English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
box palet U پالت جعبهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flat pallet U پالت کف هواپیما یا کشتی پالت صاف پالت کف صاف
pallete U پالت
deck board U کف پالت
pallets U پالت
pallet U پالت
pallet U پالت
boxlike U جعبهای
pallette U لوحه ارایش پالت
palletized U پالت بندی شده
palletetisation U بصورت پالت دراوردن
cavity resonator U همنواگر جعبهای
box rheostat U رئوستای جعبهای
pung U سورتمه جعبهای
box anneal U التهاب جعبهای
box palet U پالت مکعب مستطیل شکل
deck board U کف یا رویه پالت حمل مهمات
air delivery platform U پالت مخصوص بارریزی هوایی
output resonator U همنواگر جعبهای خروجی
cradle dynamometer U توان سنج جعبهای
box magazine U خشاب جعبهای شکل
buncher U همنواگر جعبهای ورودی
input resonator U همنواگر جعبهای ورودی
catcher U همنواگر جعبهای خروجی
cavity magnetron U ماگنترون با همنواگرهای جعبهای
binding U مهار کردن بار در روی پالت
bindings U مهار کردن بار در روی پالت
pung U در سورتمه جعبهای سوار شدن
jack in the box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-boxes U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
hope chest U جعبهای که زن جوان جهیزیه والبسه خود را در ان میگذارد
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
jardiniere U جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
wiring U جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
shear box test U ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com