English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zone refining U پالایش منطقهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
filtertion U پالایش
purification U پالایش
depuration U پالایش
purgation U پالایش
catharsis U پالایش
refineries U پالایش
refinery U پالایش
filtering U پالایش
refining U پالایش
refining of oil U پالایش نفت
refining hearth U بوته پالایش
strainers U پالایش کننده
activity catharsis U پالایش عملی
self purification U پالایش خودبخودی
purged U تطهیر پالایش
strainer U پالایش کننده
refining furnace U کوره پالایش
gas cleaning U پالایش گاز
purges U تطهیر پالایش
refining process U فرایند پالایش
refinement U پالودگی پالایش
refinements U پالودگی پالایش
refining slag U شلاکه پالایش
natural purification U پالایش طبیعی
refining slag U سرباره پالایش
filtration U تصفیه پالایش
filter layer U لایه پالایش
verbal catharsis U پالایش کلامی
purge U تطهیر پالایش
purer U پالایش کردن بیغش
purest U پالایش کردن بیغش
refinery process U فرایند کوره پالایش
pure U پالایش کردن بیغش
furnace refining U تصفیه و پالایش کوره
refined oil U نفت پالایش شده
infiltration U پالایش بوسیله تراوش
filterable U قابل پالایش تصفیه پذیر
filtrable U قابل پالایش تصفیه پذیر
zonular U منطقهای
territorial U منطقهای
regionally U منطقهای
regional U منطقهای
zonal U منطقهای
zonary U منطقهای
zone defence U دفاع منطقهای
regional trade U تجارت منطقهای
regional projects U طرحهای منطقهای
regional network U شبکه منطقهای
regional gap U شکاف منطقهای
regional economy U اقتصاد منطقهای
regional center U مرکز منطقهای
zone purification U تصفیه منطقهای
zone U دفاع منطقهای
area study U بررسی منطقهای
area signal center U مرکزمخابرات منطقهای
area bombing U بمباران منطقهای
area monitoring U مراقبت منطقهای
area interdiction U ممانعت منطقهای
area fire U اتش منطقهای
area evacuation U اخراجات منطقهای
area evacuation U تخلیه منطقهای
area defense U پدافند منطقهای
area confinement facility U بازداشتگاه منطقهای
territorial U محلی منطقهای
zones U دفاع منطقهای
area target U هدف منطقهای
area target U اماج منطقهای
carpet bombing U بمباران منطقهای
circuit court U دادگاه منطقهای
regional development U توسعه منطقهای
area sampling U نمونه گیری منطقهای
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
area control center U مرکز کنترل منطقهای
regional planning U برنامه ریزی منطقهای
demolition belt U کمربند تخریب منطقهای
convalescent center U بیمارستان ثابت منطقهای
zonal tournament U تورنمنت منطقهای شطرنج
deprossion U منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
redeploy U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploying U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeployed U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploys U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
extended defense U پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
watersheds U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
cyclones U منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
watershed U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
cyclone U منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
carpet bombing U توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
intermediate area U منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
third area conflict U جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
synoptic situation U شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
stepwise refinement U پالایش گام به گام
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com