English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
bubble bath U وان پر کف و معطر شده
bubble baths U وان پر کف و معطر شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
spicy U تند معطر
fragrant U معطر
scented U معطر
aromatic U معطر
mint U شیرینی معطر با نعناع
minted U شیرینی معطر با نعناع
minting U شیرینی معطر با نعناع
mints U شیرینی معطر با نعناع
perfume U معطر کردن
perfumes U معطر کردن
purl U ابجو دارای ادویه معطر
purled U ابجو دارای ادویه معطر
purling U ابجو دارای ادویه معطر
purls U ابجو دارای ادویه معطر
mull U معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات
nuttier U معطر دیوانه
nuttiest U معطر دیوانه
nutty U معطر دیوانه
redolent U معطر
fragrance U چیز معطر
fragrances U چیز معطر
root beer U مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
root beers U مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
abelmosk U خطمی معطر مشک دانه
abelmusk U خطمی معطر مشک دانه
acetum U حل مواد معطر درمحلولی مرکب از اسید استیک و الکل و اب
aromatization U معطر سازی
benzene U هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
essenced U معطر
geraniol U الکل اشباع شده مایع و معطر
kissing comfit U شیرینی معطر
labdanum U ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
odorant U معطر
odorize U معطر و خوشبو ساختن
pekoe U چای معطر
pomatum U عطر مخصوص پمادموی سر پماد معطر
potherb U سبزیهای معطر خوراکی
salvolatile U محلول معطر اب امونیاک والکل
spikenard U روغن یامرهم معطر سنبل هندی
sweet scented U معطر
sweet smelling U معطر
thuja oil U روغن معطر برگ کاج خمرهای
xylene U خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
xylol U خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
bubble bath U مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
bubble baths U مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
cologne U آبگونهی معطر
colognes U آبگونهی معطر
aromatherapist U معالجهگر که از ماساژ با روغنهای معطر استفاده میکند
aromatherapy U معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
herbs U سبزیجات معطر
herb spice blend U آمیخته ای از ادویه و سبزیجات معطر
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com