Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cushion
U
وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushioned
U
وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushioning
U
وسیلهای که شبیه تشک باشد
cushions
U
وسیلهای که شبیه تشک باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simulators
U
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
simulator
U
وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
over voltage protection
U
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
built in
U
وسیلهای که از ابتدای ساخت روی دستگاه سوار شده باشد
punches
U
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punch
U
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punched
U
وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
to feel like something
U
احساس که شبیه به چیزی باشد کردن
[مثال پارچه]
cards
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
pooler
U
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
breaking
U
هتک حرز و ورود غیر قانونی به ملک غیر به هر شکل و به هر وسیلهای که باشد
documenting
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
offensive weapon
U
در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
inputted
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
logical
U
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
butterfly saddle rug
U
قالیچه نقش پروانه ای
[این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
gooseneck
U
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
implemental
U
وسیلهای
outputs
U
وسیلهای که
output
U
وسیلهای که
instrumental
U
وسیلهای
personal
U
وسیلهای
PID
U
وسیلهای
smokers
U
وسیلهای که تولیددودکند
isolator
U
وسیلهای که قط ع میکند
smoker
U
وسیلهای که تولیددودکند
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
idles
U
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idle
U
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idlest
U
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
instrumental conditioning
U
شرطی شدن وسیلهای
magnetic tape
U
وسیلهای با نوک مغناطیسی
idled
U
ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
magnetic tapes
U
وسیلهای با نوک مغناطیسی
boomeranging
U
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
boomeranged
U
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
synthesizer
U
وسیلهای که چیزی تولید میکند
boomerangs
U
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
suppressor
U
وسیلهای که مانع را حذف میکند
boomerang
U
وسیلهای برای رسیدن بهدفی یا
synthesisers
U
وسیلهای که چیزی تولید میکند
enclosure
U
پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosures
U
پوشش محافظ برای وسیلهای
compensator
U
وسیلهای برای کاستن لگداسلحه
readout
U
وسیلهای که امکان نمایش اطلاعات
waterspouts
U
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
synthesizers
U
وسیلهای که چیزی تولید میکند
steering wheel puller
U
وسیلهای که غربالک رابیرون میکشد
fire lit
U
وسیلهای که با اتش روشن شود
waterspout
U
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
detector
U
وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
detectors
U
وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
erasers
U
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
telescopes
U
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
telescope
U
وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
eraser
U
وسیلهای محتوای چیزی را پاک میکند.
displays
U
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
carrier
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
chip
U
وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
display
U
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
stabilisers
U
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
displaying
U
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed
U
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
chips
U
وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
viscosimeter
U
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
mean
U
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
loggers
U
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
loggers
U
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
logger
U
وسیلهای که مجموعه عملیات را ضبط میکند
logger
U
وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
omr
U
وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
coder
U
وسیلهای که یک سیگنال را رمز گذاری میکند
carriers
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
lure
U
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lured
U
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
lures
U
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
luring
U
وسیلهای برای ماهیگیری باچند قلاب
barcropper
U
وسیلهای که میل گرد را قطع میکند
continuous
U
وسیلهای که مرتب به چاپگر کار می فرستد
stabilizer
U
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
meaner
U
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
burners
U
وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
transient
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transients
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
adder
U
وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
burner
U
وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
adders
U
وسیلهای که میتواند جمع و تفریق کند
meanest
U
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
transmitter
U
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
burner
U
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
changer
U
وسیلهای که چیزی را با چیز دیگر جابجا میکند
transmitters
U
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند
bottoming tap
U
وسیلهای برای دراوردن دندانه در یک سوراخ کور
burners
U
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
parallels
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelled
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
paralleling
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
paralleled
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelling
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
gyro
U
وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
feed
U
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
feeds
U
وسیلهای که در هر لحظه یک ورق وارد چاپگر میکند
feeds
U
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
demagnetizer
U
وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
multi disk
U
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
densitometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری دانسیته اپتیکی
attachment
U
وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
feed
U
وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
dte
U
وسیلهای که از آن مسیر ارتباط آغاز یا به آن ختم میشود
encoder
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به دیگری تبدیل میکند
aerodynamic blockage thrust reverser
U
وسیلهای برای معکوس کردن نیروی جلوبر
compliant
U
وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
microphone
U
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphones
U
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
clock
U
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
adapter
U
وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
adapter
U
وسیلهای که واسط CPU و یک یا چند کانال ارتباطی است
punch down block
U
وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
inputted
U
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
inverter
U
وسیلهای که جریان متناوب را به مستقیم با برعکس تبدیل میکند
shut off mechanism
U
وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
input
U
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
decoder
U
برنامه یا وسیلهای که داده را به حالت دیگری تبدیل میکند
clocks
U
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
communication
U
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
optical
U
وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
joystick
U
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
starters
U
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
starter
U
وسیلهای برای گرداندن محرک اصلی در طول مدت استارت
contentions
U
مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود
contention
U
مدت زمانی که طول می کشد تا وسیلهای آماده استفاده شود
general
U
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
joysticks
U
وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
synchronizer
U
وسیلهای که با دریافت سیگنال از وسیله دیگر کاری را انجام دهد
timer
U
وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
eds
U
وسیلهای که بطور الکترویکی میتواندپاک شده و برنامه ریزی گردد
timers
U
وسیلهای که مدت زمان کامل شدن یک عمل را ضبط میکند
generals
U
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
breakout box
U
وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد
tape
U
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
taped
U
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tapes
U
وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
coupling base
U
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
ancillary equipment
U
وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
de scrambler
U
وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
degausser
U
وسیلهای برای پاک کردن اطلاعات از دستگاه ضبط مغناطیسی
interrupt
U
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupting
U
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupts
U
سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
aligner
U
وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند
bulb root
U
وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
faults
U
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
configured in
U
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
fault
U
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
paper
U
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
configured off
U
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
faulted
U
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
hopper
U
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
boxes
U
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
box
U
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
configured out
U
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده عدم آمادگی آن برای استفاده است
papered
U
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papering
U
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
teleinformatic services
U
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
jumpers
U
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
jumper
U
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
tack weld
U
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
limiter
U
وسیلهای که خروجی ان درازای همه ورودیهای بالاتر از حد معین ثابت است
devices
U
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
parametric
U
وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی
device
U
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
connector
U
در یک شبکه FDDI وسیلهای متصل کننده درانتهای فیبرنوری یا کابل مسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com