Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bat weight
U
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multipoundage syatem
U
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squatting
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
U
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system
U
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
shot putter
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters
U
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
sinker
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers
U
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
droppers
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
U
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
U
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
U
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
ponderance
U
وزنه
paper weight
U
وزنه
where is the kilogramme weight ?
U
وزنه ....
short weight
U
وزنه کم
shot put
U
پرتاب وزنه
ballast
U
وزنه تعادل
rammer
U
وزنه شمعکوب
put
U
پرتاب وزنه
flyweight
U
وزنه تعادل
counterweight
U
وزنه تعادل
puts
U
پرتاب وزنه
flyweights
U
وزنه تعادل
offsetting
U
وزنه متعادل
offset
U
وزنه متعادل
putting
U
پرتاب وزنه
counterweight
U
وزنه برابر
counterweight
U
وزنه مقابل
counterweights
U
وزنه مقابل
counterweights
U
وزنه برابر
lifter
U
وزنه بردار
counterweights
U
وزنه تعادل
halma
U
پرش با وزنه
plumb bob
U
وزنه سربی
ledgers
U
وزنه سربی
weight lifting
U
وزنه برداری
weight throw
U
پرتاب وزنه
bobbing
U
وزنه قپان
counterbalances
U
وزنه تعادل
counterbalanced
U
وزنه تعادل
sinkers
U
وزنه نگهدار
bobs
U
وزنه قپان
counterbalance
U
وزنه تعادل
weight lifter
U
وزنه بردار
ledger
U
وزنه سربی
weight
U
سنگ وزنه
counterweigh
U
وزنه تعادل
counterpoise
U
وزنه متقابل
counter weight
U
وزنه مقابل
counter weight
U
وزنه تعادل
counter balance
U
وزنه تعادلی
sinker
U
وزنه نگهدار
bob
U
وزنه قپان
snatch
U
وزنه برداری یکضرب
snatched
U
وزنه برداری یکضرب
castaways
U
پرتاب کردن وزنه
snatches
U
وزنه برداری یکضرب
snatching
U
وزنه برداری یکضرب
sinkers
U
وزنه سربی ماهیگیری
uplift
U
بالا زدن وزنه
sinker
U
وزنه سربی ماهیگیری
uplifts
U
بالا زدن وزنه
castaway
U
پرتاب کردن وزنه
ballast
U
وزنه متعادل کننده
weight program
U
تمرین وزنه برداری
poise
U
اونگ یا وزنه ساعت
incline bench
U
تخته وزنه برداری
governor balance weight
U
وزنه تعادل رگولاتور
kentledge
U
وزنه اهن ته کشتی
ledgering
U
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
sash balancing weight
U
وزنه متعادل کننده
triathlon
U
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
discobolus
U
وزنه پرت کن حلقه انداز
shots
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
make-weights
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
shot
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
make weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
clean and press
U
حرکت پرس وزنه برداری
clean and jerk
U
حرکت دوضرب وزنه برداری
make-weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
europian championship
U
وزنه برداری قهرمانی اروپا
split
U
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
empty weight
U
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
platform
U
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platforms
U
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
terminal tackle
U
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
donkey raise
U
تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
poise
U
وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
presses
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
bench
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches
U
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
terminal rig
U
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
press
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
disqualified
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
deal lift
U
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
disqualifies
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifying
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualify
U
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
derrick lift
U
کشیدن وزنه به روی سینه باپاهای راست
signal light
U
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
dipsey sinker
U
نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
jerk
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
bench by a back injury
U
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
jerks
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
U
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
lifts
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifting
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lift
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
lifted
U
وسیله اوج گرفتن هواپیمای بی موتور کندن وزنه از زمین
crosshead
U
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
ballast
U
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
legg press
U
تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
field event
U
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field events
U
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
extension
U
اضافی
redundant
U
اضافی
surpluses
U
اضافی
unduly
U
اضافی
overflow
U
اضافی
overflowed
U
اضافی
overflows
U
اضافی
supplementary
U
اضافی
excesses
U
اضافی
excess
U
اضافی
extensions
U
اضافی
surplus
U
اضافی
supernumerary
U
اضافی
accessed
U
اضافی
overtime
U
اضافی
floating
U
اضافی
paragogic
U
اضافی
surplusage
U
اضافی
accessing
U
اضافی
additional
U
اضافی
access
U
اضافی
de trop
U
اضافی
accesses
U
اضافی
accessional
U
اضافی
plus
U
اضافی
relative
U
اضافی
supplemantary
U
اضافی
conjunct
U
متصل
contiguous
U
متصل
clung
U
متصل
continuous
U
متصل
anchored
U
متصل به
joint
U
متصل
connected
U
متصل
on line
U
متصل
overvoltage
U
ولتاژ اضافی
additional
<adj.>
U
مکمل اضافی
incremental cost
U
هزینه اضافی
intercalary
U
اضافی افزوده
poundage
U
هزینه اضافی
surplus value
U
ارزش اضافی
redundant equation
U
معادله اضافی
overestimation
U
براورد اضافی
overirrigation
U
ابیاری اضافی
overhand knot
U
گره اضافی
overhead costs
U
هزینههای اضافی
regulating cell
U
پیل اضافی
postiche
U
متن اضافی
overpayment
U
پرداخت اضافی
supplementary
U
اضافی مکمل
shootoff
U
مسابقه اضافی
sudden death
U
وقت اضافی
flab
U
گوشت اضافی
barrages
U
وقت اضافی
beauty sleep
U
خواب اضافی
the intercalary month
U
ماه اضافی
slip sheet
U
صفحه اضافی
spill water
U
ابهای اضافی
sunk cost
U
هزینههای اضافی
supplementary costs
U
هزینههای اضافی
surplus material
U
ماده اضافی
surplus production
U
تولید اضافی
surplus stock
U
موجودی اضافی
surplus water
U
ابهای اضافی
barrage
U
وقت اضافی
additional charges
U
خرجهای اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
additional score
U
نمره اضافی
adduct
U
ترکیب اضافی
aditional service
U
سرویس اضافی
adscript
U
یادداشت اضافی
an a.chapter
U
یک باب اضافی
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
auxiliary work
U
کارهای اضافی
boostes pump
U
پمپ اضافی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com