Perdic | پایه دستگاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	machine foundation U	پایه دستگاه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	machine column U	پایه یا ستون دستگاه
	quadrant mount U	پایه دستگاه تراز توپ
	roll housing U	پایه دستگاه نورد
	sight base U	پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
Other Matches

	hatch beam U	پایه دریچه پایه دهلیز
	base width U	عرض پایه پهنای پایه
	synchro U	دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
	attitude director indicator U	دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
	meteorograph U	دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
	rawin U	دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
	transponder U	فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
	directional gyro indicator U	دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
	decimal U	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
	decimals U	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
	printed U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	print U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	semaphore U	دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
	all mains set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	ac dc set U	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
	prints U	دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
	quad density U	تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
	base piece U	پایه پایه استقرار
	pulmotor U	دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
	compressor U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	compressors U	دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
	equilibrator U	دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
	facsimile recorder U	دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
	socle U	پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	magnetometer U	مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
	rheostat U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	performance factor U	ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
	cold swaging machine U	دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
	arresting gear U	دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
	gun slide U	دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
	rheostatic U	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
	plate milling stand U	مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
	data transceiver U	دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
	transducer U	دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
	cipher device U	وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	dial test indicator U	دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	units U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	automatic search jammer U	دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	direct access storage device U	اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
	which transponder U	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
	column grinder U	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
	insulation testing apparatus U	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
	intercept receiver U	دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
	back berm U	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
	survey meter U	دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
	laser linescan U	دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
	telephone repeater U	دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	traversing mechanism U	دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	platforms U	پایه
	equals U	هم پایه
	tripos U	سه پایه
	tristylous U	سه پایه
	poles U	پایه
	trivet U	سه پایه
	sills U	پایه
	headstock U	پایه
	bottoms U	پایه
	compeer U	هم پایه
	grade U	پایه
	datum U	پایه
	dead load U	پایه پل
	fulcrum U	پایه
	bottom U	پایه
	marks U	پایه
	pole U	پایه
	head stock U	پایه
	two legged U	دو پایه
	seat U	پایه
	equal U	هم پایه
	corner stone U	پایه
	equaled U	هم پایه
	equaling U	هم پایه
	equalled U	هم پایه
	equalling U	هم پایه
	piers U	پایه پل
	piers U	پایه
	sill U	پایه
	pier U	پایه
	root U	پایه
	groundsel U	پایه
	seated U	پایه
	roots U	پایه
	coordinate U	هم پایه
	cutwater U	پایه پل
	seats U	پایه
	pier U	پایه پل
	base line U	خط پایه
	columns U	پایه
	column U	پایه
	buttressed U	پایه
	sites U	پایه
	andiron U	سه پایه
	sited U	پایه
	isomer U	هم پایه
	site U	پایه
	principium U	پایه
	saddle U	پایه
	base 0 U	پایه 01
	bracket U	پایه
	support U	پایه
	bedrock U	پایه
	benchmark U	پایه
	benchmarks U	پایه
	shoe U	پایه
	one legged U	یک پایه
	mounting U	پایه
	shoeing U	پایه
	shoes U	پایه
	basal age U	سن پایه
	saddled U	پایه
	bipod U	دو پایه
	mounting foot U	پایه
	cantilever U	پایه
	cantilever bridge U	پایه پل
	sheer legs U	سه پایه
	outrigger U	پایه
	sheers U	سه پایه
	erection U	پایه
	erections U	پایه
	basis U	پایه
	platform U	پایه
	abutment U	پایه
	presser foot U	پایه
	saddles U	پایه
	bridge pier U	پایه پل
	unfounded U	بی پایه
	foundation U	پایه
	stand U	پایه
	buttressing U	پایه
	buttresses U	پایه
	buttress U	پایه
	mountings U	پایه
	leg U	پایه
	level U	هم پایه
	level U	پایه
	pedestals U	پایه
	leveled U	هم پایه
	leveled U	پایه
	levelled U	هم پایه
	levelled U	پایه
	levels U	هم پایه
	pedestal U	پایه
	levels U	پایه
	prop U	پایه
	legs U	پایه
	the pier of a bridge U	پایه پل
	propping U	پایه
	thallus U	پایه
	propped U	پایه
	pile bent U	پایه
	poppet head U	پایه
	tripods U	سه پایه
	fundament U	پایه
	feet U	پایه
	rests U	سه پایه
	rests U	پایه
	rest U	سه پایه
	rest U	پایه
	stratum U	پایه
	groundwork U	پایه
	strut U	پایه
	three-legged U	سه پایه
	three legged U	سه پایه
	struts U	پایه
	foot rest U	پایه
	stanchion U	پایه
	point d'appui U	پایه
	degree U	پایه
	degrees U	پایه
	tripod U	سه پایه
	sockets U	پایه
	socket	پایه
	footpaths U	پایه
	loosest U	بی پایه
	looser U	بی پایه
	loose U	بی پایه
	footpath U	پایه
	strutted U	پایه
	jack U	پایه
	radix U	پایه
	from within the ranks of U	از پایه
	mounts U	پایه
	pillar U	پایه
	trestle U	پایه
	tressel U	سه پایه
	probes U	پایه
	trestle U	سه پایه
	pousto U	پایه
	jacks U	پایه
	mount U	پایه
	fundamental U	پایه
	pillars U	پایه