Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
insulation voltage
U
ولتاژ عایق بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
insulation
U
عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
laggin
U
عایق بندی
insulation strength
U
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation class
U
کلاس عایق بندی
insulation fault
U
نقص عایق بندی
insulation loss
U
تلف عایق بندی
insulating brick
U
اجر عایق بندی
insulating asphalt
U
اسفالت عایق بندی
insulation protection
U
حفافت عایق بندی
insulation resistance
U
مقاومت عایق بندی
insulation defect
U
نقص عایق بندی
clothing
U
عایق بندی روکش کشیدن
winding insulation
U
عایق بندی سیم پیچی
insulation power factor
U
ضریب قدرت عایق بندی
insulation tester
U
دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation indicator
U
دستگاه ازمایش عایق بندی
insulated cable
U
کابل عایق بندی شده
insulation shielding
U
زره پوش کردن عایق بندی
insulation detector
U
دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
line voltage
U
ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
insulator
U
عایق کننده روکش عایق
insulator
U
جسم عایق ماده عایق
insulators
U
جسم عایق ماده عایق
insulators
U
عایق کننده روکش عایق
unipolar
U
که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
transmission
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmissions
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
insulated instrument transformer
U
ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
voltage regulator
U
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
voltage balance
U
موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
electrically
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
positive
U
سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
drag chain
U
عایق
non conductor
U
عایق
floor insulator
U
عایق کف
waterproofed
U
عایق اب
insulators
U
عایق
waterproof
U
عایق اب
waterproofs
U
عایق اب
cloggy
U
عایق
dielectric
U
عایق
impediments
U
عایق
insulation
U
عایق
insulator
U
عایق
impediment
U
عایق
pawl
U
عایق
detent
U
عایق
insulant
U
عایق
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
mica dielectric
U
عایق میکا
insulant
U
ماده عایق
insulate
U
عایق سازی
braking
U
عایق مانع
insulating
U
عایق کردن
insulating
U
عایق سازی
insulate
U
عایق کردن
insulates
U
عایق سازی
insulates
U
عایق کردن
brakes
U
عایق مانع
insulating material
U
جسم عایق
cleat
U
عایق انگلیسی
sound insulation
U
عایق صدا
insulated wire
U
سیم عایق
non conducting
U
عایق گرما
non conducting
U
عایق برق
insulation testing apparatus
U
عایق سنج
slot insulation
U
عایق شیار
adiabatic
U
عایق گرما
insulation board
U
صفحه عایق
insulating varnish
U
لعاب عایق
insulating material
U
مواد عایق
fish paper
U
عایق کاغذی
brake
U
عایق مانع
braked
U
عایق مانع
insulative
U
عایق کردن
insulation
U
عایق کاری
insulated
U
عایق دار
insulating bushing
U
بوش عایق
rachet
U
گیره عایق
resistance
U
عایق مقاومت
rainproof
U
عایق باران
insulated wall
U
دیواره عایق
insulated tongs
U
انبر عایق
insulated plier
U
انبر عایق
insulated layer
U
لایه عایق
battery insulator
U
عایق باتری
wall insulator
U
عایق دیوار
weatherproof
U
عایق هوا
dielectric isolation
U
جداسازی با عایق
drag hook
U
قلاب عایق
insulating material
U
ماده عایق
insulating compound
U
مواد عایق
insulation
U
عایق گذاری
ideal dielectric
U
عایق کامل
electrical insulator
U
عایق الکتریکی
insulating cement
U
سیمان عایق
obstructions
U
مانع عایق
circular loom
U
نای عایق
soundproof
U
عایق صدا
obstruction
U
مانع عایق
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
lead in insulator
U
عایق سیم انتن
isolate
U
عایق دار کردن
isolates
U
عایق دار کردن
acoustic ceiling
سقف عایق پوش
mess kit
U
فرف عایق غذاخوری
isolating
U
عایق دار کردن
form insulation
U
عایق کاری قالب
weatherbeater
<adj.>
U
عایق رطوبتی، آب بند
damper
U
عایق تعدیل کننده
electrical insulation
U
عایق سازی الکتریکی
insulated bearing
U
یاطاقان عایق شده
utilidor
U
لوله عایق کننده
insulation breakdown test
U
ازمایش شکست عایق
thermal insulation
U
عایق کاری گرمایشی
insulates
U
با عایق مجزا کردن
insulate
U
با عایق مجزا کردن
tightening material
U
مواد عایق کننده
insulated gate field effect transistor
U
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
insulation fault
U
نقص عایق کاری
insulated conduit tube
U
لوله عایق شده
insulated cable
U
کابل عایق شده
insulated conductor
U
هادی عایق شده
insulation of concrete
U
عایق کاری بتن
flameproof
U
عایق شعله ضد اتش
to deaden a wall
U
عایق کردن دیوار
insulated intermediate layer
U
لایه میانی عایق
heat insulation
U
عایق کاری حرارتی
acoustical sound enclosure
U
محفظه عایق صوتی
insulating
U
با عایق مجزا کردن
to deafen a wall
U
عایق کردن دیوار
insulated bearing housing
U
پوسته یاطاقان عایق شده
storm door
U
درب عایق هوای توفانی
insulation
U
روپوش کشی عایق کردن
post-insulated connection
U
پس از پیوند عایق دار شده
ferroxcube
U
مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
asbestos mica
U
عایق پنبه نسوز و میکا
dewar
U
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
bushing
U
عایق غلاف حیله گردان
cold plug
U
شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
quad
U
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
ratchet
[گیره عایق چرخ ضامن دار]
quads
U
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
ratchets
U
گیره عایق چرخ ضامن دار
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
reefer
U
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
quadrangle
U
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefers
U
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
weathertight
U
محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
quadrangles
U
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
kapton
U
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
blankets
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
blanket
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed
U
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields
U
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
voltages
U
ولتاژ
voltage
U
ولتاژ
electric tension
U
ولتاژ
total voltage
U
ولتاژ کل
line voltage
U
ولتاژ خط
alternating voltage
U
ولتاژ C.A
potential
U
ولتاژ
load tension
U
ولتاژ بار
main voltage
U
ولتاژ اصلی
peak to peak voltage
U
ولتاژ مضاعف
threshold voltage
U
ولتاژ استانه
biases
U
ولتاژ بایاس
hum voltage
U
ولتاژ نویز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com