Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coast defence
U
پدافند ساحلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
defense coastal area
U
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
Other Matches
shore patrol
U
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
beach diagram
U
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot
U
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
defense
U
پدافند
defenses
U
پدافند
defence
U
پدافند
biological defense
U
پدافند میکربی
national defence
U
پدافند ملی
active defense
U
پدافند عامل
passive defense
U
پدافند غیرعامل
base defense
U
پدافند پایگاه
mobile defense
U
پدافند متحرک
base defense
U
پدافند از پایگاه
area defense
U
پدافند ازمنطقه
satellite defense
U
پدافند ماهوارهای
area defense
U
پدافند منطقهای
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
anti aircraft
U
پدافند هوایی
anti menchanized defense
U
پدافند ضد مکانیزه
self defense
U
پدافند از خود
satellite defense
U
پدافند ضدماهوارهای
air defense
U
پدافند هوایی
defense in place
U
پدافند در محل
defense in depth
U
پدافند در عمق
barrage balloons
U
بالون پدافند
counter offensive
U
پدافند متقابل
defense zone
U
منطقه پدافند
deliberate defense
U
پدافند با فرصت
defends
U
پدافند کردن
space defense
U
پدافند از فضا
barrage balloon
U
بالون پدافند
chemical defense
U
پدافند شیمیایی
defensible
U
قابل پدافند
defend
U
پدافند کردن
defended
U
پدافند کردن
space defense
U
پدافند فضایی
defending
U
پدافند کردن
defended area
U
منطقه پدافند شده
air defense element
U
عنصر پدافند هوایی
air defense artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
ministry of national defence
U
وزارت پدافند ملی
civil defense
U
پدافند غیر نظامی
civil defense
U
پدافند ازمناطق شهری
biological defense
U
پدافند بر علیه تک میکربی
battery defense
U
پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
primeter defence
U
پدافند دورتا دور
forward defense area
U
منطقه پدافند جلو
flak
U
توپخانه پدافند هوایی
integrated defense
U
پدافند هوایی توام
air defense command
U
فرماندهی پدافند هوایی
war college
U
دوره پدافند ملی
active air defense
U
پدافند عامل هوایی
bridgehead line
U
خط سر پل ساحلی
coastal
U
ساحلی
coastlines
U
خط ساحلی
coastline
U
خط ساحلی
offing
U
اب ساحلی
strandline
U
خط ساحلی
inshore
U
ساحلی
inshore water
U
اب ساحلی
seasider
U
ساحلی
beach head
U
سر پل ساحلی
bridge head
U
سر پل ساحلی
sea board
U
خط ساحلی
rules of engagement
U
روشهای درگیری پدافند هوایی
vital area
U
منطقه حیاتی پدافند هوایی
area air defense commander
U
فرمانده منطقه پدافند هوایی
integrated defense
U
پدافند ازمناطق توام دفاعی
sector commander
U
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
air defense sector
U
منطقه ماموریت پدافند هوایی
air defense ship
U
ناو مخصوص پدافند هوایی
extended defense
U
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
air defense direction center
U
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
chemical defense
U
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
faker
U
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
weapons hold
U
فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
inshore water
U
ابهای ساحلی
boat telephone
U
تلفن ساحلی
inshorepatrol
U
گشتی ساحلی
cabotage
U
کشتیرانی ساحلی
quay
U
دیوار ساحلی
quays
U
دیوار ساحلی
marinas
U
تفرجگاه ساحلی
shore stablishment
U
تاسیسات ساحلی
marina
U
تفرجگاه ساحلی
cabotage
U
تجارت ساحلی
coastal artillery
U
توپخانه ساحلی
links
U
تپه ساحلی
costal frontier
U
مرز ساحلی
tidewater
U
خط ساحلی کشند اب
coast station
U
ایستگاه ساحلی
coastal zone
U
منطقه ساحلی
territorial sea
U
دریای ساحلی
coastal route
U
مسیر ساحلی
dune
U
توده شن ساحلی
coastal patrol
U
گشتی ساحلی
groyne
U
سد یا دیواره ساحلی
coastal frontier
U
حدود ساحلی
inshore current
U
جریان اب ساحلی
inshore current
U
جریانات ساحلی
coastguard
U
گارد ساحلی
coastguards
U
گارد ساحلی
beach exit
U
معبر ساحلی
beach exit
U
گذرگاه ساحلی
shore erosion
U
فرسایش ساحلی
beach erosion
U
فرسایش ساحلی
shore patrol
U
دژبان ساحلی
shoreline
U
خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines
U
خط ساحل یا خط ساحلی
territorial waters
U
ابهای ساحلی
barrier light
U
نورافکن ساحلی
landing craft
U
کرجی ساحلی
shore patrol
U
پلیس ساحلی
shore boat
U
تاکسی ساحلی
beach face
U
کمربند ساحلی
over the beach operations
U
عملیات ساحلی
sea dike
U
دیوار ساحلی
intermediate type submarine cable
U
کابل ساحلی
land breeze
U
باد ساحلی
beach reserves
U
ذخایر ساحلی
beach patrol
U
نگهبان ساحلی
beach patrol
U
گشتی ساحلی
littoral
U
ناحیه ساحلی
martello
U
قلعه ساحلی
beach organization
U
یکان ساحلی
beach obstacle
U
مانع ساحلی
foreshore
U
کمربند ساحلی
beach matting
U
کف پوش ساحلی
foreshores
U
کمربند ساحلی
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
splashed
U
در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
sanbar
U
دیوار شنی ساحلی
levee
U
دیواره ساحلی رودخانه
out port
U
ساحلی مورد استفاده سر پل
cabotage
U
کشتی رانی ساحلی
coastal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
barrier reef
U
مرجان سنگ ساحلی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
cabotage
U
حمل ونقل ساحلی
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
beachmaster's unit
U
یکان لجستیک ساحلی
beach flag
U
پرچم مشخصه ساحلی
beach group
U
گروه خدمات ساحلی
beach matting
U
تور سیمی ساحلی
beach minefield
U
میدان مین ساحلی
beach support area
U
منطقه پشتیبانی ساحلی
coastal navigation, coasting
U
حمل و نقل ساحلی
lido
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
coaster
U
کشتی ویژه خط ساحلی
coasters
U
کشتی ویژه خط ساحلی
costal frontier
U
نوار مرزی ساحلی
coastal route
U
راه ابی ساحلی
lidos
U
میعادگاه قشنگ ساحلی
continental shelf
U
حد ساحلی فلات قاره
parrots
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
parrot
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
flad suppression
U
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
parroting
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
piloting
U
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
phalarope
U
مرغ ساحلی نوک دراز
tideland
U
زمین ساحلی دستخوش جزرومد
beach reserves
U
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
cay
U
تخته سنگ ساحلی درجزیره
Goa
U
ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
battery integration end radar display
U
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
cove
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
shore party
U
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
beach unit
U
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
coves
U
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
surfbird
U
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
layig up position
U
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
riviera
U
ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
willet
U
مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
intracoastal sealift
U
سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
sea frontiers
U
مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
beach organization
U
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
mauler
U
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
offshore
U
در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
daymark
U
علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
polder
U
زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
rill
U
جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
ports
U
انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
seen fire
U
اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
effectiveness clock
U
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com