Perdic | وزارت خانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	department U	وزارت خانه
	departments U	وزارت خانه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	judge advocate general U	رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
	lady help U	زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
	pigenhole U	کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
	knife boy U	خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
	it is but a step to my house U	تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
	mansion house U	خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
	our neighbour door U	کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
	homebody U	ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
	honeycombs U	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
	houndstooth check U	طرح خانه خانه مورب پارچه
	honeycomb U	ارایش شش گوش خانه خانه کردن
	toft U	عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
	tricotine U	پارچه زبر لباسی خانه خانه
	hound's tooth check U	طرح خانه خانه مورب پارچه
	Honey comb design U	طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
	bagnio U	فاحشه خانه جنده خانه
	cellular U	لانه زنبوری خانه خانه
	weigh house U	قپاندار خانه ترازودار خانه
	garde manger U	سرد خانه اشپز خانه
	ministries U	وزارت
	department U	وزارت
	departments U	وزارت
	ministration U	وزارت
	ministry U	وزارت
	portfolio U	وزارت
	portfolios U	وزارت
	war department U	وزارت دفاع
	the foreign office U	وزارت خارجه
	department of the navy U	وزارت دریاداری
	department of the enterior U	وزارت کشور
	vizierate U	مقام وزارت
	department of state U	وزارت خارجه
	under-secretary U	معاون وزارت
	viziership U	مقام وزارت
	finance ministry U	وزارت دارایی
	Ministry of Information . U	وزارت اطلاعات
	department of war U	وزارت جنگ
	interior ministry U	وزارت داخله
	india office U	وزارت هند
	portejeuille U	کیف وزارت
	interior ministry U	وزارت کشور
	finance ministry U	وزارت دارائی
	war office U	وزارت جنگ
	ministry of war U	وزارت جنگ
	under-secretaries U	معاون وزارت
	department of defense U	وزارت جنگ
	department of defense U	وزارت دفاع
	ministry of information U	وزارت اطلاعات
	Home Office U	وزارت کشور
	ministry of justice U	وزارت دادگستری
	ministry of the interior U	وزارت کشور
	ministry of the interior U	وزارت داخله
	board of trade U	وزارت بازرگانی
	ministry of justice U	وزارت عدلیه
	war department U	وزارت جنگ
	ministry of education U	وزارت فرهنگ
	Home Office U	وزارت داخله
	ministry of f. U	وزارت دارایی
	ministry education U	وزارت فرهنگ
	Home Office [British E] U	دفتر وزارت کشور
	Department of the Interior [American E] U	دفتر وزارت داخله
	The foreign ministry. the ministry of foreign affairs. U	وزارت امور خارجه
	Home Office [British E] U	دفتر وزارت داخله
	ministry of national defence U	وزارت دفاع ملی
	Department of the Interior [American E] U	دفتر وزارت کشور
	board of trade U	وزارت اقتصاد وبازرگانی
	minisity of roads and highways U	وزارت راه وشاهراه
	minisity of roads and highways U	وزارت طرق وشوارع
	State Department U	وزارت امور خارجه
	State Department U	وزارت برون مرز
	ministry of industry U	وزارت پیشه و هنر
	ministry of foreign affairs U	وزارت امور خارجه
	ministry of national defence U	وزارت پدافند ملی
	departmental intelligence U	اطلاعات وزارت خانهای
	department of the army U	وزارت نیروی زمینی
	Foreign Office U	وزارت امور خارجه
	affiliation with the department of defen U	مامور به وزارت جنگ
	ministry of national economy U	وزارت اقتصاد ملی
	affiliation with the department of defen U	زیرامر وزارت جنگ
	cells U	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
	cell U	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
