Perdic | ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	mountain dew U	ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	scotches U	ویسکی اسکاتلندی
	scotch U	ویسکی اسکاتلندی
	scotched U	ویسکی اسکاتلندی
	scotching U	ویسکی اسکاتلندی
	scotch gambit U	گامبی اسکاتلندی درگشایش اسکاتلندی شطرنج
	illicitly U	بطورقاچاق
	gun-running U	واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
	gun running U	واردکردن اسلحه درکشوری بطورقاچاق
	to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U	کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
	multiprocessing system U	سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
	multiprocessor U	تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
	noncompatibility U	دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
	When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U	برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
	mode U	حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
	modes U	حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
	whisky U	ویسکی
	snakebite U	ویسکی
	whiskies U	ویسکی
	whisky U	ویسکی خوردن
	bourbon U	ویسکی بوربن
	bourbons U	ویسکی بوربن
	poteen U	ویسکی قاچاق
	whiskies U	ویسکی خوردن
	whisky U	مثل ویسکی
	red eye U	ویسکی ارزان
	whiskies U	مثل ویسکی
	pot still U	دستگاه تقطیر ویسکی
	The whisky burned in my throat . U	ویسکی گلویم راسوزاند
	pot(heen U	ویسکی قاچاقی ایرلندی
	cutty sark U	نام تجاری نوعی ویسکی
	whiskey sour U	کوکتیل مرکب از ویسکی و شکرو اب لیمو
	collision detection U	پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
	irish coffee U	قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
	scotches U	اسکاتلندی
	scotching U	اسکاتلندی
	Scottish U	اسکاتلندی
	scotch U	اسکاتلندی
	erse U	اسکاتلندی
	scotchman U	اسکاتلندی
	scotched U	اسکاتلندی
	scotchwoman U	زن اسکاتلندی
	Scotsmen U	اسکاتلندی
	Scotsman U	اسکاتلندی
	north briton U	اسکاتلندی
	Scot U	اسکاتلندی
	Scots U	اسکاتلندی
	scotish U	اسکاتلندی
	lairds U	ملاک اسکاتلندی
	collie U	سگ گله اسکاتلندی
	collies U	سگ گله اسکاتلندی
	scotticize U	اسکاتلندی مه اب شدن
	scotch opening U	گشایش اسکاتلندی
	laird U	ملاک اسکاتلندی
	dry ginger U	نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
	Gaelic U	زبان بومی اسکاتلندی
	writer to the signet U	مشاور حقوقی اسکاتلندی
	kirkman U	عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
	scotch four knights' game U	بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
	Scotticisms U	اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
	skye terrier U	سگ کوچک وپا کوتاه اسکاتلندی
	Scotticism U	اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
	aberdeen angus U	گاو بی شاخ پرواری اسکاتلندی
	CSMA CD U	پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
	MMU U	مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
	highball U	یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
	cottar U	روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
	goring gambit U	گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
	cotter U	روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
	garron U	یکجور اسب کوچک اسکاتلندی وایرلندی
	gael U	مردم کوهستانی اسکاتلند سلتهای اسکاتلندی
	galloway U	اسب مخصوص چهار نعل نوعی تاتوی اسکاتلندی ازنژاد گالووی
	companding U	دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
	maud U	یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
	he is well spoken of U	از او تعریف می کنند
	he warned them to obey U	اطاعت کنند
	they mingle their tears U	با هم گریه می کنند
	PRI U	پشتیبانی کنند
	i hear him complain U	میشنوم که شکایت می کنند
	Murray code U	- بیت استفاده می کنند
	they dispute about nothing U	درسرهیچ نزاع می کنند
	they make much noise U	زیاد شلوق می کنند
	they make much noise U	خیلی صدا می کنند
	compatible U	با هم درست کار می کنند
	daisy chain U	سومین را و... فراخوانی می کنند
	My feet hurt. U	پاهایم درد می کنند.
	charnel house U	مردگان راتوده می کنند
	the trumpets blows U	شیپورها صدا می کنند
	had it trans ted U	بدهید ترجمه کنند
	fire support coordinator U	هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
	the iron interest U	کسانی که در اهن کار می کنند
	fillister U	رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
	They act after their kind.	جنس خود رفتار می کنند.
