Perdic | پایگاه اکتسابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	achieved status U	پایگاه اکتسابی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	adventitious U	اکتسابی
	acquired U	اکتسابی
	perquisites U	عایدی اکتسابی
	acquisitive crimes U	جرائم اکتسابی
	perquisite U	چیز اکتسابی
	perquisite U	عایدی اکتسابی
	perquisites U	چیز اکتسابی
	acquisitive U	اکتسابی اکتساب کننده
	AIDS U	سندرم نقص ایمنی اکتسابی
	acquisitively U	از راه اکتساب یا جویندگی بطور اکتسابی
	aggregate U	تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
	queries U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	query U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	queried U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	querying U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	aggregates U	تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
	roll back U	کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
	station list U	فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
	deployment operating base U	پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
	privacy U	قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
	language U	زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
	languages U	زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
	sql U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
	structuring U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structures U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structure U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	dense index U	اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
	queries U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	queried U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	query U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	querying U	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
	homoplasy U	تشابه ساختمانی تشابه اکتسابی
	QBE U	زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
	station U	پایگاه
	platform U	پایگاه
	status U	پایگاه
	post U	پایگاه
	sites U	پایگاه
	sited U	پایگاه
	site U	پایگاه
	posts U	پایگاه
	posted U	پایگاه
	post- U	پایگاه
	lodgment or lodge U	پایگاه
	campound U	پایگاه
	stations U	پایگاه
	stationed U	پایگاه
	platforms U	پایگاه
	aboard U	در پایگاه
	base development U	ساختن پایگاه
	base map U	نقشه پایگاه
	base of operations U	پایگاه عملیات
	base development U	تهیه پایگاه
	outpost U	پایگاه مرزی
	encampment U	اردو پایگاه
	battle station U	پایگاه رزمی
	battle station U	پایگاه جنگی
	base defense U	پدافند از پایگاه
	landing site U	پایگاه فرود
	space stations U	پایگاه فضایی
	air base U	پایگاه هوایی
	air bases U	پایگاه هوایی
	data bank U	پایگاه داده
	knowledge base U	پایگاه اگاهی
	hardened site U	پایگاه مقاوم
	space station U	پایگاه فضایی
	knowledge base U	پایگاه دانش
	knowledge base U	پایگاه معلومات
	class status U	پایگاه طبقهای
	base defense U	پدافند پایگاه
	base command U	فرماندهی پایگاه
	filbert base U	پایگاه فریبنده
	base camp U	پایگاه مبنا
	air force base U	پایگاه هوایی
	defense base U	پایگاه پدافندی
	defense base U	پایگاه دفاعی
	data base U	پایگاه داده ها
	filbert base U	پایگاه دروغین
	data bank U	پایگاه داده ها
	outposts U	پایگاه مرزی
	home port U	پایگاه مادر
	home port U	پایگاه اصلی
	height of site U	ارتفاع پایگاه
	naval base U	پایگاه دریایی
	encampments U	اردو پایگاه
	data banks U	پایگاه داده ها
	advance base U	پایگاه جلو
	data banks U	پایگاه داده
	automatic take U	تغییر پایگاه
	database U	پایگاه داده ها
	social status U	پایگاه اجتماعی
	professional status U	پایگاه حرفهای
	space platform U	پایگاه فضایی
	vacation camp [American E] U	پایگاه تابستانی
	databases U	پایگاه داده ها
	spaceport U	پایگاه فضایی
	naval station U	پایگاه دریایی
	bridgehead U	پایگاه درکنار دریا
	floating base U	پایگاه شناور دریایی
	exhaustive search U	جستجو هر رکورد در پایگاه
	database structure U	ساختار پایگاه داده ها
	commodore U	فرمانده پایگاه هوایی
	bridgeheads U	پایگاه درکنار دریا
	commodores U	فرمانده پایگاه هوایی
	station complement U	پرسنل خدماتی پایگاه
	footholds U	جای ثابت پایگاه
	fire support base U	پایگاه پشتیبانی اتش
	active database U	پایگاه دادههای فعال
	fleet operating base U	پایگاه عملیاتی ناوگان
	foothold U	جای ثابت پایگاه
	station complement U	پرسنل ثابت یک پایگاه
	database disign U	طرح پایگاه داده ها
	database management U	مدیریت پایگاه داده ها
	data base management U	مدیریت پایگاه داده ها
	data base environment U	محیط پایگاه داده
	data base analyst U	تحلیل گر پایگاه داده
	data base administrator U	مسئول پایگاه داده ها
	computerized data base U	پایگاه دادههای کامپیوتری
