English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nether U واقع در پایین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
basilar U پایهای واقع شده در پایین
maintop U سکویی که درست در راس شاه دگل پایین واقع دارد
Other Matches
intercostal U واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
down U سوی پایین بطرف پایین
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
to lie east and west U واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
situated or situate U واقع
in reality U در واقع
As it were U در واقع
bestead U واقع
post mortem U پس از واقع
postmortem U پس از واقع
situates U واقع در
situating U واقع در
indeed U در واقع
situate U واقع در
substantially U در واقع
situated U واقع در جایگزین
realist U واقع بین
realistic U واقع بین
situated U واقع شده در
initials U واقع در اغاز
vega U نسر واقع
realist U واقع گرا
realists U واقع بین
realists U واقع گرا
lumbar U واقع در کمر
vanward U واقع درجلو
initialling U واقع در اغاز
initialled U واقع در اغاز
down-to-earth U واقع بین
down to earth U واقع بین
onshore U واقع در ساحل
nether U واقع در زیر
yonder U واقع درانجا
vertical U واقع در نوک
covenants U واقع شود
initial U واقع در اغاز
occur U واقع شدن
occurred U واقع شدن
initialing U واقع در اغاز
initialed U واقع در اغاز
hinders U واقع درعقب
hindering U واقع درعقب
hindered U واقع درعقب
hinder U واقع درعقب
occurs U واقع شدن
occurring U واقع شدن
covenant U واقع شود
postern U واقع درعقب
shipside U واقع در کنارکشتی
intervascular U واقع در میان رگ ها
sincipital U واقع در جلوی سر
initiatory U واقع در اول
sinisteral U واقع درسمت چپ
situated or situate U واقع شده
hypodermal U واقع در زیرپوست
haemal U واقع درسوی دل
intradermal U واقع در زیرپوست
intradermic U واقع در زیرپوست
intralogical U واقع در حدودمنطق
osculant U واقع شونده
precordial U واقع در پیش دل
procephalic U واقع در جلو سر
located inside U تو واقع شده
limitrophe U واقع در مرز
life like U واقع نما
it lies on the east of U در خاور واقع
intramontane U واقع در کوهستان
subjacent U واقع در زیر
sublunar U واقع در زیرقمر
flight from reality U واقع گریزی
alpha lyrae U نسر واقع
transpontine U واقع در انسوی پل
trumped-up U خلاف واقع
trumped up U خلاف واقع
realistically U واقع گرایانه
realistically U واقع بین
axile U واقع درمحور
to come to pass U واقع شدن
capsulate U واقع درکپسول
extreme position U واقع درمنتهاالیه
extraception U واقع نگری
superjacent U واقع درفوق
dichasial U واقع در دو طرف
dereism U واقع گریزی
take place U واقع شدن
to take place U واقع شدن
centric U واقع درمرکز
realistic U واقع گرایانه
realism U واقع گرائی
sets U واقع شده
setting up U واقع شده
objectivity U واقع بینی
meanest U واقع دروسط
lie U واقع شدن
lies U واقع شدن
meaner U واقع دروسط
realism U واقع بینی
mean U واقع دروسط
untrue U خلاف واقع
simultaneous with each other U با هم واقع شونده
set U واقع شده
realism U واقع گرایی
lied U واقع شدن
pragmatic U فعال واقع بین
nocturnal U واقع شونده درشب
intracellular U واقع در درون سلول
interscapular U واقع در میان دو کتف
intra uterine U واقع در درون زهدان
interstellar U واقع در میان ستارگان
interseptal U واقع در میان جدارها
interseptal U واقع در میان پره ها
intervertebral U واقع در میان مهره ها
lateral U واقع درخط افقی
alpine U واقع در ارتفاع زیاد
intertribal U واقع در میان قبیله ها
interurban U واقع در میان شهرها
worked U موثر واقع شدن
work U موثر واقع شدن
mediated U درمیان واقع شدن
mediates U درمیان واقع شدن
mediating U درمیان واقع شدن
lobar U واقع در قسمتهای ریه
intratelluric U واقع در درون زمین
left handed U واقع در سمت چپ ناشی
mural U واقع برروی دیوار
sublunary U واقع در زیر ماه
it never occurred again U دیگر واقع نشد
right-hand U واقع در دست راست
above U مافوق واقع دربالا
laterad U واقع درخط افقی
murals U واقع برروی دیوار
ventral U واقع بر روی شکم
half way U واقع در نیمه راه
to keep one's feet on the ground <idiom> U واقع بین ماندن
mediate U درمیان واقع شدن
interplanetary U واقع در بین سیارات
subsacral U واقع درزیراستخوان خاجی
sublingual U واقع درزیر زبان
subsolar U واقع در نواحی گرمسیر
subcartilaginous U واقع در زیر غضروف
haemal U واقع درسوی چپ سینه
citied U واقع شده در شهر
cislunar U واقع درجو قمر
ciecumoral U واقع درگرداگرد دهن
southwestern U واقع در جنوب غربی
southwest U واقع در جنوب غربی
caudel U وابسته به دم واقع درنزدیکی دم
caudate U وابسته به دم واقع درنزدیکی دم
surfacer U جسم واقع در سطح
first world U واقع دراروپای غربی
subocular U واقع درزیر چشم
suboceanic U واقع درعمق اقیانوس
ectochondral U واقع در سطح غضروف
endocardial U واقع دردرون قلب
equinoctial U واقع درنزدیکی خط استوا
etesian U واقع شونده بطورسالیانه
extern U فاهری واقع در خارج
dextral U واقع درطرف راست
superlunar U واقع دربالای ماه
superlunary U واقع بر بالای ماه
supraclavicular U واقع دربالای ترقوه
hypogastric U واقع در زیر شکم
hypogeal U واقع در شکم خاک
hypogeous U واقع در شکم خاک
intercolumnar U واقع در میان دو ستون
acceptableness U مقبول واقع شدن
interdental U واقع در میان دو دندان
interdigital U واقع در میان انگشتان
interdigitate U واقع در میان انگشتان
interfacial U واقع در میان دورو
to suffer wrong U مظلوم واقع شدن
interjacent U در میان واقع شونده
intermaxillary U واقع در میان ارواره ها
intermontane U واقع در میان دو کوه
intermundane U واقع در میان دو جهان
intercililary U واقع در میان ابروها
intercensal U واقع در میان دو سرشماری
hypogynous U واقع در زیر تخمدان
situated to the right U واقع دردست راست
to come in useful U سودمند واقع شدن
become entitled to U مصداق ..... واقع شدن
interamnian U واقع در میان دو رودخانه
interaxal U واقع در میان دو کوه
interaxial U واقع در میان دو کوه
intercellular U واقع در میان یاخته ها
left-hand U واقع در سمت چپی
intermural U واقع در میان دیوارها
terminals U واقع در نوک پایان
premedial U واقع در نیمه قدامی
premedian U واقع در نیمه قدامی
moral realism U واقع نگری اخلاقی
mid most U واقع در عین وسط
pantropical U واقع در مناطق حاره
pantropic U واقع در مناطق حاره
middlemost U واقع در عین وسط
downstairs U واقع در طبقه زیر
pre ocular U واقع در جلو چشم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com