Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
initial inverse voltage
U
ولتاژ معکوس نخستین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inverse voltage
U
ولتاژ معکوس
inverse current
U
جریان ولتاژ معکوس
peak inverse anode voltage
U
اوج ولتاژ اندی معکوس
line voltage
U
ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
at first a
U
در نخستین دید در وهله نخستین
transmission
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
unipolar
U
که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
voltage regulator
U
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
voltage balance
U
موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
electrically
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
positive
U
سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
reversing
U
معکوس
reverses
U
معکوس
converting
U
معکوس
convert
U
معکوس
upside down
U
معکوس
conversely
U
معکوس
inverse
U
معکوس
contrary
U
معکوس
reversible
U
معکوس
reversed
U
معکوس
vice versa
U
معکوس
converse
U
:معکوس
converse
U
معکوس
conversed
U
:معکوس
conversed
U
معکوس
converses
U
:معکوس
converses
U
معکوس
conversing
U
:معکوس
conversing
U
معکوس
obverse
U
معکوس
reverse
U
معکوس
reversion
U
معکوس
reversal
U
معکوس
converted
U
معکوس
converts
U
معکوس
reversals
U
معکوس
countering
U
معکوس
countered
U
معکوس
counter
U
معکوس
reciprocal
U
معکوس
negative
U
معکوس
negatives
U
معکوس
initials
U
نخستین
premiers
U
نخستین
first
U
نخستین
premiere
U
نخستین
incipient
U
نخستین
primal
<adj.>
U
نخستین
primary
U
نخستین
premier
U
نخستین
premiering
U
نخستین
premieres
U
نخستین
premiered
U
نخستین
proto
U
نخستین
mixer
U
نخستین
initialing
U
نخستین
our first parents adam and eva
U
نخستین ما
quadrages ima
U
نخستین
initialed
U
نخستین
first detector
U
نخستین
mixers
U
نخستین
initialling
U
نخستین
initialled
U
نخستین
initial
U
نخستین
reverse
U
معکوس کننده
indian in reverse
U
هندی معکوس
invertible
U
معکوس شدنی
inverter
U
معکوس کننده
backset
U
معکوس وارونه
reverse
U
معکوس کردن
mirroring
U
معکوس نمودن
reverses
U
معکوس کننده
reversing
U
معکوس کننده
back splice
U
پیوند معکوس
back resistance
U
مقاومت معکوس
back formation
U
اشتقاق معکوس
back conductance
U
برقرسانایی معکوس
draw back
U
کشیدن معکوس
inverted structure
U
ساختار معکوس
reversed
U
معکوس کردن
reversed
U
معکوس کننده
reversing
U
معکوس کردن
reverses
U
معکوس کردن
back up
U
معکوس ریختن
reverse slope
U
شیب معکوس
reverse speed
U
سرعت معکوس
obversion
U
استنتاج معکوس
obcordate
U
قلبی معکوس
negative relation
U
رابطه معکوس
negative correlation
U
همبستگی معکوس
negative caster
U
گردش معکوس
inverted file
U
فایل معکوس
lateral inversion
U
معکوس جانبی
reverse thrust
U
تراست معکوس
reverse video
U
ویدئوی معکوس
reverse polarity
U
پلاریته معکوس
reverse pitch
U
گام معکوس
reverse osmosis
U
اسمز معکوس
back-up
U
معکوس ریختن
reciprocal
U
متقابل معکوس
retroaction
U
عمل معکوس
reversal film
U
فیلم معکوس
reciprocal
U
معکوس دوجانبه
reverse bias
U
پیشقدر معکوس
reverse bias
U
تغذیه معکوس
reversion
U
معکوس کردن
reverse control
U
کنترل معکوس
reverse current
U
جریان معکوس
reversal process
U
جریان معکوس
dis-
U
معکوس کردن
conversely
U
بطور معکوس
feedback
U
تزویج معکوس
inverse feedback
U
واخوراند معکوس
opposites
U
روبرو معکوس
inverse relationship
U
ارتباط معکوس
inverse ratio
U
نسبت معکوس
switcheroo
U
عمل معکوس
inverse
U
واژگونه معکوس
inverse function
U
تابع معکوس
invert matrix
U
ماتریس معکوس
invert suger
U
قند معکوس
set back
U
معکوس پس زدن
opposite
U
روبرو معکوس
countdown
U
شمارش معکوس
countdowns
U
شمارش معکوس
reverse gear
U
دنده معکوس
reverse gears
U
دنده معکوس
inverted opening
U
گشایش معکوس
inverse ratio or proportion
U
نسبت معکوس
at the first blush
U
در نخستین وهله
the opening chapter
U
نخستین فصل
by return of post
U
با نخستین پست
book one
U
جلد نخستین
protomartyr
U
نخستین شهید
prime coat
U
روکش نخستین
trivium
U
دوره نخستین
proenomen
U
نام نخستین
first rate
U
نخستین درجه
primes
U
نخستین اولیه
primed
U
نخستین اولیه
rough coat
U
نخستین اندود
the first of all
U
نخستین همه
at first push
U
در نخستین وهله
prime
U
نخستین اولیه
primary
U
مقدماتی نخستین
springer stone
U
نخستین رگ پاطاق
the first day
U
نخستین رور
at the first onset
U
در نخستین وهله
as a first step
<adv.>
U
نخستین
[اولا]
primary zones
U
نواحی نخستین
primordial
U
اصل نخستین
primary anxiety
U
اضطراب نخستین
initial stage
U
طبقه نخستین
octateuch
U
نخستین عهدعتیق
primary treatment
U
پاکسازی نخستین
menarche
U
نخستین قاعدگی
prototype
U
نخستین بشر
initial movement
U
نخستین اقدام
prototype
U
نمونه نخستین
prototypes
U
نخستین بشر
prototypes
U
نمونه نخستین
initial expenses
U
هزینه نخستین
incunabula
U
نخستین دوره
crossover
U
تمرکز نخستین
in the egg
U
در مرحله نخستین
incipience
U
حالت نخستین
his opening remarks
U
نخستین گفتههای وی
hexateuch
U
نخستین توریه
primary treatment
U
تصفیه نخستین
primary reinforcement
U
تقویت نخستین
primary productivity
U
فراوردگی نخستین
primary processes
U
فرایندهای نخستین
primary personality
U
شخصیت نخستین
primary needs
U
نیازهای نخستین
primary motivation
U
انگیزش نخستین
primary group
U
گروه نخستین
primary drive
U
سائق نخستین
first aids
U
کمکهای نخستین
first hand
U
نخستین بازی کن
first impression
U
برداشت نخستین
primary colors
U
رنگهای نخستین
incipincy
U
حالت نخستین
de-
U
معکوس عمل کردن
inverse function
U
تابع معکوس
[ریاضی]
inverse
U
تابع معکوس
[ریاضی]
shift the rudder
U
معکوس کردن سکان
inverted file
U
فایل معکوس شده
king's indian in reverse
U
هندی شاه معکوس
obvert
U
نتیجه معکوس گرفتن از
one's complement
U
معکوس یک عدد دودویی
What invert sugar
U
قند معکوس چیست
double quartan fever
U
نوبه ربع معکوس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com