English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extreme position U وضعیت نهایی
final position U وضعیت نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
telic U نهایی دارای هدف نهایی
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
terminal U نهایی
ultimata U نهایی
finals U نهایی
ultimatums U نهایی
ultimatum U نهایی
terminals U نهایی
definite <adj.> U نهایی
conclusive U نهایی
final U نهایی
definitive U نهایی
ultimate U نهایی
peremptory U نهایی
privy U نهایی
closing U نهایی
high limit U حد نهایی
semifinal U نیمه نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
last word <idiom> U نظر نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
terminuses U ایستگاه نهایی
extra expenses U هزینه نهایی
top speed U سرعت نهایی
ultimatums U هدف نهایی
home stretch U مرحله نهایی
ultimatum U هدف نهایی
second check U بررسی نهایی
differential cost U ارزش نهایی
differential cost U هزینه نهایی
draft U نیمه نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
semi-final U نیمه نهایی
ultimata U هدف نهایی
ultimate analysis U تجزیه نهایی
ultimate stress limit U حد تنش نهایی
quarter final U یک چهارم نهایی
quarter-final U یک چهارم نهایی
semi finals U نیمه نهایی
margin utility U مطلوبیت نهایی
semi-finals U نیمه نهایی
drafts U نیمه نهایی
end product U محصول نهایی
end product U فراورده نهایی
ultimate stress U تنش نهایی
net result U نتیجه نهایی
ultimate load U بار نهایی
armageddon U مبارزهء نهایی
additional costs [expenses] U هزینه نهایی
final U مسابقه نهایی
quarterfinal U یک چهارم نهایی
finals U مسابقه نهایی
limiting value U ارزش نهایی
ultimate strength U مقاومت نهایی
drafted U نیمه نهایی
ultimate speed U سرعت نهایی
final judgement U حکم نهایی
quarter-finals U یک چهارم نهایی
final drive U گرداننده نهایی
grail U هدف نهایی
final velocity U سرعت نهایی
final value U ارزش نهایی
final term U جمله نهایی
end strength U استعداد نهایی
final result U نتیجه نهایی
final report U گزارش نهایی
final diameter U قطر نهایی
extreme range U برد نهایی
final assembly U مونتاژ نهایی
end user U کاربر نهایی
try-outs U تمرین نهایی
elevation stop U حد نهایی درجه
try-out U تمرین نهایی
final payment U پرداخت نهایی
final act U سند نهایی
final assembly U نصب نهایی
final destination U مقصد نهایی
final cut U برش نهایی
finalize U بمرحله نهایی رساندن
finalizing U بمرحله نهایی رساندن
finalized U بمرحله نهایی رساندن
finalises U بمرحله نهایی رساندن
finalizes U بمرحله نهایی رساندن
backdoor U وسیله نهایی یا زیرجلی
ending U بخش نهایی چیزی
ultimate tensile stress U تنش کشش نهایی
World Series U مسابقات نهایی بیسبال
finalised U بمرحله نهایی رساندن
finalising U بمرحله نهایی رساندن
mechanicals U نتیجه نهایی تجسمی
no wind position U محل نهایی هواپیما
endings U بخش نهایی چیزی
finishing strokes U دست کاری نهایی
front end U نرم افزار نهایی
finale U اهنگ نهایی اخر
final measurement U اندازه گیری نهایی
final invoice U صورت حساب نهایی
final heading U مسیر پرواز نهایی
terminal ballistics U بالیستیک نهایی گلوله
end user U استفاده کننده نهایی
final decision U رای قطعی و نهایی
final approach U مسیر نهایی فرود
ultimacy U حالت نهایی غائیت
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
margine efficiency of capital U بازده نهایی سرمایه
terminal repeater U تقویت کننده نهایی
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
finales U اهنگ نهایی اخر
draft report U گزارش نیمه نهایی
marginal costing U هزینه یابی نهایی
tail end U قسمت نهایی انتها
margin land U حد نهایی بازده زمین
face formwork U قالب بندی نهایی
decreasing marginal cost U هزینه نهایی نزولی
final temperature U درجه حرارت نهایی
final heading U سمت پرواز یا حرکت نهایی
diminishing marginal utility U نزولی بودن مطلوبیت نهایی
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
diminishing marginal product U منحنی نزولی محصول نهایی
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
return U گزارش نهایی هیات تحقیق
returned U گزارش نهایی هیات تحقیق
returning U گزارش نهایی هیات تحقیق
returns U گزارش نهایی هیات تحقیق
final protocol U مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
scope U نقطه توجه طرح نهایی
margin efficiency of investment U بازده نهایی سرمایه گذاری
final drive U چرخ گرداننده نهایی شنی
pay off U جزای کیفر نتیجه نهایی
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
semi-finalists U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-finalist U شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
imprisonment U محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
surf off U دور نهایی مسابقه موج سواری
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
final shaving U پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
cupholder U برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
quarterfinal U دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
integrated revision U بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
all the way U اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
tag line U جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
greats U امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
semifinalist U کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
armageddon U مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
sprocket U دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
decision altitude U ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
maieutics U فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
attack condition , alfa U وضعیت تک
attack conditon , bravo U وضعیت تک
phases U وضعیت
phased U وضعیت
phase U وضعیت
estates U وضعیت
status U وضعیت
situation U وضعیت
manner U وضعیت
states U وضعیت
state U وضعیت
positioned U وضعیت
position U وضعیت
stated U وضعیت
estate U وضعیت
state- U وضعیت
qualities U وضعیت
stating U وضعیت
quality U وضعیت
condition U وضعیت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com