	i do not know your house U	خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
	legation U	ایلچی گری وزارت مختار
	legations U	ایلچی گری وزارت مختار
	Ministry of Labor and Social Affairs . U	وزارت کار ؟ امور اجتماعی
	The ministry of economic affairs and finance U	وزارت امور اقتصاد و دارایی
	ministerialist U	هواه خواه وزارت وقت
	formulae U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formulas U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	formula U	الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
	patent medicine U	داروی دارای جواز وزارت بهداری
	defense subsistence supply center U	مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
	department of state U	وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
	patent medicines U	داروی دارای جواز وزارت بهداری
	f.b.i U	یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
	chancery U	مقام وزارت دارایی دفتر مهردار سلطنتی
	ranges U	یک خانه یا تعدادی خانه
	ranged U	یک خانه یا تعدادی خانه
	honey comb U	خانه خانه کردن
	range U	یک خانه یا تعدادی خانه
	the house is in my possession U	خانه در تصرف من است خانه در دست من است
	minister resident U	صاحبمنصب عالیرتبهای که به منظورخاص و جهت امر معینی باعنوان وزارت در کشورخارجی اقامت می گزیند
	ticket of leave U	سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
	blue book U	کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
	defense classification U	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
	nsfnet U	یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
	materfamilias U	زن خانه
	lodge U	خانه
	lodged U	خانه
	roommates U	هم خانه
	cellular U	خانه خانه
	lodges U	خانه
	roommate U	هم خانه
	door to door U	خانه به خانه
	honeycombs U	خانه خانه
	pigeon-hole U	خانه
	pigeon-holes U	خانه
	door-to-door U	خانه به خانه
	lares U	خانه
	quarterage U	خانه
	i was under his roof U	در خانه
	shacks U	خانه
	shack U	خانه
	honeycomb U	خانه خانه
	houseless U	بی خانه
	lar U	خانه
	checkered U	خانه خانه
	tersellated U	خانه خانه
	pigeon hole U	خانه
	house U	خانه
	cells U	خانه
	room U	خانه
	rooms U	خانه
	sockets U	خانه
	domicile U	خانه
	domiciles U	خانه
	socket	خانه
	cell U	خانه
	alveolate U	خانه خانه
	houses U	خانه
	double-fronted U	خانه دو در
	housed U	خانه
	unsheltered <adj.> U	بی خانه
	cellulated U	خانه خانه
	home U	خانه
	her house U	خانه اش
	her house U	خانه ان زن
	dwellings U	خانه
	dwelling U	خانه
	within doors U	در خانه
	houseroom U	جا در خانه
	cloisonne U	خانه خانه
	housing U	خانه ها
	homes U	خانه
	furnace house U	خانه
	pied-a-terre U	خانه
	pieds-a-terre U	خانه
	insectarium U	حشره خانه
	chop house U	خوراک خانه
	coffeehouse U	قهوه خانه
	chequer U	خانه شطرنج
	lupanar U	فاحشه خانه
	coach house U	کالسکه خانه
	caserne U	سرباز خانه
	coffee shop U	قهوه خانه
	chancery U	دفتر خانه
	home born U	خانه زاد
	coffee house U	قهوه خانه
	majordomo U	بزرگتر خانه
	mansion house U	خانه ارباب
	lupanar U	جنده خانه
	coach house U	درشکه خانه
	luft U	خانه فرار
	coffee room U	خوارک خانه
	freemasons hall U	فراموش خانه
	convalescent home U	نقاهت خانه
	custom house U	گمرک خانه
	gynaeceum U	خانه اندرونی
	house to let U	خانه اجارهای
	house top U	بام خانه
	house work U	خانه داری
	household art U	فن اداره خانه
	housewifely U	خانه دار
	housewifery U	خانه دار
	hub or hub by U	خانه دار
	husbandman U	سرپرست خانه
	frater U	سفره خانه
	house to get U	خانه اجارهای
	grummet U	شاگرد خانه
	goodwife U	کدبانوی خانه
	homebred U	خانه پرورده
	gaming house U	قمار خانه
	homemaker U	خانه دار
	gambling house U	قمار خانه
	fuse block U	خانه فیوز
	house agent U	دلال خانه
	bastel U	خانه مستحکم
	i wrote home U	برای خانه
	kibitka U	خانه تاتار
	disorderly house U	فاحشه خانه