Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
superlunary
U
واقع بر بالای ماه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overhead clearance
U
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
intercostal
U
واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
overhead cover
U
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
to lie east and west
U
واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
overhead
U
بالای سر
overhead
U
در بالای سر
upping
U
بالای
at the top of
U
در بالای
upped
U
بالای
up
U
بالای
outreach
U
بالای سر
above
U
بالای
above
U
بالای سر
atop of
U
در بالای
atop of
U
بالای
over-
U
بالای سر
over-
U
بالای
over
U
بالای سر
over
U
بالای
into the bargain
U
بالای ان
oer
U
بالای
run over
<idiom>
U
حرکت از بالای
It passed over my head.
U
از بالای سرم رد شد
upstream
U
بالای رودخانه
rooftop
U
بالای بام
roof tree
U
کش بالای شیروانی
ridge pole
U
کش بالای شیروانی
ridge piece
U
کش بالای شیروانی
overhead stroke
U
ضربه از بالای سر
plunging fire
U
اتش بالای سر
in-
U
بالای روی
knap
U
بالای تپه
mean high water
U
اب بالای میانگین
overhead cover
U
حفاظ بالای سر
aloft
U
در بالای زمین
fanlight
U
پنجره بالای در
over the horizon
U
از بالای افق
fanlights
U
پنجره بالای در
uptown
U
بالای شهر
pressure above the atmosphere
U
فشار بالای جو
above the earth
U
بالای زمین
mantel board
U
در بالای بخاری
over the horizon
U
بالای افق
overhead backhand
U
بک هند از بالای سر
ridge tree
U
کش بالای شیروانی
on
U
بالای در باره
overhead forehand
U
فورهند از بالای سر
up the street
U
بالای خیابان
in
U
بالای روی
fan light
U
پنجره بالای در
crowns
U
بالای هرچیزی
crow's nest
U
بالای بلندی
oer
U
بالای سر روی سر
rooftops
U
بالای بام
crown
U
بالای هرچیزی
pulpits
U
بالای منبر رفتن
pulpit
U
بالای منبر رفتن
chimney-head
U
[بالای دودکش کوره ای]
on station
U
پروازهواپیما بالای هدف
referees
U
داور بالای والیبال
aloft
U
سطوح بالا در بالای
tree house
U
خانه بالای درخت
high rate of interest
U
نرخ بالای بهره
aboveground
U
در بالای سطح زمین
spike over the block
U
ابشار از بالای دفاع
referee
U
داور بالای والیبال
refereed
U
داور بالای والیبال
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
refereeing
U
داور بالای والیبال
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
exoatmosphere
U
ترکش اتمی بالای جو
intercepting ditch
U
ابرو بالای خاکبرداری
headline
U
در بالای صفحه ریسمان
bartizan
U
کنگره بالای برج
truck
U
کلاهک بالای دکل
penthouses
U
اطاقک بالای بام
penthouse
U
اطاقک بالای بام
rain water head
U
طشتک بالای ناودان
trucked
U
کلاهک بالای دکل
head water
U
بالای رودخانه بالارود
flews
U
قسمت اویخته لب بالای سگ
trucking
U
کلاهک بالای دکل
overwrite
U
بالای محلی نوشتن
trucks
U
کلاهک بالای دکل
bed moulding
U
گچبری بالای کتیبه
overhead pass
U
پاس با دو دست از بالای سر
headlines
U
در بالای صفحه ریسمان
tape
U
نوار پهن بالای تور
up stream
U
بالارود در قسمت بالای نهر
epigastrium
U
فوق المعده بالای شکم
header
U
کلمات در بالای صفحه متن
cimborio
U
[برجک نورگیر بالای بام]
stratopause
U
لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
taped
U
نوار پهن بالای تور
tapes
U
نوار پهن بالای تور
upper class
U
وابسته به طبقات بالای اجتماع
roof garden
U
تفریح گاه بالای بام
crossbar
U
چوب افقی بالای مانع
parhelic circle
U
هاله روشن بالای افق
choir-loft
U
[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
eyebrow
U
گچ بری هلالی بالای پنجره
eyebrows
U
گچ بری هلالی بالای پنجره
crossbars
U
چوب افقی بالای مانع
upper classes
U
وابسته به طبقات بالای اجتماع
Hertfordshire spike
U
[میل بالای مناره مارپیچ]
gatehouse
U
اطاق یازندان بالای دروازه
dome light
U
چراغ بالای طاق خودرو
space above property
U
فضای قسمت بالای ملک
headers
U
کلمات در بالای صفحه متن
upstages
U
وابسته به عقب یا بالای صحنه
on station
U
اماده باش بالای هدف
upstaged
U
وابسته به عقب یا بالای صحنه
bar
U
چوب افقی بالای مانع
foretoppsail
U
بادبان بالای شراع صدر
bars
U
چوب افقی بالای مانع
head
U
دستشویی قایق بالای بادبان
letterheads
U
عنوان چاپی بالای کاغذ
ascender
