English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stockage U وسایل موجودی در انبار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stock evaluation U بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stockades U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockade U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock U موجودی انبار
warehouse stock U موجودی انبار
stocked U موجودی انبار
maximum stock U حداکثر موجودی انبار
safety stock U موجودی ذخیره انبار
stock control U کنترل موجودی انبار
out of stock <adj.> U غیر موجودی کالا [در انبار]
perpetual stock record U سابقه دائمی موجودی انبار
stock control U کنترل وسفارش موجودی انبار
active stock U موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
storewide U شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
turnover U تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
sail locker U انبار وسایل ملوانی
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
stock certificate U گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
perpetual inventory U فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpiles U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpile U ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stocked U موجودی موجودی کالا
stock U موجودی موجودی کالا
stockpiles U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump U انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiled U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiling U پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
field storage U انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
assets U موجودی
balance in hand U موجودی
minimum stock level U موجودی
stock U موجودی
stocked U موجودی
holding U موجودی
supplies U موجودی
repertoire U موجودی
storing U موجودی
store U موجودی
stock number U شماره فنی انبار شماره انبار
custodial record U پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
stock U به موجودی افزودن
inventory U لیست موجودی
inventory U فهرست موجودی
stock record U سابقه موجودی
stock U موجودی ذخیره
stocked U به موجودی افزودن
stock taking U رسیدگی به موجودی
reserve stock U موجودی ذخیره
stock valuation U ارزیابی موجودی
instruction repertoire U موجودی دستورالعمل
active stock U موجودی فعال
idle stock U موجودی بی مصرف
financial assets U موجودی مالی
safety stock U موجودی تضمینی
exhaust bin level U اتمام موجودی
exhaust bin level U فاقد موجودی
excess stock U موجودی مازاد
stock account U حساب موجودی
stock accounting U حسابداری موجودی
stock adjustment U تعدیل موجودی
stock adjustment U تطبیق موجودی
inventory U موجودی کالا
stock audit U حسابرسی موجودی
stock check U کنترل موجودی
cycle stock U موجودی فعال
stock control U کنترل موجودی
danger warning level U حداقل موجودی
quick assets U موجودی نقدشو
funded U موجودی سرمایه
valuation of stock U ارزیابی موجودی
fund U موجودی دارائی
supplying U موجودی جایگیرموقتی
capital stock U موجودی سرمایه
business inventories U موجودی تجاری
supplying U موجودی لزوم
buffer stock U موجودی احتیاطی
buffer stock U موجودی ذخیره
supply U موجودی لزوم
supplied U موجودی جایگیرموقتی
funded U موجودی دارائی
out of stock;ex stock U از موجودی یاذخیره
fund U موجودی سرمایه
supplied U موجودی لزوم
inventory discrepancy U اختلاف موجودی
inventory management U مدیریت موجودی
inventories U موجودی کالا
inventory control U کنترل موجودی
stocked U موجودی ذخیره
surplus stock U موجودی اضافی
surplus stock U موجودی مازاد
continuous inventory U موجودی مستمر
consumable stock U موجودی مصرفی
supply U موجودی جایگیرموقتی
complete inventory U موجودی کامل
continuous stock control U کنترل مستمر موجودی
continuous stock taking U رسیدگی مستمر موجودی
raw stock U موجودی مواد خام
inventory U صورت دارایی موجودی
inventory U ذخیره موجودی اماد
liabilities U تعهد موجودی بانکی
base stock control U کنترل موجودی مبنا
inventory reconciliation U تطبیق اسناد موجودی
liability U تعهد موجودی بانکی
wardrobe U اشکاف موجودی لباس
portfolio U موجودی اوراق بهادار
raw material stock U موجودی مواد اولیه
assets U موجودی شخص ورشکسته
stock in trade U موجودی کالای مغازه
stocked U موجودی کالا ذخیره
stock U موجودی کالا ذخیره
spares stock U موجودی لوازم یدکی
wardrobes U اشکاف موجودی لباس
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
cyclical stock check U کنترل موجودی دورهای
portfolios U موجودی اوراق بهادار
stock handling cost U هزینه جابجایی موجودی
stock talking U سیاهه برداری از موجودی
stockholder U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
inventory reconciliation U تطابق موجودی با دارایی یکان
transfer of portfolio U انتقال موجودی اوراق بهادار
stockholders U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
supplying U تامین موجودی عرضه نمودن
appreciation U افزایش ارزش دارایی و موجودی
appreciations U افزایش ارزش دارایی و موجودی
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
dead stock U موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
supplied U تامین موجودی عرضه نمودن
supplying U تکمیل کردن موجودی ذخیره
fast moving stock U موجودی که به سرعت کاهش می یابد
supply U تامین موجودی عرضه نمودن
supplied U تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply U تکمیل کردن موجودی ذخیره
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
warehouse refusal U اعلام عدم موجودی کالا درانبار
amphibious vehicle availability table U جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
yield U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yielded U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yields U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
To take an invevtory. U صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
to take inventory U صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
deficit U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
dead stock U موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
deficits U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
eurytherm U موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
overstock U زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
depots U انبار
warehouses U انبار
lodge U انبار
lodged U انبار
lodges U انبار
freight house U انبار
depot U انبار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com