	socioeconomic status U	پایگاه اجتماعی- اقتصادی
	outpost U	پایگاه نفوذی شطرنج
	relational database U	پایگاه داده رابطهای
	data base manager U	مدیر پایگاه داده
	outposts U	پایگاه نفوذی شطرنج
	data base management U	مدیریت پایگاه داده
	dinger U	دویدن به پایگاه اصلی
	distributed data base U	پایگاه داده توزیعی
	data base specialist U	متخصص پایگاه داده
	citadels U	پایگاه مستحکم ارگ
	framework U	مدیریت پایگاه داده
	army base U	پایگاه نیروی زمینی
	corner U	طرفین پایگاه اصلی
	entry U	در پایگاه دادههای یا کتابخانه
	bare base U	پایگاه اشغال نشده
	bare base U	پایگاه اماده نشده
	citadel U	پایگاه مستحکم ارگ
	circuit clout U	یک امتیاز با دویدن به پایگاه
	naval auxiliary U	پایگاه لجستیکی دریایی
	cornering U	طرفین پایگاه اصلی
	base running U	دویدن بسوی پایگاه
	hard missile base U	پایگاه مستحکم موشک
	advanced landing field U	پایگاه فرود مقدم
	hardware platform U	پایگاه سخت افزار
	advanced landing field U	پایگاه هوایی مقدم
	corners U	طرفین پایگاه اصلی
	air beacon U	برج مراقبت پایگاه
	air force base U	پایگاه نیروی هوایی
	frameworks U	مدیریت پایگاه داده
	relational database management U	مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
	batter's box U	محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
	crowd the plate U	نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
	collection U	و مرتب کردن در پایگاه داده
	on line database U	پایگاه داده درون خطی
	database management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
	database management program U	برنامه مدیریت پایگاه داده ها
	data base management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده ها
	base of operations U	پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
	base loading U	بارگیری انجام شده در پایگاه
	hit U	جستجوی موفق در پایگاه داده
	very large data base U	پایگاه داده بسیار بزرگ
	hits U	جستجوی موفق در پایگاه داده
	hitting U	جستجوی موفق در پایگاه داده
	collections U	و مرتب کردن در پایگاه داده
	connect U	ضربه موفق در پایگاه دوم
	connects U	ضربه موفق در پایگاه دوم
	bring in U	امتیاز بدست اوردن در پایگاه
	advance base U	پایگاه مقدم صحنه عملیات
	basic relay post U	پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
	alternate escort operating base U	پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
	databases U	روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
	table oriented database management progr U	برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
	database U	روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها
	base runner U	توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
	relational data menagement system U	سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
	base on halls U	گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
	database driver U	برنامه راه انداز پایگاه داده
	flat fuiile database management program U	برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
	beachheads U	پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
	beachhead U	پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
	record oriented database management U	برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
	rdbms U	سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
	alternate U	کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
	alternated U	کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
	alternates U	کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها
	emplacement U	پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
	proceed time U	زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
	crossings U	پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
	filter U	انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
	database U	که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
	filters U	انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
	databases U	تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
	database U	ول اجرا نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
	base complex U	مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
	administrator U	بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
	crossfire U	پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
	registry U	پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
	databases U	که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
	schema U	شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
	base logistical command U	یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
	database U	تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
	hierarchical data base management system U	سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی