English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
counterplea U پاسخ رد
rebutter U پاسخ رد
negative reply U پاسخ رد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
calculator U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
calculators U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
answer U : پاسخ دادن
answer U : جواب پاسخ
answer U پاسخ
answer U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answer U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answer U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ به یک سوال
answered U : پاسخ دادن
answered U : جواب پاسخ
answered U پاسخ
answered U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answered U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answered U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered U پاسخ به یک سوال
answering U : پاسخ دادن
answering U : جواب پاسخ
answering U پاسخ
answering U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answering U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering U پاسخ به یک سوال
answers U : پاسخ دادن
answers U : جواب پاسخ
answers U پاسخ
answers U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answers U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers U پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers U پاسخ به یک سوال
frequently U صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است
queried U که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queried U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries U که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queries U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query U که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
query U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying U که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
querying U زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
voice U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voice U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voices U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voices U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voices U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voicing U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voicing U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
phone U پاسخ به تماس در تلفن
phoned U پاسخ به تماس در تلفن
phones U پاسخ به تماس در تلفن
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
calibrate U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating U تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
colour U احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colours U احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
affirmative U پاسخ "بله " بود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
intelligence U 1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
time U تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
timed U تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
times U تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد
combine U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combines U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
combining U ایستگاه کنترل سطح بالا که دستورات و پاسخ ها را پردازش میکند
blind U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinded U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
blinds U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
calculate U یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
calculated U یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
calculates U یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
answerable U پاسخ دار
auto U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
auto U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
autos U توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
autos U امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
loop U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
looped U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loops U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
solve U یافتن پاسخ یک مشکل
solved U یافتن پاسخ یک مشکل
solves U یافتن پاسخ یک مشکل
solving U یافتن پاسخ یک مشکل
solution U پاسخ یک مشکل
solutions U پاسخ یک مشکل
problem U یافتن پاسخ برای مشکلی
problem U سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد
problems U یافتن پاسخ برای مشکلی
problems U سوالی که یافتن پاسخ آن مشکل باشد
plea U پاسخ دعوی
pleas U پاسخ دعوی
Other Matches
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
responds U پاسخ
answerback U در پاسخ
in answer to U در پاسخ به
responsions U پاسخ
responses U پاسخ
response U پاسخ
no U : پاسخ نه
replied U پاسخ
replies U پاسخ
reply U پاسخ
replying U پاسخ
respond U پاسخ
responded U پاسخ
statement U پاسخ
in reply to U در پاسخ
response [commentary] U پاسخ
item of written comment U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
replication U پاسخ
respond U پاسخ دادن
reflection response U پاسخ قرینه
responded U پاسخ دادن
response amplitude U دامنه پاسخ
responsorial U پاسخ دهنده
rejoinder U پاسخ دفاعی
manipulandum U ابزار پاسخ
calculation U پاسخ تقریبی
operandum U ابزار پاسخ
rejoins U در پاسخ گفتن
rejoins U پاسخ دادن
preparatory response U پاسخ مقدماتی
position response U پاسخ مکانی
popular response U پاسخ رایج
rejoining U در پاسخ گفتن
discriminatory response U پاسخ افتراقی
original response U پاسخ ابتکاری
movement response U پاسخ حرکت
moro response U پاسخ مورو
oracle U پاسخ مبهم
oracles U پاسخ مبهم
an a answer U پاسخ مثبت
running rate U اهنگ پاسخ
rejoining U پاسخ دادن
response intensity U شدت پاسخ
response duration U مدت پاسخ
anatomy response U پاسخ کالبدی
emitted response U پاسخ صدوری
distal response U پاسخ دوربرد
answer mode U حالت پاسخ
answerback U پاسخ برگشتی
response equivalence U هم ارزی پاسخ
anticipatory response U پاسخ انتظاری
color response U پاسخ رنگ
conditioned response U پاسخ شرطی
consummatory response U پاسخ پایانی
content response U پاسخ محتوایی
response generalization U تعمیم پاسخ
delayed response U پاسخ درنگیده
frequency respone U پاسخ فرکانس
response latency U نهفتگی پاسخ
response rate U سرعت پاسخ
replier U پاسخ دهنده
responds U پاسخ دادن
irresponsive U پاسخ ندهنده
impluse response U پاسخ ایمپولز
image response U پاسخ تصویر
correct response U پاسخ درست
response differentiation U تفکیک پاسخ
response time U زمان پاسخ
response threshold U استانه پاسخ
response strength U نیرومندی پاسخ
response set U امایه پاسخ
right answer U پاسخ درست
vaccum response U پاسخ غیابی
whole response U پاسخ کلی
w response U پاسخ کلی
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
voice answer back U پاسخ سمعی
rejoinders U پاسخ دفاعی
early answer U پاسخ زود
vab U پاسخ سمعی
rejoin U در پاسخ گفتن
rejoin U پاسخ دادن
rejoined U در پاسخ گفتن
rejoined U پاسخ دادن
to definitive answer U پاسخ قطعی
to make a response U پاسخ دادن
all or none response U پاسخ همه یا هیچ
conditioned escape response U پاسخ گریز شرطی
conditioned avoidance response U پاسخ اجتنابی شرطی
cer U پاسخ هیجانی شرطی
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
achromatic color response U پاسخ رنگ بی فام
conditioned emotional response U پاسخ هیجانی شرطی
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
open ended question U پرسش باز پاسخ
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
pure color response U پاسخ خالص رنگ
interrogator responsor U دستگاه پرسش- پاسخ
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
he returned a negative U پاسخ منفی داد
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
electrodermal response U پاسخ برقی پوست
no reply necessary [NRN] U نیازی به پاسخ نیست.
