Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
kentledge
U
وزنه اهن ته کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ballast
U
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
Other Matches
multipoundage syatem
U
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squat
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system
U
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putter
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
sinkers
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
ponderance
U
وزنه
paper weight
U
وزنه
where is the kilogramme weight ?
U
وزنه ....
short weight
U
وزنه کم
weight
U
سنگ وزنه
bobbing
U
وزنه قپان
bob
U
وزنه قپان
rammer
U
وزنه شمعکوب
plumb bob
U
وزنه سربی
ballast
U
وزنه تعادل
bobs
U
وزنه قپان
halma
U
پرش با وزنه
counterweights
U
وزنه تعادل
counterweight
U
وزنه مقابل
counterweights
U
وزنه برابر
counterweights
U
وزنه مقابل
counterweight
U
وزنه تعادل
flyweights
U
وزنه تعادل
counterweight
U
وزنه برابر
shot put
U
پرتاب وزنه
lifter
U
وزنه بردار
flyweight
U
وزنه تعادل
ledgers
U
وزنه سربی
counter weight
U
وزنه تعادل
sinkers
U
وزنه نگهدار
counterbalance
U
وزنه تعادل
counter weight
U
وزنه مقابل
counterpoise
U
وزنه متقابل
weight lifting
U
وزنه برداری
offset
U
وزنه متعادل
sinker
U
وزنه نگهدار
offsetting
U
وزنه متعادل
put
U
پرتاب وزنه
puts
U
پرتاب وزنه
putting
U
پرتاب وزنه
counterweigh
U
وزنه تعادل
weight lifter
U
وزنه بردار
counterbalances
U
وزنه تعادل
counterbalanced
U
وزنه تعادل
weight throw
U
پرتاب وزنه
counter balance
U
وزنه تعادلی
ledger
U
وزنه سربی
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
weight program
U
تمرین وزنه برداری
castaways
U
پرتاب کردن وزنه
ledgering
U
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
uplifts
U
بالا زدن وزنه
incline bench
U
تخته وزنه برداری
castaway
U
پرتاب کردن وزنه
sinker
U
وزنه سربی ماهیگیری
sinkers
U
وزنه سربی ماهیگیری
snatches
U
وزنه برداری یکضرب
snatched
U
وزنه برداری یکضرب
snatch
U
وزنه برداری یکضرب
sash balancing weight
U
وزنه متعادل کننده
snatching
U
وزنه برداری یکضرب
ballast
U
وزنه متعادل کننده
governor balance weight
U
وزنه تعادل رگولاتور
uplift
U
بالا زدن وزنه
poise
U
اونگ یا وزنه ساعت
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
shots
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
shot
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
triathlon
U
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
discobolus
U
وزنه پرت کن حلقه انداز
europian championship
U
وزنه برداری قهرمانی اروپا
make-weights
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
clean and jerk
U
حرکت دوضرب وزنه برداری
split
U
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
clean and press
U
حرکت پرس وزنه برداری
make weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
terminal tackle
U
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
donkey raise
U
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
platform
U
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platforms
U
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
poise
U
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
empty weight
U
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
disqualified
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
deal lift
U
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
bench
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
disqualifying
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualify
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
derrick lift
U
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
disqualifies
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
bat weight
U
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
press
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
terminal rig
U
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
presses
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
dipsey sinker
U
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
signal light
U
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
jerks
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lift
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifted
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifts
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
jerked
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
bench by a back injury
U
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
crosshead
U
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
legg press
U
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
prow
U
کشتی عرشه کشتی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
field events
U
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field event
U
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
shots
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
stopboard
U
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
toe weight
U
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
throw
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
light heavyweight
U
5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
warp-weighd loom
U
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
counterweights
U
حالت تعادل وزنه تعادل
counterweight
U
حالت تعادل وزنه تعادل
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
plummet
U
وزنه شاقول شاقول
plummeted
U
وزنه شاقول شاقول
plummeting
U
وزنه شاقول شاقول
plummets
U
وزنه شاقول شاقول
on shipboard
U
در کشتی
ship haven
U
یک کش کشتی
board
U
کشتی
ark
U
کشتی
boarded
U
کشتی
ship
کشتی
sail ho!
U
کشتی !کشتی !
ships
U
کشتی
vessels
U
کشتی
vessel
U
کشتی
flat
U
پل کشتی
flattest
U
پل کشتی
hulks
U
کشتی
hulk
U
کشتی
on board a ship
U
در کشتی
on the sea
U
در کشتی
on the water
U
در کشتی
puppis
U
کشتی دم
bottoms
U
کشتی
catch
U
کشتی کج
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight
U
کشتی مس
bilge
U
اب ته کشتی
foreship
U
سر کشتی
decks
U
پل کشتی
carina
U
کشتی
decked
U
پل کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com