Perdic | پدافند ماهوارهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 103 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	satellite defense U	پدافند ماهوارهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	satellite navigation U	ناوبری ماهوارهای
	satellite computer U	کامپیوتر ماهوارهای
	satellite communications U	مخابره ماهوارهای
	air defense commander U	فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
	early spring U	سیستم جنگ افزار ماهوارهای ضد شناسایی
	satelloid U	ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
	air defense action area U	منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
	wheel satellite U	ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
	air defense readiness U	وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
	defense U	پدافند
	defenses U	پدافند
	defence U	پدافند
	anti menchanized defense U	پدافند ضد مکانیزه
	defense in place U	پدافند در محل
	anti aircraft defense U	پدافند ضد هوایی
	defense zone U	منطقه پدافند
	anti aircraft U	پدافند هوایی
	mobile defense U	پدافند متحرک
	area defense U	پدافند منطقهای
	area defense U	پدافند ازمنطقه
	base defense U	پدافند از پایگاه
	defense in depth U	پدافند در عمق
	national defence U	پدافند ملی
	base defense U	پدافند پایگاه
	biological defense U	پدافند میکربی
	passive defense U	پدافند غیرعامل
	coast defence U	پدافند ساحلی
	counter offensive U	پدافند متقابل
	chemical defense U	پدافند شیمیایی
	defended U	پدافند کردن
	self defense U	پدافند از خود
	air defense U	پدافند هوایی
	defends U	پدافند کردن
	defending U	پدافند کردن
	deliberate defense U	پدافند با فرصت
	active defense U	پدافند عامل
	defend U	پدافند کردن
	satellite defense U	پدافند ضدماهوارهای
	space defense U	پدافند از فضا
	defensible U	قابل پدافند
	barrage balloon U	بالون پدافند
	barrage balloons U	بالون پدافند
	space defense U	پدافند فضایی
	defended area U	منطقه پدافند شده
	primeter defence U	پدافند دورتا دور
	forward defense area U	منطقه پدافند جلو
	civil defense U	پدافند غیر نظامی
	integrated defense U	پدافند هوایی توام
	ministry of national defence U	وزارت پدافند ملی
	war college U	دوره پدافند ملی
	biological defense U	پدافند بر علیه تک میکربی
	civil defense U	پدافند ازمناطق شهری
	air defense element U	عنصر پدافند هوایی
	air defense command U	فرماندهی پدافند هوایی
	anti aircraft artillery U	توپخانه پدافند هوایی
	air defense artillery U	توپخانه پدافند هوایی
	active air defense U	پدافند عامل هوایی
	flak U	توپخانه پدافند هوایی
	battery defense U	پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
	sector commander U	فرمانده ناحیه پدافند هوایی
	area air defense commander U	فرمانده منطقه پدافند هوایی
	vital area U	منطقه حیاتی پدافند هوایی
	rules of engagement U	روشهای درگیری پدافند هوایی
	integrated defense U	پدافند ازمناطق توام دفاعی
	air defense sector U	منطقه ماموریت پدافند هوایی
	air defense ship U	ناو مخصوص پدافند هوایی
	air defense direction center U	مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
	extended defense U	پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
	chemical defense U	پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
	weapons hold U	فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
	faker U	هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
	air defense artillery controller U	مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
	splashed U	در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
	missile master U	دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
	parrots U	وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
	parroting U	وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
	parroted U	وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
	parrot U	وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
	filter center U	مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
	flad suppression U	تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
	battery integration end radar display U	وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
	fire unit U	یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
	mauler U	نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
	seen fire U	اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
	effectiveness clock U	دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
	quails U	نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
	quail U	نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
	telling U	مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
	speed ring U	طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
	static employment U	کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
	counterflak U	اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
	flak U	گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
	defense classification U	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
	internal defense U	پدافند داخلی پایداری داخلی
	splashes U	ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
	splash U	ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
	splashing U	ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
	defense coastal area U	منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
	all around defense U	پدافند دور تا دور
	island U	منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
	islands U	منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است