English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pension funds U وجوه بازنشستگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
Other Matches
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
funds U وجوه
funded U وجوه
fund U وجوه
capital fund U وجوه سرمایه
depreciation allowances U وجوه استهلاکی
contingency fund U وجوه احتیاطی
common purse U وجوه عمومی
cash flows U وجوه در گردش
trust funds U وجوه امانی
emergency fund U وجوه اضطراری
outs U وجوه پرداختی
cash flow U گردش وجوه
wage funds U وجوه دستمزد
sinkin fund U وجوه استهلاکی
coffers U خزانه وجوه
reserve fund U وجوه اندوخته
reserve fund U وجوه ذخیره
provident fund U وجوه احتیاطی
relief fund U وجوه اعانه
coffer U خزانه وجوه
trust fund U وجوه سپرده
pensionable age U سن بازنشستگی
retired ness U بازنشستگی
superannuation U بازنشستگی
retirement U بازنشستگی
inflow of foreign funds U ورود وجوه خارجی
loanable funds U وجوه وام دادنی
face centered cubic U مکعب مراکز وجوه پر
trust fund U وجوه پس انداز شده
trust fund U وجوه متراکم شده
retiring pension U حقوق بازنشستگی
pensionable U شایسته بازنشستگی
pensions U مستمری بازنشستگی
pension U مستمری بازنشستگی
golden handshake U دستخوش بازنشستگی
retired U مربوط به بازنشستگی
golden handshakes U دستخوش بازنشستگی
retired pay U حقوق بازنشستگی
pension fund U صندوق بازنشستگی
old age pension U حقوق بازنشستگی
old age pension U مستمری بازنشستگی
pension insurance U بیمه بازنشستگی
old age insurance U بیمه بازنشستگی
superannuation U کهولت بازنشستگی
face centered cubic lattice U شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
fcc lattice U شبکه مکعبی مراکز وجوه پر
pension U حقوق بازنشستگی پانسیون
pensionable U وقت بازنشستگی رسیده
pensions U حقوق بازنشستگی پانسیون
pension U حقوق بازنشستگی یا تقاعد
pensions U حقوق بازنشستگی یا تقاعد
loanable funds U وجوه قابل عرضه به بازار پول
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
funded U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
to save for retirement U برای بازنشستگی پس انداز کردن
rhomb U منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
IRA U مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
saving U خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
golden handshakes U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshake U پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
Any reform of the pension law must be left to the future. U هر اصلاح قانون بازنشستگی باید به آینده باقی گذاشته شود.
short timer U پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
accrued benefit U پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
crowding out effect U اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
new deal U برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com