Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
favourite or vor
U
ویژه مخصوص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
characteristic
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristically
U
آنچه مخصوص یا ویژه است
special ammunition
U
مهمات مخصوص یا ویژه
special character
U
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
Other Matches
idiosyncrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
peculiar
U
ویژه
special
U
ویژه
expressed
U
ویژه
net
U
ویژه
nett
U
ویژه
particulars
U
ویژه
express
U
ویژه
expert
U
ویژه گر
experts
U
ویژه گر
expresses
U
ویژه
expressing
U
ویژه
specific humidity
U
نم ویژه
idiocrasy
U
ویژه
nets
U
ویژه
paticular
U
ویژه
particular
U
ویژه
specialists
U
ویژه گر
adhoc
U
ویژه
special character
U
ویژه
prerogative
U
حق ویژه
specialist
U
ویژه گر
privilege
U
حق ویژه
extra special
U
ویژه
prerogatives
U
حق ویژه
specifics
U
ویژه
extra
<adj.>
U
ویژه
priviege
U
حق ویژه
special
<adj.>
U
ویژه
specific
U
ویژه
specially
U
ویژه
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
monkish
U
ویژه راهبان
speciality
U
ویژه گری
(not one's) cup of tea
<idiom>
U
علاقه ویژه
special effects
U
جلوههای ویژه
specific lattice
U
شبکه ویژه
specific resistance
U
مقاومت ویژه
expert
U
ویژه کار
experts
U
ویژه کار
prerogative
U
دارای حق ویژه
specialities
U
ویژه گری
proper function
U
ویژه تابع
specific yield
U
ابدهی ویژه
physiologist
U
ویژه گر فیزیولوژی
physiologists
U
ویژه گر فیزیولوژی
prerogatives
U
دارای حق ویژه
life guard
U
هنگ ویژه
prerogatived
U
دارای حق ویژه
preceptorial
U
ویژه اموزگاری
praetorian guard
U
گارد ویژه
specific humidity
U
رطوبت ویژه
booths
U
جای ویژه
booth
U
جای ویژه
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
speleologist
U
ویژه گر غارشناسی
specific weight
U
وزن ویژه
nutritionists
U
ویژه گر تغذیه
specialty
U
ویژه گری
penologist
U
ویژه گر کیفرشناسی
characteristically
U
نشان ویژه
specific weight
U
سنگینی ویژه
specialist
U
ویژه کار
nutritionist
U
ویژه گر تغذیه
specific volume
U
حجم ویژه
characteristic
U
نشان ویژه
juvenile
U
ویژه نو جوانان
juveniles
U
ویژه نو جوانان
version
U
شرح ویژه
versions
U
شرح ویژه
specific viscosity
U
گرانروی ویژه
lineaments
U
نشان ویژه
specific rotation
U
چرخش ویژه
zoologist
U
ویژه گرجانورشناسی
particular lien
U
حق حبس ویژه
lingo
U
زبان ویژه
lingoes
U
زبان ویژه
specializes
U
ویژه گری
garb
U
پوشاک ویژه
dead weights
U
ویژه وزن
dead weight
U
ویژه وزن
standing order
U
اوامر ویژه
standing orders
U
اوامر ویژه
specializing
U
ویژه گری
special case
U
مورد ویژه
net profit
U
سود ویژه
specialists
U
ویژه کار
specialises
U
ویژه گری
lineament
U
نشان ویژه
specialising
U
ویژه گری
proper volume
U
ویژه حجم
specialize
U
ویژه گری
monographs
U
ویژه نگاشت
morbid
U
ویژه ناخوشی
quantum state
U
ویژه حالت
monocular
U
ویژه یک چشم
monograph
U
ویژه نگاشت
extraordinary meeting
U
نشست ویژه
traits
U
نشان ویژه
trait
U
نشان ویژه
special session
U
نشست ویژه
special passport
U
پاسپورت ویژه
special party
U
گروه ویژه
proper value
U
ویژه مقدار
indicium
U
نشانه ویژه
extra equipment
U
متعلقات ویژه
resistivity
U
مقاومت ویژه
special verdict
U
تصمیم ویژه
special symbol
U
نماد ویژه
self weight
U
ویژه وزن
stalling
U
لژ جایگاه ویژه
stall
U
لژ جایگاه ویژه
singular matrix
U
ماتریس ویژه
body guard
U
هنگ ویژه
special deposits
U
سپردههای ویژه
special character
U
دخشه ویژه
byelaw
U
قانون ویژه
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
gastronomist
U
ویژه گرخوراک
singular matrix
U
ماتریش ویژه
capital
U
ارزش ویژه
habiliments
U
جامه ویژه
characteristic root
U
ویژه مقدار
special duty
U
کار ویژه
characteristic number
U
ویژه مقدار
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
characteristic function
U
ویژه تابع
cariologist
U
ویژه گر قلب
bylaw
U
قانون ویژه
lacrimal
U
ویژه اشک
specialization
U
ویژه کاری
idiom
U
زبان ویژه
specialization
U
ویژه گری
idiom
U
تعبیر ویژه
idioms
U
زبان ویژه
idioms
U
تعبیر ویژه
regiospecific
U
جهت ویژه
relative density
U
گرانی ویژه
specific gravity
U
گرانی ویژه
specific heat
U
دمای ویژه
characteristics
U
نشان ویژه
rarely
U
بااستادی ویژه
specific heat
U
گرمای ویژه
specific gravities
U
گرانی ویژه
specific drawdown
U
افت ویژه
ecotype
U
بوم ویژه
eigenfunction
U
ویژه تابع
species specific
U
نوع- ویژه
kink
U
ویژه گی فرریز
specific cost
U
هزینه ویژه
endemical
U
ویژه یک قوم
special bastard
U
حرامزاده ویژه
equity capital
U
ارزش ویژه
conizance
U
نشان ویژه
neurologist
U
ویژه گر اعصاب
acoustician
U
ویژه گر اواشنود
electrical resistivity
U
مقاومت ویژه
specific donor
U
دهنده ویژه
special agreement
U
قرارداد ویژه
labeled cargo
U
کالای ویژه
lachrymal
U
ویژه اشک
eigenvalue
U
ویژه مقدار
dressing room
U
اطاق ویژه ارایش
individualises
U
حالت ویژه دادن
dressing rooms
U
اطاق ویژه ارایش
individualizes
U
حالت ویژه دادن
individualising
U
حالت ویژه دادن
individualizing
U
حالت ویژه دادن
individualized
U
حالت ویژه دادن
individualised
U
حالت ویژه دادن
specialty
U
اختصاص کیفیت ویژه
specific magnetic reluctance
U
مقاومت مغناطیسی ویژه
specific ionization coefficient
U
ضریب ویژه یونش
specific heat capacity
U
فرفیت گرمایی ویژه
ratio of specific heats
U
نسبت گرمایی ویژه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com