Perdic | وقت خود را به قافیه سازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (6 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	to rime away one's time U	وقت خود را به قافیه سازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	rhythmization U	سجع و قافیه سازی
	versification U	قافیه سازی
Other Matches

	feminine rhyme U	قافیه وروی قافیه وردیف
	rhyme U	قافیه
	rimeless or rhyme U	بی قافیه
	rhymes U	قافیه
	rime U	قافیه
	rhyming U	قافیه
	rimeless U	بی قافیه
	rimer U	قافیه پرداز
	to give rimes U	قافیه شدن
	blank verse U	شعر بی قافیه
	stress verse U	قافیه مشدد
	rhymes U	قافیه ساختن
	rhymes U	هم قافیه شدن
	verser U	قافیه پرداز
	rhymester U	قافیه ساز
	rhyming U	قافیه ساختن
	rhyming U	هم قافیه شدن
	rhyme scheme U	قافیه بندی
	rimy U	قافیه دار
	rimer or rhymer U	قافیه پرداز
	rhumer U	قافیه پرداز
	rhyme U	هم قافیه شدن
	rime U	هم قافیه شدن
	to put in rime U	قافیه ناقص
	To miss the bus . To slip up . U	قافیه را باختن
	verseman U	قافیه پرداز
	stress verse U	قافیه موکد
	versifier U	قافیه پرداز
	rhyme U	قافیه ساختن
	rime U	سخن قافیه دار
	crambo U	بازی قافیه جویی
	versification U	شاعری قافیه پردازی
	internal rhyme U	قافیه ماقبل اخر
	rime U	قافیه دار کردن
	rime U	نظم قافیه ساختن
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	hai ku U	شعر بی قافیه سه سطری ژاپنی
	rhyme U	شعر سخن قافیه دار
	blank verse U	شعر بی قافیه پنج وزنی
	The two are rhyming words . U	این دو لغت هم قافیه هستند
	rhymes U	شعر سخن قافیه دار
	rhyming U	شعر سخن قافیه دار
	I am in a tight corner . I am hard put to it . U	قافیه برمن تنگ شده است
	rondelet U	غزل تهلیل دار دو قافیه هفت بندی
	rimester U	قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
	masculinerhme U	قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
	trochee U	وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	free verse U	شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
	to rime one word with another U	یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	local anasthesia U	سر سازی
	pavement U	کف سازی
	flection U	خم سازی
	repk lection U	پر سازی
	stylization U	مد سازی
	padding U	له سازی
	individualising U	تک سازی
	retortion U	کج سازی
	idolization U	بت سازی
	pavements U	کف سازی
	flooring U	کف سازی
	bridge building U	پل سازی
	deflexion U	خم سازی
	individualize U	تک سازی
	truncation U	بی سر سازی
	individualised U	تک سازی
	individualises U	تک سازی
	individualizing U	تک سازی
	individualizes U	تک سازی
	individualized U	تک سازی
	bridgework U	پل سازی
	retortion U	خم سازی
	individualization U	تک سازی
	individuation U	تک سازی
	compaction U	تو پر سازی
	carcassing U	اسکلت سازی
	torrefaction U	برشته سازی
	carbonize U	کربن سازی
	denudation U	برهنه سازی
	derichment U	رقیق سازی
	simulations U	شبیه سازی
	detersion U	پاک سازی
	simulations U	فاهر سازی
	simulations U	همانند سازی
	tracucement U	بدنام سازی
	carnification U	گوشت سازی
	deprival U	بی بهره سازی
	denaturation U	مصنوعی سازی
	torrefaction U	خشک سازی
	weaponry U	اسلحه سازی
	wording U	عبارت سازی
	cabinetwork U	قفسه سازی
	tenderization U	نازک سازی
	tepefaction U	ملول سازی
	packing U	فشرده سازی
	resolving U	برطرف سازی
	displacement U	جانشین سازی
	depletion U	تهی سازی
	rejuvenation U	جوان سازی
	extinction U	خاموش سازی
	brick works U	اجر سازی
	arching U	طاق سازی
	smoothing U	صاف سازی
	deactivation U	بی اثر سازی
	cabinetwork U	مبل سازی
	test construction U	ازمون سازی
	die making U	حدیده سازی
	capitalization U	سرمایه سازی
	capital building U	سرمایه سازی
	canalization U	کانال سازی
	oscillation U	نوسان سازی
	canalization U	ابراه سازی
	oscillations U	نوسان سازی
	canalization U	مجرا سازی
	road making U	راه سازی
	the drama U	فن شبیه سازی
	the d. U	فن شبیه سازی
	calico printing U	چیت سازی
	calcination U	اهک سازی
	bonification U	به سازی محیط
	cooperage U	پیت سازی
	solution U	چاره سازی
	dactyliography U	نگین سازی
	stripping U	برهنه سازی
	coking time U	زمان کک سازی
	curriery U	چرم سازی
	compaction U	فشرده سازی
	truncation U	کوتاه سازی
	curtailment U	کوتاه سازی
	solutions U	چاره سازی
	tropology U	استعاره سازی
	forgery U	صورت سازی
	forgery U	سند سازی
	forgeries U	صورت سازی
	forgeries U	سند سازی
	coking chamber U	اطاقک کک سازی
	compactions U	فشرده سازی
	crystallization U	بلور سازی
	truncation U	ناقص سازی
	idealizes U	دلخواه سازی
	tubulation U	لوله سازی
	coordination U	هماهنگ سازی
	countersink U	خزینه سازی
	cooperage U	چلیک سازی
	typification U	علامت سازی
	replacement U	جانشین سازی
	replacements U	جانشین سازی
	computer simulation U	شبیه سازی
	conceptualization U	مفهوم سازی
	mutilation U	معیوب سازی
	confectionary U	شیرینی سازی
	separating U	جدا سازی
	abbreviations U	کوته سازی
	abbreviation U	کوته سازی
	vaporization U	بخار سازی
	universalization U	همگانی سازی
	dazzlement U	خیره سازی
	cavitation U	حفره سازی
	notification U	اگاه سازی
	relocation U	جابجا سازی
	ceiling construction U	سقف سازی
	transmogrification U	دگرگون سازی
	channelization U	ترعه سازی
	channelization U	مجرا سازی
	transposition U	پس وپیش سازی
	cartwright's shop U	دوچرخه سازی
	simulation U	شبیه سازی
	simulation U	همانند سازی
	defeasance U	باطل سازی
	coking period U	زمان کک سازی
	simulation U	فاهر سازی
	channelization U	تنگه سازی