	screen coordinator U	هماهنگ کنند پوشش دریایی
	they are in full retreat U	سخت عقب نشینی می کنند
	they went to r. themselves U	رفتند که نامه نویسی کنند
	Those who agree,raise their hands. U	موافقین دستهایشان رابلند کنند
	knife board U	میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
	watch pocket U	جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
	Birds of a feather flock together . <proverb> U	پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
	saw doctor U	ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
	company grade U	پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
	mouses U	که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
	mouse U	که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
	oast U	کورهای که رازک را دران خشک می کنند
	Providence watches over him. U	از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
	She is the talk of the town . U	همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
	tightropes U	طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
	oleomargarine U	کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
	fleas i. doges and cats U	کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
	tandem U	وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
	combatable U	قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
	mealing table U	صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
	meat safe U	قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
	pontoon U	کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
	pontoons U	کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
	tandems U	وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
	combination U	مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
	tightrope U	طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
	They fight like cat and dog . U	باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
	mud sill U	پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
	who are your reference? U	چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
	koumiss U	قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
	musette U	اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
	human machine interface U	حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
	nogging U	اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
	the police are on his track U	مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
	ccd U	که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
	collaret U	یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
	The story goes that … U	آورده اند که (چنین روایت کنند )…
	numerical U	داده ذخیره شده کار می کنند
	corporal oath U	سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند
	oatcake U	کلوچه ور نیامده که ازارذجودوسردرست می کنند قرص جودوسر
	huck aback U	حولهای پارچه نخ وکتان که گاهی گلداردرست می کنند
	lachryma christi U	باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
	departmental LAN U	چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
	functional U	مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
	kago U	تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
	kirmess U	جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
	processes U	که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
	manil hemp U	کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
	live lining U	ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
	mutton chop U	دنده و نیمی از مهره که باهم سرخ کنند
	hydropath establishment U	بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
	process U	که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
	pentarch U	یکی از پنج تن مردمی که در جایی حکومت کنند
	timed U	سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
	water bed U	تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
	column U	ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
	rissole U	کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
	rissoles U	کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
	columns U	ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
	generation U	کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
	hydrotherapeutic U	بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
	carriages U	کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
	carriage U	کدهایی که حرکت کارتریج چاپگر را کنترل می کنند
	time U	سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
	times U	سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
	These trees deprive the house of light . U	این درختها منز ؟ را نور محروم می کنند
	The surely clean you out in this nightclub . U	دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
	In a quarrel they do not distribute sweetmeat. <proverb> U	توى دعوا یلوا پخش نمى کنند.
	This car is assembled in Iran. U	این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
	boat people U	پناهندگانی که با قایق از کشور خود فرار کنند
	Can you get it repaired? U	آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
	generations U	کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
	priestcraft U	دکانی که کشیش هاو ملاهادران بازی می کنند
	The squirrels are storing up nuts for the winter. U	سنجاب ها فندقی برای زمستان ذخیره می کنند .
	messages U	اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
	message U	اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
	Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U	پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
	pulper U	اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
	databases U	که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
	database U	که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
	pond life	جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
	qualifying shares U	سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
	backplane U	مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
	He was engrossed in conversation . U	فوتبالیستها دارند قبل از بازی خودرا گرم می کنند
	analogue U	خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
	They live abroad for the greater part of the year. U	آنها بخش بیشتری از سال را در خارج زندگی می کنند.
	candle ends U	باقی مانده هرچیزکه مردم لئیم جمع می کنند
	mail application programming interface U	که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
	an out match U	مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
	analogue U	خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
	analogues U	خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل می کنند
	guild hall U	عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
	jacamar U	پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
	Atari ST U	و از پردازنده هایی استفاده می کنند که سازگار با IBM PC نیستند
	command sponsored dependent U	بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
	analogues U	خط وط ارتباطی که سیگنالهای آنالوگ مانند صوت را منتقل می کنند
	accross the slope system U	شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
	in house training U	برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
	train headway U	فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
	transceiver U	گیرنده و فرستنده که می توانند سیگنال را ارسال و دریافت کنند
	initialed U	توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
	initialing U	توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
	initialled U	توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
	symmetry ink U	مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند
	initialling U	توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
	picalilli U	ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
	initials U	توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
	pneumatic U	بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند