English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6198 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
synthesisers U وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که چیزی تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که چیزی تولید میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
baud U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud rate U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
erasers U وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
eraser U وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
demagnetizer U وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
changer U وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
regenerator U وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
chip U وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
chips U وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
inputted U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
harder U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
logic U مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
optical U وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
ocr U وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
proxy agent U نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
flatbed U وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
isolator U وسیلهای که قط ع میکند
scans U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
suppressor U وسیلهای که مانع را حذف میکند
waterspouts U لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
waterspout U لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
logger U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
meaner U متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
coder U وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند
logger U وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
loggers U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
transients U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transient U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
barcropper U وسیلهای که میل گرد را قطع میکند
loggers U وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
stabilizer U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilisers U وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
mean U متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
meanest U متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
codec U وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
simulators U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
feed U وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
encoder U وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
transmitters U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
simulator U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
transmitter U وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
parallelling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
feeds U وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
feeds U وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
feed U وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
clock U وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
shut off mechanism U وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
clocks U وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
inverter U وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
microphone U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
communication U وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
decoder U برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند
microphones U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
circulating U چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
taped U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tapes U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
timer U وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
ancillary equipment U وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
tape U وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
interrupting U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
interrupt U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupts U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
aligner U وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند
timers U وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
brouter U وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند
capacitor U وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
dtr U سیگنال از وسیلهای که آمادگی خود را برای ارسال داده بیان میکند
papers U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papered U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
circuit U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuits U وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
paper U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papering U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
correction U صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
speech U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speeches U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
drive U وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
drives U وسیلهای که دیسک مغناطیسی را می چرخاند و محل نوک خواندن / نوشتن را کنترل میکند
feed U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
voltage U وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
circuit U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
voltages U وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
circuits U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
feeds U وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
producing U آنچه تولید میکند
convertor U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
reader U وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
readers U وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
spooler U وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
punches U وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
spooling device U وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
brush U وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brushes U وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
converter U وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
punch U وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punched U وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
key کلیدی که یک حرف را تولید میکند
analog U وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
card U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
programmers U وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند
programmer U وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند
cards U وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
reader U وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
optical U وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
readers U وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
random number U برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
magnet U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnets U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
scanners U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
playback head U وسیلهای که سیگنالهای ضبط شده روی رسانه ذخیره سازی را می خواند و آنها را به سیگنال الکترونیکی تبدیل میکند
scanner U وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
breeding grounds U جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
object U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
sort generator U برنامهای که یک برنامه مرتب نموده تولید میکند
operation U عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
objected U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
breeding ground U جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
objecting U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
direct objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
synthesis U تولید مصنوعی چیزی
syntheses U تولید مصنوعی چیزی
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
convertor reactor U راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
monadic operator U عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
nor U عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
phosphor U مادهای که در اثر اعمال انرژی نور تولید میکند
plotters U وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotter U وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
serial U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallelling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serials U وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
paralleling U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallels U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
gates U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
n channel mos U مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
clock U مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
images U وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
clocks U مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
controller U وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controllers U وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
printer U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers U وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
gate U دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
sensor U وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
gates U دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
breeding grounds U محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
breeding ground U محل یا شرایط موجب تولید و گسترش چیزی
paged U وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
page U وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
pages U وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
sounds U کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
picture U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
sound U کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
picturing U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
soundest U کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sounded U کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
design U برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
designs U برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
Recent search history Forum search
1Vintage style
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1چیزی که عوض داره گله نداره
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1confinement factor
1She is choosing to look at bright side of the situation.
1She ferreted in her handbag and found nothing.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com