English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extender board U وسیله عیب یابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
calibrate U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrated U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrates U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
calibrating U تنظیم کردن بی سیم یا وسیله دیگر خصلت یابی کردن
Other Matches
involution U توان یابی قوه یابی
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
edgings U حاشیه یابی
debugger U اشکال یابی
edging U حاشیه یابی
trapping U غلط یابی
direction finding U جهت یابی
patterning U طرح یابی
location U مکان یابی
locations U مکان یابی
fault detection U عیب یابی
achievements U دست یابی
extrapolations U برون یابی
achievement U دست یابی
levelling U ارتفاع یابی
acquisition U هدف یابی
surveys U زمینه یابی
positioning U موقع یابی
attainments U دست یابی
attainment U دست یابی
range finding U مسافت یابی
access U دست یابی
accessed U دست یابی
ranging U مسافت یابی
accesses U دست یابی
accessing U دست یابی
castaway U عمق یابی
summation U مجموع یابی
castaways U عمق یابی
signal detection U علامت یابی
surveyed U زمینه یابی
acquisitions U هدف یابی
matchmaking U زوج یابی
cost finding U ارزش یابی
obstacle sense U حس مانع یابی
calibration U خصلت یابی
troubleshooting U اشکال یابی
troubleshooting U عیب یابی
position finding U موقعیت یابی
orientation U جهت یابی
quadricycle U چهارچرخه یابی
survey U زمینه یابی
sourcing U منابع یابی
addressing U نشانی یابی
interpolation U میان یابی
factoring U عامل یابی
interpolations U درون یابی
insinuation U رخنه یابی
interpolations U میان یابی
fault diagnosis U عیب یابی
orientating U جهت یابی
orientates U جهت یابی
termination U پایان یابی
goniometry U زاویه یابی
fringing U ریشه یابی
extrapolation U برون یابی
marketing U بازار یابی
i. and evdevolution U توان یابی
interpolation U درون یابی
knowledge acquisition آگاهی یابی
error detection U خطا یابی
localization U موضع یابی
fault finding U عیب یابی
orientate U جهت یابی
mark sensing U نشان یابی
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
parallel access U با دست یابی موازی
performance evaluation U ارز یابی کارایی
sound U عمق یابی کردن
ranging U مسافت یابی کردن
job costing U هزینه یابی کار
item scaling U مقیاس یابی پرسشها
flash ranging U مسافت یابی نوری
quick access U با دست یابی تند
frigid manners U اطوارخنک یابی مزه
attitude survey U زمینه یابی نگرش
space orientation U موقعیت یابی فضایی
sound ranging U مسافت یابی صوتی
detail U یات و مسیر یابی
detailing U یات و مسیر یابی
spot U مسافت یابی کردن
spots U مسافت یابی کردن
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
absurdities test U ازمون مهمل یابی
acoustic minehunting U مین یابی صوتی
ranging pole U شاخصهای مسافت یابی
random processing U با دست یابی تصادفی
target aquisition U سیستم هدف یابی
aerial target aquisition U هدف یابی هوایی
radio direction finding U جهت یابی بی سیم
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
sounded U عمق یابی کردن
interpolate U درون یابی کردن
extrapolating U برون یابی کردن
direction finding U سمت یابی کردن
maximum direction finding U جهت یابی حداکثر
marginal costing U هزینه یابی نهایی
marginal costing U هزینه یابی نهائی
localization of function U موضع یابی کارکرد
direction finding U جهت یابی کردن
trace U رد یابی کردن نشان
traced U رد یابی کردن نشان
extrapolates U برون یابی کردن
direction finding station U پست جهت یابی
interpolates U درون یابی کردن
direction finding aerial U انتن جهت یابی
interpolating U درون یابی کردن
extrapolate U برون یابی کردن
interpolated U درون یابی کردن
traces U رد یابی کردن نشان
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
sounds U عمق یابی کردن
plumb U ژرف یابی کردن
cost unit U واحد هزینه یابی
cost centre U مرکز هزینه یابی
extrapolated U برون یابی کردن
locate mode U باب مکان یابی
excitor U عصب یابی محرک
soundest U عمق یابی کردن
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
inelegantly U ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
tomnoddy U ادم خرف یابی کله
dumb barge U کرجی بی بادبان یابی موتور
snip U ادم کوچک یابی اهمیت
costing and pricing U هزینه یابی و قیمت گذاری
disinterestedly U ازروی بی طرفی یابی علاقگی
paramorphic U دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphous U دارای خاصیت تغییر یابی
snipped U ادم کوچک یابی اهمیت
eventration U جنین بی شکم یابی روده
snipping U ادم کوچک یابی اهمیت
an unerring aim U نشان درست یابی خطا
stramline flow U جریان موازی یابی ممانعت
echo sounding U عمق یابی انعکاس صوت
knotty pate U ادم خرف یابی کله
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
phases U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phase U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
tranship U نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
in suspense U درحال تعطیل یابی تکلیفی معلق
locate U مستقر ساختن مکان یابی کردن
located U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locating U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locates U مستقر ساختن مکان یابی کردن
quadrantal U مربوط به اشتباه در دستگاه جهت یابی
contumeliously U ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
antiwithdrawal device U وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com