answer [to something] U پاسخ [به چیزی] [راه حل]
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
visual righting response U پاسخ تعادل دیداری
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
white space response U پاسخ به بخش سفید
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
ucr U پاسخ غیر شرطی
unconditioned response U پاسخ غیر شرطی
stimulus response model U الگوی محرک- پاسخ
s r model U الگوی محرک- پاسخ
calculation U پاسخ به یک مشکل در ریاضی
rejoinder U پاسخ دفاعی دادن
return a negative U پاسخ منفی دادن
shading response U پاسخ سایه روشن
rejoining U پاسخ دفاعی دادن
rejoins U پاسخ دفاعی دادن
rejoined U پاسخ دفاعی دادن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
response time U زمان پاسخ دهی
to answer in the a U پاسخ مثبت دادن
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
stimulus response theory U نظریه محرک- پاسخ
reacted U عمل کردن در پاسخ به چیزی
reacting U عمل کردن در پاسخ به چیزی
reacts U عمل کردن در پاسخ به چیزی
i cannot say him nay U نمتوانم پاسخ رد به او بدهم نمیتوانم به او
resolveme this U این پرسش را پاسخ دهید
to beg the question U در پاسخ به پرسشی جاخالی دادن
react U عمل کردن در پاسخ به چیزی
readiness to report U امادگی برای پاسخ دادن
interrupts U ای که در پاسخ به یک وقفه کار میکند
interrupt U ای که در پاسخ به یک وقفه کار میکند
to meet with a repulse U پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
replied U پاسخ دادن جواب کتبی
stimulus organism response model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
interrupting U ای که در پاسخ به یک وقفه کار میکند
let down easy <idiom> U پاسخ منفی به طرز خوشآیندی
glib answer U پاسخ بدون ملاحظه [بی فکر]
Please reply as a matter of urgency. U لطفا فوری پاسخ دهید.
replies U پاسخ دادن جواب کتبی
s o r model U الگوی محرک- جاندار- پاسخ
fractional antedating goal response U خرده پاسخ انتظار هدف
to press for an answer U با صرار یا فشار پاسخ خواستن
reply U پاسخ دادن جواب کتبی
replying U پاسخ دادن جواب کتبی
i pause for a reply U خاموش مانده ام که پاسخ بگیرم
to respond to blackmail [a threat] U پاسخ دادن به باج گیری [ تهدیدی]
I look forward to receiving your reply. U من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
no answer [n/a] [in forms] U بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
resulting U پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
resulted U پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
result U پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی
responds U پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
responded U پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
respond U پاسخ دادن یا عمل کردن به دلیلی
replying U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replies U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replied U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
irresponsiveness U عدم امادگی برای پاسخ دادن
to push for an answer [in reference to something] U برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
repondez s'il vous plait [RSVP] U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
please reply U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
A rapid response would be appreciated. U از پاسخ فوری قدردانی می کنیم. [اصطلاح رسمی]
leadingquestion U پرسشی که کمک به پیدا کردن پاسخ میدهد
i floored the paper U پاسخ همه پرسشهایی را که در کاغذ بود دادم
agony column U ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
peine for et dure U مجازات عدم پاسخ در مقابل کیفر خواست جنایی
it is impolitic reply so soon U صلاح نیست به این زودی پاسخ داده شود
conversational mode U سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
hangs U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
FAQ U الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
hang U وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
inquiries U حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
interactive U سیستمی که حاوی پاسخ سریع به دستورات کاربر یا برنامه یا داده است
inquiry U کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiries U کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiry U حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
Excepting [With the exception of] two students, no one could answer the last question correctly. U به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
vab U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
responses U و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
audio U تجزیه کننده صوت که به کامپیوتر اجازه میدهد پاسخ را به درخواست ها بیان کند
response U و نتیجه فاهر شده روی صفحه . 2-سرعتی که یک سیستم به محرک پاسخ میدهد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com