English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shifting pedal U وسیله تخفیف وتضعیف چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
cutoff U هرنوع وسیله قطع چیزی
glitches U هر چیزی که باعث قط ع ناگهانی کامپیوتر یا وسیله شود
glitch U هر چیزی که باعث قط ع ناگهانی کامپیوتر یا وسیله شود
volumenometer U التی که به وسیله ان بااستفاده از قانون .....حجم چیزی را می سنجند
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
trap U وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
rebate U تخفیف
slakes U تخفیف
damping U تخفیف
slaked U تخفیف
rebates U تخفیف
slake U تخفیف
discount U تخفیف
mitigation U تخفیف
attenuation U تخفیف
reduction U تخفیف
clemency U تخفیف
relaxation U تخفیف
refraction U تخفیف
discounts U تخفیف
abatement U تخفیف
commission U تخفیف
commissions U تخفیف
commissioning U تخفیف
volume discount U تخفیف
allayment U تخفیف
concession U تخفیف
alleviation U تخفیف
reductions U تخفیف
discounted U تخفیف
assuagement U تخفیف
discounting U تخفیف
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
from pillar to post U ازیک وسیله به وسیله دیگر
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
unmitigated U تخفیف نیافته
cuts U تخفیف بریدگی
give a reduction U تخفیف دادن
cut U تخفیف بریدگی
bate U تخفیف دادن
alleviator U تخفیف دهنده
extenuatory U تخفیف امیز
extenuative U تخفیف دهنده
commutative U تخفیف دار
commutation ticket U بلیط با تخفیف
commutation U تخفیف جرم
commutability U تخفیف پذیری
commmute U تخفیف دادن
trade discount U تخفیف تجاری
trade discount U تخفیف صنفی
scant U تخفیف یافتن
cash discount U تخفیف نقدی
slashing U تخفیف زیاد
abatable U قابل تخفیف
volume discont U تخفیف خریدعمده
volume discont U تخفیف مقداری
discounts U تخفیف دادن
discounting U تخفیف دادن
discounted U تخفیف دادن
extenuating U تخفیف دهنده
extenuatextent U تخفیف دادن
extenuate U تخفیف دادن
discountable U تخفیف بردار
discount rate U میزان تخفیف
discount rate U نرخ تخفیف
derogate U تخفیف دادن
allowances U تخفیف مقرری
allowance U تخفیف مقرری
rebate U تخفیف کاهش
rebates U تخفیف کاهش
discount U تخفیف دادن
commutation U تخفیف مجازات
bank discount U تخفیف بانکی
immitigable U تخفیف ناپذیر
abate U تخفیف دادن
assuaging U تخفیف دادن
commuted U تخفیف دادن
assuages U تخفیف دادن
mitigable U تخفیف دادنی
mitigation of punishment U تخفیف مجازات
assuaged U تخفیف دادن
money off offer U فروش با تخفیف
rate of discount U نرخ تخفیف
remitting U تخفیف دادن
remitted U تخفیف دادن
slashes U تخفیف زیاددادن
abating U تخفیف دادن
slash U تخفیف زیاددادن
commutes U تخفیف دادن
commute U تخفیف دادن
abates U تخفیف دادن
remissive U تخفیف دهنده
relaxation of penultis U تخفیف جرایم
abated U تخفیف دادن
slashed U تخفیف زیاددادن
remits U تخفیف دادن
remit U تخفیف دادن
quantity discount U مقدار تخفیف
incommutability U تخفیف ناپذیری
incommutable U تخفیف ناپذیر
quantity discount U تخفیف کلی
relaxing U تخفیف یافتن
progressive rebate U تخفیف تصاعدی
incommutably U یا تخفیف داد
remission U گذشت تخفیف
loyalty discount U تخفیف وفاداری
relax U تخفیف یافتن
relaxes U تخفیف یافتن
quantity allowance U تخفیف کلی
assuage U تخفیف دادن
relieving U تخفیف دادن
relieves U تخفیف دادن
relieve U تخفیف دادن
commuting U تخفیف دادن
quantity discount U میزان تخفیف
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
unbated U تخفیف داده نشده
loyalty discount U تخفیف مشتریان دائم
slash U تخفیف زیاد دادن
loyalty rebate U تخفیف مشتریان دائم
slasher U تخفیف فاحش دهنده
discount of goods U تخفیف روی کالا
extenuate U تخفیف دادن کاستن از
he would not bade a biner U یک دینارهم تخفیف نمیدهد
berated U تخفیف درجه دادن
slaughter U تخفیف زیاد دادن
quantity rebate U تخفیف عمده فروشی
slaughtered U تخفیف زیاد دادن
freight rebate U تخفیف هزینه حمل
quantity discount U تخفیف عمده فروشی
berate U تخفیف درجه دادن
subsidence U تخفیف درد وغیره
berating U تخفیف درجه دادن
slaughters U تخفیف زیاد دادن
slashed U تخفیف زیاد دادن
berates U تخفیف درجه دادن
immitigably U بطور تخفیف ناپذیر
slashes U تخفیف زیاد دادن
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
phases U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
tranship U نقل وانقال بار وغیره از یک وسیله یاکشتی به وسیله یاکشتی دیگری
phase U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
profit cannibalism U افراط در تخفیف و ارزان فروشی
pull down U پایین اوردن تخفیف دادن
mitigative U سبک سازنده تخفیف دهنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com