Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ablutomania
U
وسواس شستشو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scatology
U
وسواس هرزه گویی وسواس نجاست
over caution
U
وسواس
whimsicality
U
وسواس
scape
U
وسواس
whim
U
وسواس
whimsey
U
وسواس
fantasy
U
وسواس
freak
U
وسواس
freaks
U
وسواس
scrupulosity
U
وسواس
scrupulousness
U
وسواس
whims
U
وسواس
fantasies
U
وسواس
of no scruples
U
بی وسواس
crankiness
U
وسواس
maggots
U
وسواس
maggot
U
وسواس
whimsy
U
وسواس
whimsies
U
وسواس
whimseys
U
وسواس
humorousness
U
وسواس
humoursomeness
U
وسواس
scrupulousy
U
از روی وسواس
whim wham
U
خیال وسواس
obsessions
U
وسواس فکری
trichotillomania
U
وسواس مو کنی
obsession
U
وسواس فکری
scruple
U
وسواس داشتن
he has a maggot in his head
U
وسواس دارد
scrupulously
U
از روی وسواس
reptition compulstion
U
وسواس تکرار
arithmomania
U
وسواس اعداد
delire du toucher
U
وسواس لمس
onomatomania
U
وسواس کلامی
hyperprosexia
U
وسواس دقت
meticulosity
U
وسواس در دقت
hyperprosessis
U
وسواس دقت
accuracy compulsion
U
وسواس دقت
finicality
U
دیرپسندی وسواس
finically
U
ازروی وسواس
compulsion
U
وسواس عملی
compulsions
U
وسواس عملی
obsessions
U
فکر دائم وسواس
obsession
U
فکر دائم وسواس
obsessive compulsive state
U
حالت وسواس فکری- عملی
the freak takes him
U
وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
scruple
U
نهی اخلاقی وسواس باک
monomaia
U
جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
valetudinarianism
U
احساس ضعف و سستی وسواس سلامتی
purist
U
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
purists
U
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
lavation
U
شستشو
elution
U
شستشو
embrocations
U
شستشو
wash
U
شستشو
purification
U
شستشو
embrocation
U
شستشو
launders
U
شستشو
laundering
U
شستشو
laundered
U
شستشو
lixiviation
U
شستشو
launder
U
شستشو
leaching
U
شستشو
imbathe
U
شستشو
washed
U
شستشو
ablutions
U
شستشو
bathed
U
شستشو
bath
U
شستشو
cleaning
U
شستشو
bathing
U
شستشو
ablution
U
شستشو
souse
U
شستشو
lotion
U
شستشو
lotions
U
شستشو
scouring
U
شستشو
washes
U
شستشو
washing
U
شستشو
to take a bath
U
شستشو کردن
rinser
U
شستشو کننده
washed
U
شستشو دادن
water extraction
U
آبگیری
[پس از شستشو]
levigate
U
شستشو دادن
purification
U
شستشو تصفیه
wash out
U
شستشو کردن
wash oil
U
روغن شستشو
cleaning process
U
فرایند شستشو
wash
U
اب دادن شستشو
washed
U
اب دادن شستشو
acid leach
U
شستشو با اسید
acid dip
U
شستشو با اسید
washes
U
شستشو دادن
washer
U
شستشو کننده
abluent
U
شستشو دهنده
washes
U
اب دادن شستشو
washers
U
شستشو کننده
cleaning door
U
دریچه شستشو
cleaning room
U
اطاق شستشو
debenzolation
U
شستشو با بنزول
wash
U
شستشو دادن
washable
U
قابل شستشو
embrocate
U
شستشو دادن
flush tank
U
حوضچه شستشو
imbathe
U
شستشو کردن
imbathe
U
شستشو دادن
wash away
U
با شستشو پاک کردن
tubber
U
گازر شستشو دهنده
dehydration
U
[آبگیری فرش پس از شستشو]
wash off
U
با شستشو پاک کردن
wash out
U
محو کردن شستشو
rinse
U
با اب پاک کردن شستشو
rinsed
U
با اب پاک کردن شستشو
leaching
U
تصفیه بوسیله شستشو
elutriation
U
شستشو با اب فرسایش انتخابی
lave
U
چکیدن شستشو کردن
scrubbing process
U
فرایند شستشو و تصفیه
bathes
U
استحمام کردن شستشو
bathe
U
استحمام کردن شستشو
rinses
U
با اب پاک کردن شستشو
sediment escape
U
ساختمانهای تخلیه و شستشو
shampoo
U
باشامپویا سرشوی شستشو دادن
absterge
U
تمیز کردن شستشو دادن
change (one's) mind
<idiom>
U
مغز کسی را شستشو دادن
back blowing
U
عمل شستشو و توسعه چاه
shampoos
U
باشامپویا سرشوی شستشو دادن
abstergent
U
شستشو دهنده ماده پاک کننده
leachate
U
مایعی که بوسله شستشو ازخاک یا واسطه دیگری بگذرد
needle bath
U
شستشو در زیر ابی که با دانههای خیلی ریز بر تن میریزد
lixiviate
U
تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
color fastness
U
درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
lavage
U
انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
bleaching materiel
U
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
raw wool
U
پشم خام
[پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
sizing
U
آهارزنی
[گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
give it a good wash
U
خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vat dyeing
U
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com