Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
push botton
U
وسایل خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flexible
U
استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
automatic return
U
سیستم عودت خودکار وسایل
FMS
U
ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
Other Matches
automated
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction
U
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
prevention of stripping
U
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
cpu
U
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recovering
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting
U
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
excess property
U
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
submachinegun
U
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatics
U
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader
U
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic
U
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check
U
کنترل خودکار بررسی خودکار
automatic pilots
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios
U
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking
U
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
dispersal lays
U
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors
U
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
cryptoancillary equipment
U
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items
U
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
link encryption
U
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
kit
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
gyro pilot
U
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic toss
U
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding
U
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
ballpoints
U
خودکار ها
self-starter
U
خودکار
self-starters
U
خودکار
pen
U
خودکار
unmanned
U
خودکار
automaticity
U
خودکار
self acting
U
خودکار
autonomic
U
خودکار
auyomated
U
خودکار
unattended
U
خودکار
automatics
U
خودکار
automotive
U
خودکار
preset
U
خودکار
automatic
U
خودکار
ball pens
U
خودکار ها
automatous
U
خودکار
ballpoint pens
U
خودکار ها
mechnical
U
خودکار
automatic pipet
U
پی پت خودکار
ballpens
U
خودکار ها
automatic record changer
U
گرام خودکار
automation
U
خودکار کردن
robots
U
دستگاه خودکار
automatic titrator
U
تیترکننده خودکار
automating
U
خودکار کردن
automatic treatment
U
تسویه خودکار
autotrace
U
اثر خودکار
automate
U
خودکار کردن
mechanical sawmill
U
اره خودکار
autotype
U
چاپ خودکار
automatically
U
بطور خودکار
auyomated
U
خودکار شده
self loading
U
پرشونده خودکار
automated
U
خودکار کردن
automatic tuning
U
میزانساز خودکار
automates
U
خودکار کردن
autosave
U
ضبط خودکار
automatic throttle
U
ساسات خودکار
automatic steering device
U
سکان خودکار
mechanically
U
بطور خودکار
automatism
U
بطور خودکار
automaton
U
ماشین خودکار
automatization
U
خودکار شدن
automatons
U
ماشین خودکار
automatization
U
خودکار کردن
automatize
U
خودکار کردن
player piano
U
پیانو خودکار
automatic weapon
U
سلاح خودکار
automatic telephone
U
تلفن خودکار
coach screw
U
پیچ خودکار
automatic regulation
U
تنظیم خودکار
systematic
U
خودکار سیستماتیک
automatic testing
U
ازمایش خودکار
automation
U
خودکار سازی
automation
U
اتوماسیون خودکار
robot
U
دستگاه خودکار
automatic telephone system
U
تلفن خودکار
automatic rifle
U
تفنگ خودکار
automatic rifle
U
توپ خودکار
repeating firearm
U
اسلحه خودکار
power steering
U
فرمان خودکار
automatic circuit breaker
U
مدارشکن خودکار
automatic mechanism
U
مکانیزم خودکار
automatic cutout
U
قطع خودکار
crane track
U
جرثقیل خودکار
automatic controller
U
مراقب خودکار
automatic control
U
کنترل خودکار
automatic fire
U
اتش خودکار
automatic computer
U
کامپیوتر خودکار
cutout
U
فیوز خودکار
automatic carriage
U
تعویض خودکار
automatics
U
دستگاه خودکار
sub-machine guns
U
تیربار خودکار
sub-machine gun
U
تیربار خودکار
automatic check
U
ازمایش خودکار
automatic door switch
U
کلید خودکار در
door switch
U
کلید خودکار در
automatic machine
U
دستگاه خودکار
automatic loader
U
بارکن خودکار
automata
U
ماشینهای خودکار
automatic interrupt
U
وقفه خودکار
automatic interrupt
U
قطع خودکار
automatic focusing
U
تمرکز خودکار
automatic flasher
U
چشمکزن خودکار
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
automatic
U
دستگاه خودکار
automatic drop
U
اتصال خودکار
flashguns
U
فلاش خودکار
flashgun
U
فلاش خودکار
automatic buret
U
بورت خودکار
automated office
U
دفتر خودکار
self test
U
ازمایش خودکار
automatic check
U
مقابله خودکار
full automatic
U
تماما" خودکار
semi automatic
U
نیم خودکار
fully automatic
U
کاملا" خودکار
self destroying
U
منفجرشونده خودکار
ball point pen
U
قلم خودکار
autogenous welding
U
جوشکاری خودکار
autofeather
U
فدر خودکار
auto starter
U
استارت خودکار
automatic aiming
U
تعقیب خودکار
automatic behavior
U
رفتار خودکار
automatic tracking
U
تعقیب خودکار
autotrack
U
تعقیب خودکار
automatic balance
U
ترازوی خودکار
semiautomatic
U
نیمه خودکار
automatic bass compensation
U
بمرسان خودکار
chucking automatic
U
مهار کردن خودکار
central exchange
U
مرکز تلفن خودکار
axis of control
U
محورکنترل خودکار هواپیما
built in stabilizers
U
تثبیت کنندههای خودکار
autorepeat key
U
کلید تکرار خودکار
industrial robot
U
دستگاه خودکار صنعتی
governing mode
U
روش کنترل خودکار
manual telephone system
U
تلفن غیر خودکار
automobile
U
ماشین متحرک خودکار
automatic volume control
U
نافم خودکار صدا
ground controled approach
U
دستگاه تقرب خودکار
automatic water level recorder
U
تراز اب نگار خودکار
automatic volume expansion
U
گسترش خودکار صدا
automobiles
U
ماشین متحرک خودکار
blowback
U
عقب نشینی خودکار
automatic weapon
U
جنگ افزار خودکار
four spindle automatic machine
U
دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
unattended
U
به طور خودکار بی خلبان
automatic
U
جنگ افزار خودکار
design automation
U
طراحی به طور خودکار
automatics
U
جنگ افزار خودکار
telephone central office
U
مرکز تلفن خودکار
exchange office
U
مرکز تلفن خودکار
drop hammer
U
پتک خودکار اهنگری
coupled mode
U
روش کنترل خودکار
direction finder
U
جهت یاب خودکار
automatic welding machine
U
دستگاه جوشکاری خودکار
fully automatic machine
U
دستگاه تماما"خودکار
autostart routine
U
روال اغازگر خودکار
isolation diode
U
لامپ دو قطبی خودکار
autosyn
U
هماهنگ کننده خودکار
controlled stick steering
U
دسته دنده خودکار
pom-poms
U
مسلسل خودکار دورزن
pom-pom
U
مسلسل خودکار دورزن
drop press
U
پتک خودکار اهنگری
automatic voice network
U
شبکه صوتی خودکار
automatic c bias
U
ولت شبکه خودکار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com