English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
qualities U وجود خصوصیت
quality U وجود خصوصیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
characteristic U خصوصیت
typicality U خصوصیت
typicalness U خصوصیت
characteristically U خصوصیت
intimacy U خصوصیت
characteristic feature U خصوصیت
cutting property U خصوصیت برش
featuring U مهمترین خصوصیت
features U مهمترین خصوصیت
featured U مهمترین خصوصیت
feature U مهمترین خصوصیت
characters U عدد صحیح خصوصیت
outline U خصوصیت اصلی چیزی
outlined U خصوصیت اصلی چیزی
outlines U خصوصیت اصلی چیزی
character U عدد صحیح خصوصیت
source U خصوصیت برخی bridge ها که
outlining U خصوصیت اصلی چیزی
strains U صفت موروثی خصوصیت نژادی
strain U صفت موروثی خصوصیت نژادی
multidimensional U دارای خصوصیت چند بعدی
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
primed U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
primes U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
prime U خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
history U خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
histories U خصوصیت برخی برنامه ها که کارهایی که کاربر انجام داده
selectable U کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
low power standby U خصوصیت حفظ انرژی در کامپیوترهای قابل حمل و صفحه تصویرهای متصل به آن
microspacing U خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
dip U خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
mouse U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
dips U خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند
mouses U خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
intercharacter spacing U خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
letter quality printing U خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
autosync U خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند
existence U وجود
existences U وجود
In spite of . Despite . Notwithstanding . U با وجود
neer do well or well U پی وجود
entity U وجود
entities U وجود
individuation U وجود
despite U با وجود
in spite U با وجود
personality U وجود
being U وجود
personalities U وجود
presence U وجود
renumber U خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
from the bottom of one's heart <idiom> U از اعماق وجود
in spite of that U با وجود این
d. constitution U وجود نازک
exists U وجود داشتن
existed U وجود داشتن
exist U وجود داشتن
d. of constitution U نازکی وجود
Despite the fact that… U با وجود اینکه
pre existence U تقدم وجود
preexistence U تقدم وجود
begetter U وجود اور
essence U وجود ماهیت
non ego U غیر وجود
none the less U با وجود این
to be there U وجود داشتن
drink hail U گوارای وجود
body and soul <idiom> U با تمام وجود
pantheist U معتقدبوحدت وجود
self assertiveness U ابراز وجود
universe U عالم وجود
facts U وجود مسلم
fact U وجود مسلم
persons U وجود ذات
virus U وجود دارد
person U وجود ذات
be U وجود داشتن
realities U اصالت وجود
viruses U وجود دارد
nonetheless U بااین وجود
systems U اصول وجود
system U اصول وجود
reality U اصالت وجود
individuality U وجود فردی
regardless U با وجود علیرغم
zip U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipping U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipped U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
atheism U انکار وجود خدا
oxaluria U وجود جوهر ترشک
animalization U وجود مواد حیوانی
neer do well or well U ادم بی وجود یا بی خاصیت
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
numen U وجود الهی خدا
hydrometeor U وجود بخاراب در هوا
hematuria U وجود خون در ادرار
cosmologies U نظام عالم وجود
for all that U با وجود همه اینها
know nothing U منکر وجود خدا
hemoglobinuria U وجود هموگلوبین درادرار
objective U دارای وجود خارجی
objectives U دارای وجود خارجی
nevertheless U با این وجود علیرغم
begetting U سبب وجود شدن
cosmology U نظام عالم وجود
begets U سبب وجود شدن
beget U سبب وجود شدن
preexistent U دارای تقدم در وجود
cosmos U نظام عالم وجود
pantheism U ایین وحدت وجود
preexist U قبلا وجود داشتن
in the face of such odds U با وجود این تفاوت
and there an end. U و پایان وجود دارد.
