English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
partition U وسیله یا اسباب تفکیک
partitions U وسیله یا اسباب تفکیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fibre optics U وسیله تفکیک ستون نوربه رشتههای نازک
device U دستگاه اسباب وسیله
devices U دستگاه اسباب وسیله
life preservers U وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preserver U وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
gastroscope U اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
part U تفکیک کردن تفکیک شدن
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
severance U تفکیک
secession U تفکیک
analysis U تفکیک
differentiation U تفکیک
separations U تفکیک
dissociation U تفکیک
parting U تفکیک
disintegration U تفکیک
partings U تفکیک
break down U تفکیک
disjunction U تفکیک
resolutions U تفکیک
resolution U تفکیک
removal U تفکیک
break U تفکیک
breakdowns U تفکیک
breakdown U تفکیک
breaks U تفکیک
segregation U تفکیک
separation U تفکیک
secernment U تفکیک
denotation U تفکیک
separating U تفکیک
demodulation U تفکیک
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
partition U تفکیک کردن
dissociating U تفکیک نمودن
resolution power U توان تفکیک
break bulk U تفکیک محصولات
dissociate U تفکیک نمودن
separates U جدایی تفکیک
partitions U تفکیک کردن
separable U قابل تفکیک
dissociates U تفکیک نمودن
dissociation constant U ثابت تفکیک
separable U تفکیک پذیر
dissociation curve U منحنی تفکیک
parcelling U تفکیک زمین
dissociation energy U انرژی تفکیک
separate U جدایی تفکیک
separate U تفکیک کردن
racial segregation U تفکیک نژادی
separated U جدایی تفکیک
detach U تفکیک کردن
detaches U تفکیک کردن
detaching U تفکیک کردن
detachment U جداسازی تفکیک
thermal dissociation U تفکیک گرمایی
separates U تفکیک کردن
dissociation U تفکیک گسستگی
division of powers U تفکیک قوا
break down of negotiation U تفکیک مذاکرات
demodulator U تفکیک کننده
diacritical U تفکیک کننده
knocked down U تفکیک شده
severable U تفکیک پذیر
color separation U تفکیک رنگ
separation U تفکیک متارکه
separation U تفکیک کردن
separations U تفکیک متارکه
separations U تفکیک کردن
ionic dissociation U تفکیک یونی
separator U تفکیک کننده
resolvable U تفکیک پذیر
resolving power U قدرت تفکیک
degree of dissociation U درجه تفکیک
low resolution U تفکیک پایین
detachable bottom U کف قابل تفکیک
segregation U تفکیک کردن
self dissociation U خود تفکیک
separability U تفکیک پذیری
response differentiation U تفکیک پاسخ
predissociation U پیش تفکیک
diacritic U تفکیک کننده
inseparable U تفکیک ناپذیر
detachable U قابل تفکیک
resolutions U تفکیک پذیری
break up U تفکیک کردن
disjunct U وجه تفکیک
resolution U تفکیک پذیری
detachments U جداسازی تفکیک
discriminator U تفکیک کننده
split risk U تفکیک خطر
optical resolution U تفکیک نوری
separated U تفکیک کردن
photodissociation U تفکیک نوری
centrifuges U تفکیک کردن
centrifuge U تفکیک کردن
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
low resolution U تفکیک پذیری پایین
denominationalism U اعتقاد به تفکیک و تقسیم
desegregate U تفکیک زدایی کردن
desegregated U تفکیک زدایی کردن
work breakdown structure U ساختار تفکیک کار
segregation U تفکیک ذرات بتن
resolutions U تفکیک پذیری رفع
separably U بطور قابل تفکیک
modem U تلفیق و تفکیک کننده
resolution U تفکیک پذیری رفع
desegregates U تفکیک زدایی کردن
break bulk cargo U محمولات تفکیک شده
inseparable U غیر قابل تفکیک
desegregating U تفکیک زدایی کردن
break bulk agent U عامل تفکیک محصولات
segregates U جدا سازی تفکیک
bond dissociation energy U انرژی تفکیک پیوند
separatism U تفکیک تجزیه طلبی
segregating U جدا سازی تفکیک
preesolved U پیش تفکیک شده
principle of separation of powers U اصل تفکیک قوا
segregate U جدا سازی تفکیک
resolving power U توان تفکیک تلسکوپ
resolving agent U عامل تفکیک کننده
system resolution U تفکیک سیستم کار دستگاه
disintegration product U محصول تجزیه و تفکیک شده
discriminating circuit U مدار تفکیک کننده مین
oscillations U تفکیک امواج اشکار سازی
resolvable tartaric acid U تارتریک اسید تفکیک پذیر
oscillation U تفکیک امواج اشکار سازی
internal modem U تلفیق و تفکیک کننده درونی
desegregated U تفکیک نژادی را فسخ کردن
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
denotation U علامت تفکیک معنی و مفهوم
desegregate U تفکیک نژادی را فسخ کردن
resolution U قدرت تفکیک [ریاضی] [فیزیک]
desegregating U تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates U تفکیک نژادی را فسخ کردن
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
denote U تفکیک کردن علامت گذاردن
denoted U تفکیک کردن علامت گذاردن
denotes U تفکیک کردن علامت گذاردن
exploded pie graph U نمودار گرد تفکیک شده
inseparable cost U هزینه غیر قابل تفکیک
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
resolutions U قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
resolution U قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
impartible U جدایی ناپذیر غیر قابل تفکیک
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
hayes compatible modem U تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
segregative U طالب جدایی وابسته به تفکیک وتبعیض
denotative U دارای قوه تفکیک یا تمیز تمیزی
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
differentiation U فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
administrative segregation U زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
tranship U نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com