English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ready position U وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blade flapping U حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
daily movement summary U خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
ready position U حاضربه تیراندازی
prepare for action U حاضربه جنگ کردن
readied U حاضربه تیر حاضر باشید
ready U حاضربه تیر حاضر باشید
readying U حاضربه تیر حاضر باشید
readies U حاضربه تیر حاضر باشید
inverse U تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria U وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
race U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races U وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
helicopter U هلیکوپتر
whirlybird U هلیکوپتر
copter U هلیکوپتر
eggbeater [American E] U هلیکوپتر
whirlybird [American E] U هلیکوپتر
attack helicopter U هلیکوپتر تک
attack helicopter U هلیکوپتر تک ور
helicopters U هلیکوپتر
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparent U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently U مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
gunship U هلیکوپتر مسلح
heliport U فرودگاه هلیکوپتر
gunship U هلیکوپتر آتشبار
heliports U فرودگاه هلیکوپتر
helicopter carrier U ناو هلیکوپتر بر
helistat U رتورهای هلیکوپتر
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
helicopter rescue net U تور نجات هلیکوپتر
helipad U سکوی فرود هلیکوپتر
helicopter rescue strop U کمربند نجات هلیکوپتر
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
retreating blade stall U واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
helicopter double rescue harness U کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
autorotation U روش فرود اضطراری هلیکوپتر
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
choppers U هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
chopper U هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
helicopter pilot U خلبان هلیکوپتر [شغل] [حمل و نقل هوایی]
disc loading U نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
army helicopter U هلیکوپتر ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
suspension strap U نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
gyroplane U نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
sailing U گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
sea bat U نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
readiness condition U وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
defense readiness condition U وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
helicopter lane U کریدور پرواز هلیکوپتر کریدور ازاد عبور هلیکوپترها
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
quality U وضعیت
qualities U وضعیت
position U وضعیت
positioned U وضعیت
attitude U وضعیت
manner U وضعیت
fate U وضعیت
attitudes U وضعیت
estates U وضعیت
estate U وضعیت
status U وضعیت
situations U وضعیت
situation U وضعیت
fates U وضعیت
attack condition , alfa U وضعیت تک
state U وضعیت
state- U وضعیت
stated U وضعیت
states U وضعیت
stating U وضعیت
attack conditon , bravo U وضعیت تک
condition U وضعیت
phases U وضعیت
phased U وضعیت
phase U وضعیت
stabile U بدون حرکت بی حرکت
ideal position U وضعیت ایده ال
state of alert U وضعیت هوشیاری
true U وضعیت منط قی
dangerousness U وضعیت خطرناک
zero wait state U وضعیت یک وسیله
state stress U وضعیت تنش
state vector U بردار وضعیت
steady state U وضعیت پایدار
summaries U خلاصه وضعیت
spinosity U وضعیت غامض
on position U وضعیت وصل
current ratio U وضعیت فعلی
state of alert U وضعیت امادگی
supervisor state U وضعیت نظارت
stand alone U وضعیت یکتا
starting position U وضعیت صفر
idle position U وضعیت ساکن
truer U وضعیت منط قی
configuration U وضعیت یا موقعیت
truest U وضعیت منط قی
configurations U وضعیت یا موقعیت
input mode U وضعیت ورودی
summary U خلاصه وضعیت
ball game U شرایط وضعیت
edit line U خط گزارش وضعیت
develops U گسترش وضعیت
error condition U وضعیت خطا
estimate of the situation U براورد وضعیت
estimated of situation U براورد وضعیت
financial position U وضعیت مالی
exception conoition U وضعیت استثنایی
extreme position U وضعیت نهایی
status board U تابلوی وضعیت
fate of a collection U وضعیت طلب
fate of goods U وضعیت کالا
statements U صورت وضعیت
statements U بیان وضعیت
status report U گزارش وضعیت
stationary state U وضعیت سکون
device status U وضعیت دستگاه
status register U ثبات وضعیت
ball games U شرایط وضعیت
status board U تابلو وضعیت
develop U گسترش وضعیت
flight attitude U وضعیت پروازی
control status U وضعیت کنترلی
duty status U وضعیت خدمتی
statement U بیان وضعیت
final position U وضعیت نهایی
situation report U گزارش وضعیت
neutral position U وضعیت بی باری
stating U وضعیت چیزی
prone position U وضعیت درازکش
appreciation of the situation U بررسی وضعیت
appreciation of the situation U براورد وضعیت
master mode U وضعیت اصلی
terrestrial U وضعیت زمینی
mark condition U وضعیت نشان
marginal case U وضعیت نهائی
repetition of position U تکرار وضعیت
as it is U با وضعیت کنونی
rest position U وضعیت ساکن
command mode U وضعیت دستوری
military posture U وضعیت نظامی
state U وضعیت چیزی
multiplex mode U وضعیت تسهیم
personnel status U وضعیت پرسنلی
wait state U وضعیت انتظار
problem state U وضعیت مسئله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com