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
converges U تقارب خطوط وجود تشابه
water exists in three phases U اب درسه نمود وجود دارد
warehouse refusal U اعلام عدم وجود درانبار
There is a mountain of difficulties . U کوهی از مشکلات وجود دارد
trichotomy U تقسیم وجود انسان به سه قسمت
fetched U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
She was a fine woman ( person ) . U وجود بسیار نازنینی بود
fetches U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
Is there drinking water? U آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there electricity? U آیا برق وجود دارد؟
Is there a television? U آیا تلویزیون وجود دارد؟
reacted U تغییر به علت وجود یک ماده
put one's foot down <idiom> U با تمام وجود اعتراض کردن
fetch U مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
phosphaturia U وجود فوسفات زیاد در پیشاب
I love her with my whole being . U با تمام وجود دوستش دارم
converged U تقارب خطوط وجود تشابه
groove U [فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
converging U تقارب خطوط وجود تشابه
give someone a good run for her money <idiom> U رقابت شدید به وجود آوردن
reacting U تغییر به علت وجود یک ماده
reacts U تغییر به علت وجود یک ماده
agnostic U عرفای منکر وجود خدا
agnostics U عرفای منکر وجود خدا
pantheism U همه خدایی وحدت وجود
converge U تقارب خطوط وجود تشابه
cosmogonic U وابسته به خلقت عالم وجود
react U تغییر به علت وجود یک ماده
To put ones heart and soul into a job . U باتمام وجود کاری را انجام دادن
to not be [any] the wiser <idiom> U ملتفت نشدن [با وجود نشانه ها و توضیحات]
There is no such number. U همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
There's an exception to every rule. U برای هر قانونی استثنائی وجود دارد.
objectiveness U با داشتن وجود خارجی بطورواقعی یاخارجی
Is there heating? U آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
Is there air conditioning? U آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
logos U اصل یا منشاء عقل عالم وجود
substantialize U دارای وجود خارجی کردن یاشدن
unitarianism U وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
albinism U عدم وجود رنگ دانه در بدن
radiological survey U بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
Such a thing does not exist at all . U چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
syupersubstantial U مافق وجود یا جوهر مادی روحی
You are needed . They need you . U وجود شما مورد نیاز است
cosmologist U دانشمند ومحقق درعلم عالم وجود
lactosuria U وجود ماده قندی شیر درپیشاب
in nature U همه جا دارای وجود خارجی یا طبیعی
There is nothing to worry about. U دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
androgyny U وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
homogamy U وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
There's no reason for concern. U دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
transient U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
However hard he tried ... U با این وجود که او [مرد] سخت تلاش کرد ...
There are not many amusements in this town. U دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
dualism U وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
xanthoma U وجود لکههای زرد غیرمنظم در زیر پوست
cosmogony U خلقت وپیدایش عالم وجود کیهان شناسی
Racial prejudice prevails in some countries. U دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
She loves him in spite lf sll his faults . U با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
transients U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
Inquietude U حس آشوبی که از وجود آسایش و سکون به دست می آید.
There's no danger of that happening again. U خطری وجود ندارد که آن دوباره اتفاق بیافته.
resident U ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
Ah, what the heck! U اه مهم نیست! [اه با وجود این کار را میکنم!]
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
There is no reason to do something U دلیلی وجود ندارد که کاری انجام شود.
There is one physician for every 260 inhabitants. U برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد.
residents U ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
Where theres will theres a way . <proverb> U تا وقتى خواسته اى هست ,راهى هم وجود دارد .
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
windage U تنظیم حرکت تفنگ درهدفگیری هنگام وجود بادعرضی
There is more to it than meets the eye. U ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
The chances of a soloution are bleak. U احتمال وجود راه حلی بسیار ضعیف است
There are ine milion book (volumes)in this library. U دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
deque U یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف
reticle U تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
addressing U دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
non striker U توپزنی که با وجود ایستادن جلو میله ضربه نمیزند
Trinity U سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
notations U قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
main U ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
There is no pleasure without pain . <proverb> U هیچ کامیابى و لذتى بدون درد ورنج وجود ندارد .
move of pattern U [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
double coincidence of wants U نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com