English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
annals U وقایع سالیانه سالنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kalendar U سالنامه
calendar U سالنامه
calendars U سالنامه
almanac U سالنامه
almanacks U سالنامه
almanacs U سالنامه
year book U سالنامه
yearbooks U سالنامه
calender U سالنامه
yearbook U سالنامه
air almanac U سالنامه هوانوردی
annually U سالیانه
yearly U سالیانه
annual U سالیانه
annum U سالیانه
annuals U سالیانه
yearly allowance U مقرری سالیانه
annuity U مستمری سالیانه
annual training U اموزش سالیانه
growth ring U دایره سالیانه
annuallyy U هر ساله سالیانه
annual report U گزارش سالیانه
annual precipitation U بارندگی سالیانه
annual payment U قسط سالیانه
annual payment U پرداخت سالیانه
per annum U هر سالی سالیانه
year to year fluctuation U نوسانات سالیانه
p.a U مخفف سالیانه
yearly instalmernts U اقساط سالیانه
anniversary U سوگواری سالیانه
anniversaries U سوگواری سالیانه
anniversary U جشن سالیانه عروسی
annual payment factor U ضریب بازپرداخت سالیانه
annual general inspection U بازدید عمومی سالیانه
mass book U کتاب نماز سالیانه
anniversaries U جشن سالیانه عروسی
annual food plan U برنامه غذایی سالیانه
annuality factor U ضریب مستمر سالیانه
miaasl U کتاب نماز سالیانه
annual general meeting U مجمع عمومی سالیانه
octingentenary or octocen U هشتصدمین جشن سالیانه
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
quinquagenary U پنجاهمین جشن سالیانه
annalist U وقایع نگار
minute U یادداشت وقایع
minute U گزارش وقایع
record of events U ثبت وقایع
chronicler U وقایع نویس
chronology U وقایع نگاری
log U ثبت وقایع
minute book U دفتر وقایع
historify U وقایع نگار
logs U ثبت وقایع
happenstance U وقایع اتفاقی
annuity U حقوق یا مقرری سالیانه گذراند
deck log U دفتر وقایع ناو
deck log U دفتر وقایع دریانوردی
the occurrences of the day U رویداهای یا وقایع روز
record of events U دفتر ثبت وقایع
sportswriter U وقایع نگار ورزشی
log U ثبت کردن وقایع
flight log U دفتر وقایع پرواز
pro-active U گرایش به ایجاد وقایع
logs U ثبت کردن وقایع
rough log U دفترچه وقایع ناو
parentalia U جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
peter pence U زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
peter penny U زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
quater cent nary U جشن سالیانه چهارصدمین سال گردش
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
to take inventory U صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
muster book U دفتر ثبت وقایع روزانه
parish register U دفتر ثبت وقایع سه گانه
flight log U دفتر ثبت وقایع پرواز
daybook U دفتر ثبت وقایع روزانه
vertical events numbering U شماره گذاری عمودی وقایع
Trifling ( small) happenings of life . U اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
refit book U دفتر یادداشت وقایع دریایی
wet year U سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
to settle an a U برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
train U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
log engineering U دفتر ثبت وقایع موتور ناو
trend U مسیر انجام کار سیر وقایع
diaries U دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
trends U مسیر انجام کار سیر وقایع
trains U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
diary U دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
fatidic U وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
chronicle U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
trained U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
chronicling U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
encaenia U جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
Give me a full account of the events. U جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
slates U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slated U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slate U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
anachronism U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronisms U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
isothermal line U خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
chronology U شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
withholding tax U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
isotherm U خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
withholding taxes U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
chronology U تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
geochronology U شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
dialectic materialism U دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
supervening impossibility of performance U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustrations U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
forward chaining U روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
electronic journal U فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
quingentenary U پانصدمین سال گردش پانصدمین جشن سالیانه
anniversary U مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
anniversaries U مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
wedding day U روز عروسی جشن سالیانه عروسی
almanac U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs U تقویم سالیانه تقویم نجومی
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
diarists U روزنامه نگار وقایع نگار
diarist U روزنامه نگار وقایع نگار
admision rate U میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
duty roster U دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
post attack U بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com