Total search result: 201 (8 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
cascade carry U |
وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
|
carrying U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
|
|
carried U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
|
|
carry U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
|
|
carries U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
|
|
ripple through carry U |
عملیاتی که رقم نقلی خروجی از جمع و رقم نقلی ورودی ایجاد کند |
|
|
fullest U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
|
|
full U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
|
|
look ahead U |
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند |
|
|
cascaded carry U |
رقم نقلی ابشاری |
|
|
carry U |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
|
|
carrying U |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
|
|
carries U |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
|
|
carried U |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
|
|
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
|
|
flag U |
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع |
|
|
flags U |
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع |
|
|
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
|
|
fullest U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
|
|
full U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
|
|
analog U |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
|
|
adaptive channel allocation U |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
|
|
analogue U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
|
|
analogues U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
|
|
input preamplifier U |
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی |
|
|
induce U |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
|
|
induces U |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
|
|
quantize U |
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند |
|
|
induced U |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
|
|
inducing U |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
|
|
input signal U |
سیگنال ورودی |
|
|
toxicosis U |
بیماری ناشی از خوردن زهر ایجاد مسمومیت |
|
|
input function U |
تابع سیگنال ورودی |
|
|
scan U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scans U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
scanned U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
|
|
answers U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
|
|
answering U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
|
|
answer U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
|
|
answered U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
|
|
amplification U |
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی |
|
|
inhibits U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
|
|
inhibit U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
|
|
transmitters U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
|
|
transmitter U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
|
|
partial carry U |
فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم |
|
|
analog U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
|
|
and U |
پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست |
|
|
analogues U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
|
|
input/output U |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
|
|
analogue U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
|
|
bell character U |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
|
|
distorts U |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
|
|
distort U |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
|
|
high U |
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود |
|
|
highs U |
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود |
|
|
highest U |
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود |
|
|
waiting state U |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
|
|
quantizer U |
وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
|
|
quiescent U |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
|
|
converter U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
|
|
analog U |
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
convertor U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
|
|
red, green, blue U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند |
|
|
input/output U |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
|
|
composite video U |
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند |
|
|
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
analogue U |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
gain U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
|
|
analogues U |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
|
|
RGB display U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند |
|
|
coincidence circuit U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
|
|
coincidence element U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
|
|
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
|
|
lasers U |
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی |
|
|
laser U |
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی |
|
|
unclocked U |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
|
|
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
|
|
originative U |
ایجاد کننده |
|
|
worker U |
ایجاد کننده |
|
|
causer U |
ایجاد کننده |
|
|
processor U |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
|
|
clamper U |
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود |
|
|
cpu U |
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است |
|
|
half U |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
|
|
alternation U |
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند |
|
|
thallogenous U |
ایجاد کننده تالیوم |
|
|
recreative U |
دوباره ایجاد کننده |
|
|
siliciferous U |
ایجاد کننده سیلیکون |
|
|
goitrogenic U |
ایجاد کننده گواتر |
|
|
swisher U |
ایجاد کننده صدای فش فش |
|
|
goiterogenic U |
ایجاد کننده گواتر |
|
|
input limiter U |
محدود کننده ورودی |
|
|
input amplifier U |
تقویت کننده ورودی |
|
|
wiring U |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
|
|
external U |
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله |
|
|
externals U |
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله |
|
|
transphasor U |
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است |
|
|
genesis U |
پسوند بمعنی ایجاد کننده |
|
|
hypnogenetic U |
ایجاد کننده خواب هیپنوتیزم |
|
|
neurogenic U |
ایجاد کننده بافت عصبی |
|
|
integrator U |
ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام |
|
|
seminiferous U |
ایجاد کننده بذر یا نطفه |
|
|
DSR U |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
|
|
input output controller U |
کنترل کننده ورودی- خروجی |
|
|
answered U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
|
|
answering U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
|
|
answers U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
|
|
answer U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
|
|
tetanic U |
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی |
|
|
snow machine U |
ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی |
|
|
goitrogenic U |
ایجاد کننده تورم غده تیروئید |
|
|
inlet guide vane U |
تیغههای خنک کننده جریان ورودی |
|
|
present perfect U |
مربوط به ماضی نقلی ماضی نقلی |
|
|
enter U |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
|
|
entered U |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
|
|
enters U |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
|
|
processor U |
تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود |
|
|
analog U |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
|
|
de bounce U |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
|
|
signing on U |
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده |
|
|
low cycle fatigue U |
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه |
|
|
tortious liability U |
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی |
|
|
trellis coding U |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
|
|
carries U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
|
|
carried U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
|
|
carrying U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
|
|
carry U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
|
|
analogues U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
|
|
analogue U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
|
|
feep U |
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند |
|
|
countervailing power U |
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود |
|
|
form utility U |
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود |
|
|
ethernet U |
مربوط به استاندارد jeee که بیان کننده روش ارسال سیگنال و پروتکلهای شبکه محلی است |
|
|
returning U |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
|
|
layout U |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
|
|
return U |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
|
|
layouts U |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
|
|
returns U |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
|
|
returned U |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
|
|
cascade U |
ابشاری |
|
|
cascaded U |
ابشاری |
|
|
tandom U |
ابشاری |
|
|
dunk shot U |
گل ابشاری |
|
|
cascading U |
ابشاری |
|
|
cascades U |
ابشاری |
|
|
sampled U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
|
|
sample U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
|
|
queueing U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
queue U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
queues U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
queued U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
|
|
devices U |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
|
|
device U |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
|
|
slam dunk U |
گل ابشاری محکم |
|
|
stuff shot U |
شوت ابشاری |
|
|
cascade connection U |
اتصال ابشاری |
|
|
tandom connection U |
اتصال ابشاری |
|
|
tandem connection U |
اتصال ابشاری |
|
|
cascaded U |
اتصال سری ابشاری |
|
|
cascade U |
اتصال سری ابشاری |
|
|
cascading U |
اتصال سری ابشاری |
|
|
cascades U |
اتصال سری ابشاری |
|
|
vertical U |
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش |
|
|
record U |
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه |
|
|
modulator U |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
|
|
ADPCM U |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
|
|
netblock U |
ابشاری که نیاز به دفاع ندارد |
|
|
degradation U |
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی |
|
|
DCD U |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
|
|
noise U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
|
|
noises U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
|
|
sample size U |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
|
|
Hayes Corporation U |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
|
|
peripheral U |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
|
|
carrying U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
|
|
carries U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
|
|
carry U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
|
|
carried U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
|
|
coincidence circuit U |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
|
|
quadruplex U |
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال |
|
|
bulk U |
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند |
|
|
historical U |
نقلی |
|
|
traditionary U |
نقلی |
|
|
carrier U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
carriers U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
|
|
ActiveX U |
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک |
|
|
JK flip flop U |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
|
|
carrying U |
رقم نقلی |
|
|
carries U |
رقم نقلی |
|
|
carry U |
رقم نقلی |
|
|
carried U |
رقم نقلی |
|
|
gate U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
|
|
gates U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
|
|
hash U |
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها |
|
|
drop down list box U |
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد |
|
|
hash U |
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد |
|