English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
secondary treatment U پاکسازی دومین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
purges U پاکسازی
purging U پاکسازی
purge U پاکسازی
water treatment U پاکسازی اب
purged U پاکسازی
purgation U پاکسازی
purification U پاکسازی
air treatment U پاکسازی هوا
primary treatment U پاکسازی نخستین
clearing of jungle U پاکسازی جنگل
purges U پاکسازی کردن
purged U پاکسازی کردن
purge U پاکسازی کردن
air purification U پاکسازی هوا
armor sweep U عملیات پاکسازی زرهی
attrition sweeping U پاکسازی میدان مین فرسایشی
These tablets make water pure. U این قرص ها آب را پاکسازی می کند.
These tablets purify the water. U این قرص ها آب را پاکسازی می کند.
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
second detector U دومین
second class U دومین درجه
second class U دومین مرتبه
first intentions U دومین تصورات
second-best U دومین نفر
second best U دومین نفر
secondary productivity U فراوردگی دومین
secondary treatment U تصفیه دومین
second intentions U دومین تصورات
only at the second go U تازه در دومین تقلا
Go to the second crossroad. به دومین چهارراه بروید.
Go to the second crossroad. به دومین تقاطع بروید.
the second man to come U دومین کسی که امد
secondary consumers U مصرف کنندگان دومین
second U دومین بار ثانوی
seconded U دومین بار ثانوی
seconding U دومین بار ثانوی
seconds U دومین بار ثانوی
thirties U دومین امتیاز گیم
bezantler U دومین بچه شاخ
thirty U دومین امتیاز گیم
third U آنچه بعد از دومین می آید
beta U دومین حرف الفبای یونانی
topmast U دومین دکل کشتی از عرشه
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
countermining distance U فاصله مجاز بین دومین
betas U دومین حرف الفبای یونانی
runner-up U دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runners-up U دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
i was the second to speak U دومین کسی که سخن گفت من بودم
supertonic U نت بعد از کلید نت دومین اهنگ میزان
runner up U دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
reconvert U برای دومین بار بدین یا ایینی گرویدن
b U دومین حرف الفبای انگلیسی که ازحروف بی صداست
double U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled up U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
daisy chain U زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
cladding U واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com