English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
monograph U ویژه نگاشت
monographs U ویژه نگاشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
map U نگاشت
mapping U نگاشت
maps U نگاشت
pictogram U صورت نگاشت
transformation U نگاشت [ریاضی]
memory mapping U نگاشت حافظه
footnote U زیر نگاشت
footnotes U زیر نگاشت
spectrogram U طیف نگاشت
log book U رخداد نگاشت
climatograph U اقلیم نگاشت
correlogram U همبستگی نگاشت
log books U رخداد نگاشت
mapping device U دستگاه نگاشت
oscillogram U نوسان نگاشت
seismogram U لرزه نگاشت
memory map U نگاشت حافظه
ideogram U مفهوم نگاشت
map U نگاشت [ریاضی]
mapping U نگاشت [ریاضی]
bit mapped graphics U گرافیک نگاشت ذره یی
linear transformation U نگاشت خطی [ریاضی]
linear mapping U نگاشت خطی [ریاضی]
linear function U نگاشت خطی [ریاضی]
linear map U نگاشت خطی [ریاضی]
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
memory mapped video U نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
Bijection U نگاشت یک به یک یا نظیر به نظیر
specific U ویژه
particulars U ویژه
specifics U ویژه
prerogatives U حق ویژه
peculiar U ویژه
net U ویژه
idiocrasy U ویژه
nets U ویژه
extra special U ویژه
nett U ویژه
special U ویژه
extra <adj.> U ویژه
specialist U ویژه گر
particular U ویژه
expert U ویژه گر
privilege U حق ویژه
special character U ویژه
adhoc U ویژه
experts U ویژه گر
prerogative U حق ویژه
priviege U حق ویژه
express U ویژه
expressed U ویژه
special <adj.> U ویژه
specialists U ویژه گر
expresses U ویژه
expressing U ویژه
specific humidity U نم ویژه
specially U ویژه
paticular U ویژه
kink U ویژه گی فرریز
lachrymal U ویژه اشک
net profit U سود ویژه
monocular U ویژه یک چشم
monkish U ویژه راهبان
body guard U هنگ ویژه
characteristics U نشان ویژه
conizance U نشان ویژه
life guard U هنگ ویژه
lacrimal U ویژه اشک
neurologist U ویژه گر اعصاب
proper value U ویژه مقدار
characteristic root U ویژه مقدار
characteristic number U ویژه مقدار
idiom U زبان ویژه
characteristic function U ویژه تابع
cariologist U ویژه گر قلب
bylaw U قانون ویژه
byelaw U قانون ویژه
labeled cargo U کالای ویژه
acoustician U ویژه گر اواشنود
idiom U تعبیر ویژه
idioms U تعبیر ویژه
ecotype U بوم ویژه
specific gravity U گرانی ویژه
indicium U نشانه ویژه
rarely U بااستادی ویژه
habiliments U جامه ویژه
gastronomist U ویژه گرخوراک
specific gravities U گرانی ویژه
favourite or vor U ویژه مخصوص
extra equipment U متعلقات ویژه
equity capital U ارزش ویژه
endemical U ویژه یک قوم
electrical resistivity U مقاومت ویژه
eigenvalue U ویژه مقدار
eigenfunction U ویژه تابع
idioms U زبان ویژه
specific viscosity U گرانروی ویژه
specific rotation U چرخش ویژه
specific resistance U مقاومت ویژه
specific lattice U شبکه ویژه
specific humidity U رطوبت ویژه
specific heat U دمای ویژه
specific heat U گرمای ویژه
specific drawdown U افت ویژه
specific donor U دهنده ویژه
specific volume U حجم ویژه
specific weight U سنگینی ویژه
special session U نشست ویژه
extraordinary meeting U نشست ویژه
(not one's) cup of tea <idiom> U علاقه ویژه
special effects U جلوههای ویژه
speleologist U ویژه گر غارشناسی
specific yield U ابدهی ویژه
specific weight U وزن ویژه
specific cost U هزینه ویژه
species specific U نوع- ویژه
special verdict U تصمیم ویژه
resistivity U مقاومت ویژه
relative density U گرانی ویژه
regiospecific U جهت ویژه
quantum state U ویژه حالت
proper volume U ویژه حجم
proper function U ویژه تابع
prerogatived U دارای حق ویژه
preceptorial U ویژه اموزگاری
praetorian guard U گارد ویژه
penologist U ویژه گر کیفرشناسی
self weight U ویژه وزن
special symbol U نماد ویژه
special passport U پاسپورت ویژه
special party U گروه ویژه
special duty U کار ویژه
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special drawing right U حق برداشت ویژه
special deposits U سپردههای ویژه
special character U دخشه ویژه
special case U مورد ویژه
special bastard U حرامزاده ویژه
special agreement U قرارداد ویژه
singular matrix U ماتریس ویژه
singular matrix U ماتریش ویژه
particular lien U حق حبس ویژه
garb U پوشاک ویژه
versions U شرح ویژه
characteristic U نشان ویژه
zoologist U ویژه گرجانورشناسی
specialization U ویژه گری
expert U ویژه کار
characteristically U نشان ویژه
lingo U زبان ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
morbid U ویژه ناخوشی
standing order U اوامر ویژه
lingoes U زبان ویژه
specialization U ویژه کاری
specialty U ویژه گری
specialities U ویژه گری
experts U ویژه کار
speciality U ویژه گری
dead weights U ویژه وزن
nutritionist U ویژه گر تغذیه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
juvenile U ویژه نو جوانان
juveniles U ویژه نو جوانان
physiologists U ویژه گر فیزیولوژی
dead weight U ویژه وزن
specialist U ویژه کار
specialists U ویژه کار
standing orders U اوامر ویژه
specialises U ویژه گری
trait U نشان ویژه
specialize U ویژه گری
booth U جای ویژه
booths U جای ویژه
specializes U ویژه گری
stalling U لژ جایگاه ویژه
physiologist U ویژه گر فیزیولوژی
capital U ارزش ویژه
specializing U ویژه گری
lineament U نشان ویژه
stall U لژ جایگاه ویژه
lineaments U نشان ویژه
prerogative U دارای حق ویژه
version U شرح ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
specialising U ویژه گری
traits U نشان ویژه
stereoregular polymer U بسپار فضا ویژه
ophthalmologist U ویژه گر چشم پزشکی
one particle eigenfunction U ویژه تابع یک ذره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com