U
قسمت بالای حروف کوچک
letterhead
U
عنوان چاپی بالای کاغذ
fleche
U
میل بالای مناره مارپیچ
upstaging
U
وابسته به عقب یا بالای صحنه
to crset a hill
U
به بالای تپه ایی رسیدن
gatehouses
U
اطاق یازندان بالای دروازه
top
U
ضربه به بالای توپ بیلیارد
upper edge of the net
U
نوار بالای تور والیبال
black will take no other hue
U
بالای سیاهی رنگی نیست
lunette
U
نعل اسب پنجره بالای در
high beam
U
نور بالای چراغ اتومبیل
high frequency region of a spectrum
U
ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
specification
U
درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
crotched
U
گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
overarm
U
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
topsides
U
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
dais
U
سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
vinculum
U
خط ترازی که بالای چند جمله می کشند
My bedroom is just above.
U
اطاق خواب من درست بالای اینجاست
on target
U
بالای اماج زمان روی هدف
midnight sun
U
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
outside passenger
U
مسافری که بیرون یا بالای دلیجان می نشیند
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
chimney-breast
U
[بالای دیوار شومینه به سمت دودکش]
slope soaring
U
بلند شدن به هوا از بالای تپه
barge-board
U
[تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
cartop
U
حمل قایق کوچک بالای اتومبیل
smash
U
ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
smashes
U
ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
warp beam
U
چوب افقی بالای دار
[قالی]
gable
U
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
styloipodium
U
گرده بالای میوه گیاهان چتری
calipash
U
قسمت بالای کاسه لاک پشت
cornices
U
گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
cornices
U
گچ بری بالای دیوار زیر سقف
ullage
U
حجم بالای سطح مایع تانک
trochanter
U
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
cornice
U
گچ بری بالای دیوار زیر سقف
intercepting ditch
U
جوی کوهی ابروی بالای کند
cornice
U
گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
deck house
U
اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
minimum clearance
U
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
net cord
U
کابل یا سیم بالای تور والیبال
gables
U
سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
postmortem
U
پس از واقع
post mortem
U
پس از واقع
substantially
U
در واقع
situated or situate
U
واقع
situate
U
واقع در
situates
U
واقع در
As it were
U
در واقع
situating
U
واقع در
indeed
U
در واقع
bestead
U
واقع
in reality
U
در واقع
superimposing
U
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
superimposes
U
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
superimpose
U
قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
press
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
interpreters
U
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
interpreter
U
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
timberline
U
خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند
houselights
U
نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
presses
U
بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
drop shot
U
ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
high tailed aircraft
U
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
follow shot
U
ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
crucifixion
U
تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
crucifixions
U
تصویر عیسی بر بالای صلیب مصلوب ساختن
pennoncel
U
پرچم کوچک بالای زره یا کلاه خود
upper classes
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
penoncel
U
پرچم کوچک بالای زره یا کلاه خود
PowerPC
U
پردازنده با کارایی بالای RISC سافت Motorola
put away
U
ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
intradermal
U
واقع در زیرپوست
flight from reality
U
واقع گریزی
capsulate
U
واقع درکپسول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com