ
grandmother U مادر بزرگ
grannie U مادر بزرگ
grandame U مادر بزرگ
grandmothers U مادر بزرگ
paternal grandmother U مادر بزرگ
gran U مخفف مادر بزرگ
grans U مخفف مادر بزرگ
Grandmother is a dear old thing . U مادر بزرگ خیلی نازومامانی است
grandmother U مثل مادر بزرگ رفتار کردن
grandmothers U مثل مادر بزرگ رفتار کردن
foremother U مادر مادر بزرگ
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
Mother-daughter boteh design U طرح بته جقه مادر و بچه [این طرح در فرش های قشقایی، خمسه و بعضی دیگر از طرح ها به چشم می خورد و شامل یک بته جقه بزرگ و یک بته کوچک در دل یکدیگر است.]
gravest U بزرگ
stour U بزرگ
gross U بزرگ
largest U بزرگ
bulky U بزرگ
larger U بزرگ
large U بزرگ
immane U بزرگ
grossed U بزرگ
grosses U بزرگ
bulkiest U بزرگ
grossest U بزرگ
graves U بزرگ
grave U بزرگ
majuscule U بزرگ
extra U بزرگ
majuscular U بزرگ
hugeous U بزرگ
vast U بزرگ
extras U بزرگ
grossing U بزرگ
enormous U بزرگ
extra- U بزرگ
massive U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
voluminous U بزرگ
mightier U بزرگ
mightiest U بزرگ
mighty U بزرگ
propylon U در بزرگ
biggest U بزرگ
bigger U بزرگ
big U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
nonus U بزرگ
egregious U بزرگ
decuman U بزرگ
adults U بزرگ
adult U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
massively U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
headman U بزرگ
headmen U بزرگ
spanking U بزرگ
spankings U بزرگ
bulkier U بزرگ
full bottomed U بزرگ
megapod U بزرگ پا
dignified U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
large sized U بزرگ
smallest U بزرگ نه
smaller U بزرگ نه
major U بزرگ
small U بزرگ نه
gate U در بزرگ
majored U بزرگ
jumbos U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
highs U بزرگ
highest U بزرگ
king size U بزرگ
long ton U تن بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
swith U بزرگ
majestic U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
vasty U بزرگ
eminent U بزرگ
jumbo U بزرگ
great U بزرگ
extensive U بزرگ
gates U در بزرگ
swingeing U بزرگ
majoring U بزرگ
grosser U بزرگ
high U بزرگ
macro U بزرگ
greatest U بزرگ
great- U بزرگ
walloping U بزرگ
wallopings U بزرگ
blundered U اشتباه بزرگ
cataclysms U سیل بزرگ
blunder U اشتباه بزرگ
bulk U قسمت بزرگ
cataclysm U سیل بزرگ
bring up <idiom> U بزرگ کردن
emporiums U بازار بزرگ
dignitary U شخص بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
sea captain U ملاح بزرگ
a large car U یک اتومبیل بزرگ
saint bernard U نوعی سگ بزرگ
bulk U در حجم بزرگ
main U بزرگ تمام
blunders U اشتباه بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
blundering U اشتباه بزرگ
cleek U قلاب بزرگ
the supreme U خدای بزرگ
abbot U راهب بزرگ
abbots U راهب بزرگ
galactic U بی نهایت بزرگ
big league U لیگ بزرگ
caldron U کتری بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
edifice U ساختمان بزرگ
supermarkets U فروشگاه بزرگ
pigsticker U چاقوی بزرگ
chump U تکه بزرگ
conger U مارماهی بزرگ
propylaeum U در بزرگ ساختمان
caps U حروف بزرگ
upper case U حرف بزرگ
emporia U بازار بزرگ
upper case U حروف بزرگ
supermarket U فروشگاه بزرگ
whopping U خیلی بزرگ
manors U خانه بزرگ
particianship U بزرگ زادگی
edifices U ساختمان بزرگ
particianship U بزرگ منشی
archpriest U کشیش بزرگ
dalmatian U نوعی سگ بزرگ
daito U شمشیر بزرگ
chumps U تکه بزرگ
d. store U مغازه بزرگ
manor U خانه بزرگ
lump U بزرگ شدن
lumped U بزرگ شدن
Elaborate U اسلحه بزرگ
case knife U چاقوی بزرگ
capital letter U حرف بزرگ
oversize U اندازه بزرگ
emporium U بازار بزرگ
lofty U بلند بزرگ
charles's wain U خرس بزرگ
the wain U خرس بزرگ
longbows U کمان بزرگ
the great vassals U تیولداران بزرگ
lumps U بزرگ شدن
heave U بزرگ کردن
the powers U دولتهای بزرگ
colosseum U سالن بزرگ
protonotary U محر ر بزرگ
maximizes U بزرگ کردن
heaved U بزرگ کردن
longbow U کمان بزرگ
dignitaries U شخص بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
distend U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
grander U بزرگ مهم
distends U بزرگ کردن
billow U موج بزرگ اب
billowed U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
billows U موج بزرگ اب
bulldog U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
heavyweight U بزرگ و سنگین
maximizing U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
swelled U بزرگ شدن
paterfamilias U بزرگ خانواده
bonfires U اتش بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com