English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interlock U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocked U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
anti interference device U دستگاه ضد تداخل
denials U ممانعت ازدشمن عملیات ممانعتی
denial U ممانعت ازدشمن عملیات ممانعتی
interdiction U ممانعت کردن عملیات یا اتش ممانعتی
interdict U ممانعت کردن اجرای عملیات ممانعتی
simulations U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation U روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
security countermeasures U اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
tranship U نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
transmissions U ارسال سیگنال ها از یک وسیله به دیگری
transmission U ارسال سیگنال ها از یک وسیله به دیگری
concrete finishing machine U دستگاه عملیات تکمیل بتن
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
voyagers U مسافر کشتی یا وسیله مسافری دیگری
voyager U مسافر کشتی یا وسیله مسافری دیگری
transshipment U انتقال به کشتی یا وسیله نقلیه دیگری
airborne vehicle U وسیله انجام عملیات هوابرد
trasship U بکشتی یا وسیله نقلیه دیگری انتقال دادن
disable U مانع عملیات وسیله یا تابعی شدن
disabling U مانع عملیات وسیله یا تابعی شدن
runaway U عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
disables U مانع عملیات وسیله یا تابعی شدن
operations research U تحقیقات از نظر کار و عملیات یک قسمت یا دستگاه
intermediate U router یا وسیله دیگری که شبکه یا کاربر را به اینترنت وصل میکند
takedown U مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
word U زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
worded U زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
deflector U صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
flowchart U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
panels U یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panel U یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
flow diagram U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
devices U دستگاه اسباب وسیله
device U دستگاه اسباب وسیله
chains U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
duty rated U بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
unit assembly U یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
instrument U اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
vga U آداپتور نمایش VGA که به وسیله دیگری امکان دستیابی به اطلاعات و سیگنالهای زمانی آنرا میدهد
cascade connection U دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
declinator U سمت یاب کشتی وسیله توجیه دستگاه
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
controlling U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
acr U واسط ی که به وسیله آن دستگاه ضبط به کامپیوتر وصل میشود
end item U وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
controls U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
crt U وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون
transfers U سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transferring U سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer U سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
desertion U ترک کردن افرادواجب النفقه ترک زوج یازوجه به وسیله دیگری فراراز خدمت وفیفه
asdic U دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
attack teacher U وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
gateways U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateway U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
interlocked U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocks U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlock U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
brain washing U مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands U دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wand U دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
subrogate U بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
arrested U جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
arrest U جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
arrests U جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
free form U نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
protective U حفافتی
protective deck U پل حفافتی نا
protective barrier U سد حفافتی
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
shielding effect U اثر حفافتی
preventive measure U اندازه حفافتی
guard U نرده حفافتی
protect bit U ذره حفافتی
security countermeasures U پیشگیریهای حفافتی
security files U فایلهای حفافتی
security program U برنامه حفافتی
guards U نرده حفافتی
guarding U نرده حفافتی
preventive U ماده حفافتی
protective equipment U تجهیزات حفافتی
shielding constant U ثابت حفافتی
protective fire U اتش حفافتی
protective ground U زمینه حفافتی
protective measure U اندازه حفافتی
protective pitching U سنگریز حفافتی
rock facing U سنگریز حفافتی
mimetism U تقلید حفافتی
security controls U کنترلهای حفافتی
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
protective coloring U رنگینگی حفافتی
shielding parameter U پارامتر حفافتی
protective cover U پوشش حفافتی
beat U تداخل
beats U تداخل
interference U تداخل
MIDI sequencer U داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
security council U شورای حفافتی یکان
firepower umberella U چتر حفافتی اتش
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
bed beaching U سنگ چین حفافتی کف
pitching U فکافته سنگچین حفافتی
protective earthing U زمین کردن حفافتی
interfrometer U تداخل سنج
anti interference capacitor U خازن ضد تداخل
interfrometry U تداخل سنجی
interference U تداخل امواج
interferometer U تداخل سنج
electrical interface U تداخل الکتریکی
electronic interfrence U تداخل الکترونیکی
beat frequency U فرکانس تداخل
intercurrent U تداخل کننده
interference filter U صافی تداخل
constructive interference U تداخل فزاینده
cross talk U تداخل صحبت
cross talk U تداخل صدا
interference eliminator U صافی تداخل
suppressor U مقاومت ضد تداخل
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
safeguards U قفل حفافتی یا تامین دار
safeguarding U قفل حفافتی یا تامین دار
granfather file U یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
safeguarded U قفل حفافتی یا تامین دار
protective U زره حفافتی محافظت کننده
safeguard U قفل حفافتی یا تامین دار
seapainter U طناب حفافتی قایق ناو
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
radio frequency interference U تداخل فرکانس رادیویی
cross talk U تداخل صداها در تلفن
impenetrableness U خاصیت عدم تداخل
adjacent channel interfernce U تداخل کانال مجاور
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
bleeding U باند تداخل امواج
monkey chatter U تداخل کانال مجاور
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
inductive interference voltage U ولتاژ تداخل امواج القائی
cross talk U تداخل صدا در اثرنزدیکی دو فرستنده
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
babble U تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
cross fire U تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
babbled U تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
babbles U تداخل سیگنالها در تعدادزیادی از کانالهای یک سیستم
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
withhold U ممانعت
withheld U ممانعت
exclusion U ممانعت
restraints U ممانعت
obstructions U ممانعت
prevention U ممانعت
withholds U ممانعت
debarment U ممانعت
molestation U ممانعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com