English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (1780 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lease U واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
leases U واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
under lease U وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
charters U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartered U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
time charter U اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
time charter U اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
warm up U اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
for the time being <idiom> U برای مدتی
retreat U انزوا [گروهی برای مدتی]
shut up <idiom> U بستن دروپنجره ساختمان برای مدتی
retreat U گوشه نشینی [گروهی برای مدتی]
lay over <idiom> U به مکانی درراه رسیدن برای مدتی ماندن
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
bare boat charter U اجاره دربست وسیله نقلیه
to go away U ترک کردن [خانه یا شهر] برای چند مدتی
to go to U ترک کردن [خانه یا شهر] برای چند مدتی
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
leases U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease U نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
transfers U واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer U واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transferring U واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
holiday cottage U ویلای اجاره ای برای تعطیلات
What's the charge per week? U اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
tc U اجاره دربست برای مدت معین
What's the charge per day? U اجاره آن برای یک روز چقدر است؟
voyage charter U اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
moonlight fliting U گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
these room let well U نمیتوانیم برای اطاقهایم اجاره نشین پیدا کنم
ground landlord U کسی که زمینی را برای ساختمان کردن اجاره میدهد
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycled U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
busying U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
leases U کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
lease U کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
chater party U اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
simplest U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
farm U اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farms U اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farmed U اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
Lease (rental) agreement. U اجاره نامه (قرار داد اجاره )
tasking U سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
registers U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering U ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
lease U اجاره نامه اجاره دادن
lets U اجاره دادن اجاره رفتن
leases U اجاره نامه اجاره دادن
let U اجاره دادن اجاره رفتن
letting U اجاره دادن اجاره رفتن
amphibian vehicle U وسیله نقلیه برای خشکی و اب
cases U پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
case U پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
ascender U وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
sub- U کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
check out time U زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
appliances U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
prom U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
coupler U وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
accepting U سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
accept U سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
reliability U توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیارموثروبدون خطا
arithmetic U توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
verifier U وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی
proms U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
appliance U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
accepts U سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
horn socket [وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
radar danning U ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
devices U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
communication U وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
microprogram U وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
device U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
interoperability U توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
devices U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
flowchart U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
tests U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
cone penetrometer U وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
test U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
delay U وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delaying U وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
fosdic U وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
marlinespike U وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
tested U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
generating U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generate U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
reliability U [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
failure safety U [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
delays U وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
generates U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generated U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
golf car U وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
rental U اجاره بها اجاره
leasing U اجاره کردن اجاره
bypasses U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
distaff U فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
takedown U مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
bypass U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
deflector U صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
worded U زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
word U زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
enquiry U کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
pitch U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitches U دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
bypassing U روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
retraction lock U وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
landline U خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
calling U سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
cts U CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
awhile U مدتی
the while or whilst U مدتی که
for some time past U مدتی
for a season U تا یک مدتی
some time U مدتی
input/output U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
docketed U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
adaptations U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptation U توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
docketing U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
dockets U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
two man rule U قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
docket U صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
condition U 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
whilst U در خلال مدتی که
long a go U مدتی پیش
porolongation of a period U تمدید مدتی
long ago U مدتی پیش
adc U وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
takedown U حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
i was absent for a while U یک مدتی غایب بودم
do time <idiom> U مدتی درزندان بودن
not long a U مدتی نگذشته است
head load control U روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
soak U اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soaks U اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
end U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
ended U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
handshakes U سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
ends U ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
handshake U سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
Cambridge ring U استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
to borrow up to ... books U تا... [مدتی] کتاب قرض گرفتن
immobilised U مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilising U مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilises U مدتی در بستربی حرکت ماندن
application years U مدتی که یک دستگاه میتواند کارکند
immobilizes U مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilizing U مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilized U مدتی در بستربی حرکت ماندن
immobilize U مدتی در بستربی حرکت ماندن
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
sequences U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com