English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
extra premium U پاداش اضافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
nonreward U بی پاداش
mense U پاداش
incentive pay U پاداش
back U پاداش
unvalued U بی پاداش
solatium U پاداش
backs U پاداش
guerdon U پاداش
remunerations U پاداش
remuneration U پاداش
quittance U پاداش
rewardable U پاداش
incentives U پاداش
allowances U پاداش
allowance U پاداش
premiums U پاداش
bonus U پاداش
premium U پاداش
bonuses U پاداش
rewardless U بی پاداش
incentive U پاداش
recompense U پاداش
rewards U پاداش
rewarded U پاداش
consideration U پاداش
gratuities U پاداش
recompensed U پاداش
recompenses U پاداش
recompensing U پاداش
considerations U پاداش
reinforcement U پاداش
gratuity U پاداش
fee U پاداش
rewarding U پر پاداش
compensation U پاداش
reward U پاداش
compensations U پاداش
requites U پاداش دادن
reward U پاداش دادن
compensative U پاداش دهنده
requited U پاداش دادن
compensable U قابل پاداش
hay U تختخواب پاداش
external reward U پاداش برونی
extrinsic reward U پاداش برونی
testimonial U پاداش جایزه
meed U پاداش ارزش
negative reward U پاداش منفی
testimonials U پاداش جایزه
rewarded U پاداش دادن
feoff U پول پاداش
rewards U پاداش دادن
requiting U پاداش دادن
requite U پاداش دادن
bonus U پاداش قرضه
incentive pay U پاداش کار
bonuses U پاداش قرضه
premium U پاداش عوض
premiums U پاداش نیکو
premiums U پاداش عمل
awarded U پاداش تقدیر
awarding U پاداش دادن
premium U پاداش نیکو
premium U پاداش عمل
secondary reward U پاداش ثانوی
awarding U پاداش تقدیر
awards U پاداش دادن
awards U پاداش تقدیر
award U پاداش دادن
smart money U پاداش زیان
awarded U پاداش دادن
award U پاداش تقدیر
rewardable U پاداش دادنی
yielder U پاداش دهنده
come-uppance U پاداش عمل بد
premiums U پاداش عوض
reward training U اموزش با پاداش
valuable consideration U پاداش پربها
rewardable U پاداش دادن
primage U پاداش ناخدای کشتی
self rewarding U پاداش دهنده بخود
warison U پاداش شیپور حمله
incentive bonus scheme U طرح پاداش تشویقی
point fund U پاداش پایان فصل
rewarder U جایزه یا پاداش دهنده
dispatch money U پاداش سرعت کار
to merit reward U سزاوار پاداش بودن
underemployed U دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
hand-out <idiom> U پاداش ،معمولا از طرف دولت
despatch money U پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
lostlabour U کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
reward is an iduce to toil U چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
supplementary U اضافی
accessed U اضافی
relative U اضافی
extensions U اضافی
floating U اضافی
unduly U اضافی
redundant U اضافی
accessional U اضافی
excesses U اضافی
de trop U اضافی
surplusage U اضافی
extension U اضافی
accesses U اضافی
accessing U اضافی
plus U اضافی
additional U اضافی
paragogic U اضافی
excess U اضافی
access U اضافی
surpluses U اضافی
supplemantary U اضافی
supernumerary U اضافی
surplus U اضافی
overtime U اضافی
overflows U اضافی
overflowed U اضافی
overflow U اضافی
additional charges U اتهامات اضافی
additional score U نمره اضافی
adduct U ترکیب اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
additional charges U خرجهای اضافی
overcharges U هزینه اضافی
overcharging U هزینه اضافی
addition record U رکورد اضافی
flab U گوشت اضافی
days of grace U مهلت اضافی
aditional service U سرویس اضافی
poundage U هزینه اضافی
spill water U ابهای اضافی
sunk cost U هزینههای اضافی
supplementary costs U هزینههای اضافی
extra time U وقت اضافی
extra period U وقت اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
surplus material U ماده اضافی
extra duty U خدمت اضافی
extra current U جریان اضافی
incremental cost U هزینه اضافی
intercalary U اضافی افزوده
slip sheet U صفحه اضافی
postiche U متن اضافی
overvoltage U ولتاژ اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
additional <adj.> U مکمل اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
overhand knot U گره اضافی
overestimation U براورد اضافی
shootoff U مسابقه اضافی
extra cost U هزینه اضافی
surplus production U تولید اضافی
regulating cell U پیل اضافی
end cell U پیل اضافی
the intercalary month U ماه اضافی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
beauty sleep U خواب اضافی
boostes pump U پمپ اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
an a.chapter U یک باب اضافی
surplus water U ابهای اضافی
excess capacity U فرفیت اضافی
redundant equation U معادله اضافی
surplus stock U موجودی اضافی
excess supply U عرضه اضافی
excess stock U مواد اضافی
excess reserves U ذخائر اضافی
excess profit U سود اضافی
excess price U قیمت اضافی
excess pressure U فشار اضافی
excess load U بار اضافی
excess length U طول اضافی
adscript U یادداشت اضافی
overcharged U هزینه اضافی
over U گذشته اضافی
barrage U وقت اضافی
surcharges U هزینه اضافی
overload U بار اضافی
overloaded U بار اضافی
surcharge U نرخ اضافی
surcharge U مالیات اضافی
further U اضافی زائد
furthered U اضافی زائد
barrages U وقت اضافی
over- U گذشته اضافی
supplementary U اضافی مکمل
overtime U ساعات اضافی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com