Perdic | پاکیزه سازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	elution U	پاکیزه سازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	briskest U	پاکیزه
	neater U	پاکیزه
	neatest U	پاکیزه
	cleans U	پاکیزه
	brisk U	پاکیزه
	brisker U	پاکیزه
	spruce U	پاکیزه
	spruces U	پاکیزه
	cleaned U	پاکیزه
	clean U	پاکیزه
	neat U	پاکیزه
	sprucy U	پاکیزه
	cleanest U	پاکیزه
	neatly U	پاکیزه
	clean limbed U	پاکیزه
	trim U	مرتب پاکیزه
	nattiest U	پاکیزه ماهر
	do the cleaning U	پاکیزه کردن
	clean house U	پاکیزه کردن
	natty U	پاکیزه ماهر
	nattier U	پاکیزه ماهر
	well got up U	پاکیزه حسابی
	trimmest U	مرتب پاکیزه
	trims U	مرتب پاکیزه
	clean U	پاکیزه کردن
	smooth plaster surface U	پاکیزه کردن
	elute U	پاکیزه کردن
	tidying U	پاکیزه منظم کردن
	decorously U	بطور مناسب و پاکیزه
	antiseptic U	تمیز و پاکیزه مشخص
	tidiest U	پاکیزه منظم کردن
	tidy U	پاکیزه منظم کردن
	tidies U	پاکیزه منظم کردن
	tidier U	پاکیزه منظم کردن
	tidied U	پاکیزه منظم کردن
	antiseptics U	تمیز و پاکیزه مشخص
	she is neatly dressed U	جامه اش اراسته و پاکیزه است
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	purer U	پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
	pure U	پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
	purest U	پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
	i wrote as neatly as he did U	من همان اندازه پاکیزه هستم که او نوشت
	she kept her room neat U	اطاق خود را اراسته و پاکیزه نگاه میداشت
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	stylization U	مد سازی
	flection U	خم سازی
	bridge building U	پل سازی
	repk lection U	پر سازی
	retortion U	خم سازی
	bridgework U	پل سازی
	truncation U	بی سر سازی
	pavements U	کف سازی
	local anasthesia U	سر سازی
	idolization U	بت سازی
	pavement U	کف سازی
	padding U	له سازی
	compaction U	تو پر سازی
	retortion U	کج سازی
	individuation U	تک سازی
	individualized U	تک سازی
	individualizing U	تک سازی
	individualizes U	تک سازی
	individualised U	تک سازی
	deflexion U	خم سازی
	flooring U	کف سازی
	individualize U	تک سازی
	individualising U	تک سازی
	individualises U	تک سازی
	individualization U	تک سازی
	obscuration U	تیره سازی
	reductions U	ساده سازی
	mystification U	گیج سازی
	foundation materials U	مصالح پی سازی
	mutualization U	دو طرفه سازی
	optimization U	بهینه سازی
	resolving U	برطرف سازی
	gnomonics U	فن شاخص سازی
	simulations U	فاهر سازی
	reduction U	ساده سازی
	roofing U	سقف سازی
	implementation U	پیاده سازی
	immunization U	ایمن سازی
	municipalize U	شهر سازی
	fumigation U	ضد عفونی سازی
	gaingiving U	مشتبه سازی
	optimality U	بهینه سازی
	glycogenesis U	گلیکوژن سازی
	obliteration U	پاک سازی
	oscillation U	نوسان سازی
	schemes U	سامان سازی
	nest building U	لانه سازی
	networking U	شبکه سازی
	nidificate U	لانه سازی
	nidification U	اشیانه سازی
	simulations U	همانند سازی
	simulation U	همانند سازی
	withdrawal U	رها سازی
	schemed U	سامان سازی
	scheme U	سامان سازی
	oblieration U	پاک سازی
	mythopoetic U	اساطیر سازی
	gelatination U	دلمه سازی
	gemination U	جفت سازی
	glasswork U	شیشه سازی
	revelations U	فاش سازی
	relocation U	جابجا سازی
	notification U	اگاه سازی
	nonlinear optimization U	بهینه سازی
	revelation U	فاش سازی
	simulation U	شبیه سازی
	simulation U	فاهر سازی
	simulations U	شبیه سازی
	perpetuation U	جاودان سازی
	foliation U	برگ سازی
	popularization U	محبوب سازی
	accommodation U	برون سازی
	accommodations U	برون سازی
	urbanization U	شهری سازی
	ordering U	مرتب سازی
	unification U	یکی سازی
	precipitousness work U	خلاصه سازی
	plasticization U	نرم سازی
	suffocation U	خفه سازی
	vaporization U	بخار سازی
	forging signatures U	امضا سازی
	inversion U	وارون سازی
	inversions U	وارون سازی
	pilework foundation U	پی سازی با شمع
	pimpling U	حباب سازی
	decentralization U	نامتمرکز سازی
	prefabrication U	پیش سازی
	preformation U	پیش سازی
	rarafaction U	رقیق سازی
	rarafaction U	لطیف سازی
	re construction U	دوباره سازی
	rearrngement U	پس وپیش سازی
	rectification U	دائم سازی
	refrigerating technique U	فن سرما سازی
	storage U	ذخیره سازی
	feminization U	مونث سازی
	flatting U	تنکه سازی
	quadrature U	مربع سازی
	procurance U	فراهم سازی
	proportionment U	متناسب سازی
	pulverization U	پودر سازی
	punctation U	نقطه سازی
	puppydom U	خود سازی
	puppyhood U	خود سازی
	purification U	خالص سازی
	peneplanation U	دشت سازی
	solutions U	چاره سازی
	solution U	چاره سازی
	optimize U	بهینه سازی
	stripping U	برهنه سازی
	optometry U	عینک سازی
	weaponry U	اسلحه سازی
	ostosis U	استخوان سازی
	forgery U	صورت سازی
	forgery U	سند سازی
	forgeries U	صورت سازی
	forgeries U	سند سازی
	curtailment U	کوتاه سازی
	netting U	تور سازی
	overconditioning U	پرشرطی سازی
	panel work U	تنکه سازی
	paneling U	قاب سازی
	panification U	نان سازی
	paralysation U	فلج سازی
	paralyzation U	فلج سازی
	pattern making U	نمونه سازی
	pattern making U	مدل سازی
	form work U	کاذب سازی