Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deadman
U
پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hardened site
U
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
levelling rod
U
دستک
stake
U
دستک
staked
U
دستک
piled
U
دستک
stakes
U
دستک
pile
U
دستک
pickets
U
دستک
poles
U
دستک
pole
U
دستک
picket
U
دستک
roof batten
U
دستک
picketed
U
دستک
levers
U
اهرم دستک
levelling rod
U
دستک مساحی
lever
U
اهرم دستک
aiming stake
U
دستک نشانه روی
manhelper
U
دستک رنگ امیزی
angle-modillion
U
دستک زیر قرنیز
double hammer-beam
U
دستک پاچه بند
hammer beam
U
تیر یا دستک پاچه بند
resistor
U
مقاوم
plasma plating
U
مقاوم
resisters
U
مقاوم
renitent
U
مقاوم
tolerant
U
مقاوم
resister
U
مقاوم
refractory
U
مقاوم
resistant
U
مقاوم
resistors
U
مقاوم
hatch beam
U
پایه دریچه پایه دهلیز
base width
U
عرض پایه پهنای پایه
hardened site
U
پایگاه مقاوم
forcing cone
U
مخروط مقاوم
counterpoise
U
نیروی مقاوم
moment of resistence
U
لنگر مقاوم
resisting moment
U
لنگر مقاوم
resistive force
U
نیروی مقاوم
rigid cores
U
هستههای مقاوم
stabile
U
مقاوم در برابرگرما
adamant
U
مقاوم یکدنده
stand up
<idiom>
U
مقاوم بودن
adamantly
U
مقاوم یکدنده
water resistant
U
مقاوم در برابر اب
weatherproof
U
مقاوم در برابرهوا
heat resisting steels
U
فولادهای مقاوم حرارتی
passive earth pressure
U
رانش مقاوم خاک
passive earth pressure
U
فشار مقاوم خاک
wear resistant
U
مقاوم در بربر سائیدگی
drag chain conveyor
U
نقاله با زنجیر مقاوم
swelling resistant
U
مقاوم در برابر تورم
windproof
U
مقاوم در مقابل باد
lightfast
U
مقاوم در برابر نور
drag force
U
نیروی مقاوم حرکت
internal resisting moment
U
لنگر مقاوم درونی
torsion resistant
U
مقاوم در برابر پیچش
resistance to cracking
U
مقاوم در برابر شکستگی
resistance to failure
U
مقاوم در برابر ترک
resistance to tempering
U
مقاوم در برابر بازپخت
resistant to heat
U
مقاوم در برابر گرما
creep resistant
U
مقاوم در برابر خزش
heat fast paint
U
رنگ مقاوم گرما
shell proof
U
مقاوم در مقابل گلوله
defendant
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
earthquake proof foundation
U
غیر مقاوم درمقابل زلزله
insulant
U
ماده مقاومت کننده مقاوم
defendants
U
مقاوم درمقابل زور و فشار
resistance to corrosion
U
مقاوم در برابر زنگ زدگی
thermistor
U
الت مقاوم درمقابل برق
resisters
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
resister
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
acid resistant
U
ماده مقاوم در برابر اسید
resistance to plastic deformation
U
مقاوم در برابر تغییر شکل
fracture proof
U
مقاوم در برابر شکستگی نشکن
resistors
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
stainless steel
U
فولاد مقاوم در برابر خوردگی
resistor
U
اسباب مقاوم دربرابر برق
resistance to deflaction
U
مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
acid fast
U
مقاوم در برابر رنگ بری اسید
phosphate esters
U
مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
bomb proof
U
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
incolen
U
الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
cold wet clothing
U
لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
decimals
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
cassette
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
pressure cabin
U
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
cassettes
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
monel
U
الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
picketed
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
base piece
U
پایه پایه استقرار
immune
U
مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
wire pike
U
راهنمای سیم دستک سیم کشی
stiffest
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
plasma plating
U
ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
stiffer
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiff
U
مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
socle
U
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
cylinder liner
U
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
photoresist
U
روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
carbon seal
U
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
row marker
U
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
accelerators
U
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
back berm
U
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
stanchion
U
پایه
legs
U
پایه
tristylous
U
سه پایه
trivet
U
سه پایه
two legged
U
دو پایه
leg
U
پایه
jacks
U
پایه
jack
U
پایه
pillars
U
پایه
level
U
هم پایه
level
U
پایه
pile bent
U
پایه
point d'appui
U
پایه
poppet head
U
پایه
pousto
U
پایه
principium
U
پایه
radix
U
پایه
sheer legs
U
سه پایه
sheers
U
سه پایه
thallus
U
پایه
the pier of a bridge
U
پایه پل
tressel
U
سه پایه
tripos
U
سه پایه
leveled
U
هم پایه
pillar
U
پایه
mounting foot
U
پایه
presser foot
U
پایه
equal
U
هم پایه
roots
U
پایه
root
U
پایه
poles
U
پایه
pole
U
پایه
marks
U
پایه
mark
U
پایه
platforms
U
پایه
platform
U
پایه
equaled
U
هم پایه
equaling
U
هم پایه
equalled
U
هم پایه
from within the ranks of
U
از پایه
probed
U
پایه
probe
U
پایه
grades
U
پایه
grade
U
پایه
equals
U
هم پایه
equalling
U
هم پایه
probes
U
پایه
compeer
U
هم پایه
sills
U
پایه
sill
U
پایه
seats
U
پایه
seated
U
پایه
seat
U
پایه
bottoms
U
پایه
bottom
U
پایه
levels
U
پایه
foot rest
U
پایه
fundament
U
پایه
groundsel
U
پایه
fundamental
U
پایه
abutment
U
پایه
datum line
U
خط پایه
cantilever bridge
U
پایه پل
cantilever
U
پایه
bridge pier
U
پایه پل
coordinate
U
هم پایه
bipod
U
دو پایه
corner stone
U
پایه
cutwater
U
پایه پل
base line
U
خط پایه
base 0
U
پایه 01
basal age
U
سن پایه
dead load
U
پایه پل
andiron
U
سه پایه
datum
U
پایه
propping
U
پایه
strut
U
پایه
groundwork
U
پایه
head stock
U
پایه
headstock
U
پایه
feet
U
پایه
degrees
U
پایه
degree
U
پایه
isomer
U
هم پایه
mountings
U
پایه
one legged
U
یک پایه
levels
U
هم پایه
levelled
U
پایه
levelled
U
هم پایه
leveled
U
پایه
struts
U
پایه
propped
U
پایه
prop
U
پایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com