English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aircraft plotter U وسیله ترسیم مسیر هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plotters U وسیله ترسیم مسیر
plotter U وسیله ترسیم مسیر
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controls U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
path of flight U مسیر هواپیما
vector U مسیر ناوبری هواپیما
bank angle U سراشیب مسیر هواپیما
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
turn U تغییر زاویهای مسیر هواپیما
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
turns U تغییر زاویهای مسیر هواپیما
intended track U مسیر تعیین شده هواپیما
asymmetrical sweep U باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
intended track U مسیر پیش بینی شده هواپیما
air plot U رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
acceleration error U اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
turn and slip U زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
homing station U ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
vector U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vectors U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
aircraft plotter U وسیله ناوبر هواپیما
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
noncrew U خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
air distance U مسافت طی شده به وسیله هواپیما
true track U تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
shuttled U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttles U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
shuttle U وسیله نقلیه با مسیر مشخص
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
rudders U سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudder U سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
azimuth micrometer U وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
appliances U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
azimuth equidistant projection U وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
arresting system purchase element U وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
parking U پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
strafing U به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
appliance U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
heads up display U وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
link U مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
pathfinder guidance U هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
trajectory scorer U وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
homologate U اعلام و تایید کار حد نصاب سرعت هواپیما به وسیله داوران
communication U وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
transportation in kind U وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
distances U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
target pattern U شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
crane rail U مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
lineation U ترسیم خط
plots U ترسیم
drawing U ترسیم
tracings U ترسیم
plot U ترسیم
plotted U ترسیم
depiction U ترسیم
tracing U ترسیم
depictions U ترسیم
drawings U ترسیم
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
charted U ترسیم اماری
kluged U ترسیم موقت
draw program U برنامه ترسیم
line drawings U ترسیم خطی
line drawing U ترسیم خطی
scatter plot U ترسیم توزیعی
scatter plot U ترسیم پراکنده
computer drawing U ترسیم کامپیوتری
stipple U ترسیم بانقطه
maps U ترسیم کردن
chart U ترسیم اماری
mirror tracing U ترسیم از ایینه
planography U فن ترسیم نقشه
charting U ترسیم اماری
mechanical drawing U ترسیم مکانیکی
map U ترسیم کردن
charts U ترسیم اماری
chartography U ترسیم نقشه
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
traces U مقدار ناچیز ترسیم
traced U مقدار ناچیز ترسیم
trace U مقدار ناچیز ترسیم
art of drawing U هنر ترسیم رسم
freehand method U روش ترسیم ازاد
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
rescale U بمقیاس کوچکتری ترسیم کردن
delineate U ترسیم نمودن معین کردن
trammel U الت ترسیم بیضی تعدیل
delineating U ترسیم نمودن معین کردن
delineated U ترسیم نمودن معین کردن
macpaint U یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
automated flowchart U ترسیم نمودار به صورت خودکار
delineates U ترسیم نمودن معین کردن
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
To draw something in out line . U شکل کلی چیزی را ترسیم کردن
irretraceable U که نتوان دوباره کشیدیا ترسیم کرد
whatman U کاغذ اعلی مخصوص ترسیم وطراحی
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
seismogram U منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
reprographics U ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route U مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summit U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
absorption representation U [حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
geodesic U کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
geodetic U کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
godroon U اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com