Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shock troops
U
واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shock
U
حمله غافلگیرانه
shocked
U
حمله غافلگیرانه
shocks
U
حمله غافلگیرانه
creeping attack
U
تک غافلگیرانه دریایی
surprise attack
U
تک غافلگیری تک غافلگیرانه
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
ip
U
واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
counter riposte
U
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
powers
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
U
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot
U
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
cpu
U
واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme
U
واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
functional unit
U
واحد در حال کار واحد تابعی
rio treaty
U
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysterogenic
U
حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot
U
بیک حمله دریک حمله
hysteroid
U
حمله تشنجی شبیه حمله
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
front line
U
خط حمله خط حمله یادفاع
target date
U
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
falling sickness
U
حمله
thrusts
U
حمله
epileptic fit
U
حمله
thrusting
U
حمله
assaulted
U
حمله
hysteria
U
حمله
attacks
U
حمله
canvasses
U
حمله
assault
U
حمله
thrust
U
حمله
campaigned
U
حمله
onrush
U
حمله
campaigns
U
حمله
campaigning
U
حمله
campaign
U
حمله
stound
U
حمله
fittest
U
حمله
fits
U
حمله
fit
U
حمله
time cut
U
ضد حمله
canvassing
U
حمله
canvassed
U
حمله
wide open
U
حمله
offense,etc
U
حمله
offense
U
حمله
forays
U
حمله
foray
U
حمله
ictys
U
حمله
impugnation
U
حمله
impugnment
U
حمله
inroad
U
حمله
offenses
U
حمله
offence
U
حمله
canvass
U
حمله
attacked
U
حمله
besetting
U
حمله پی در پی
assaulting
U
حمله
venue
U
حمله
spells
U
حمله
venues
U
حمله
spelled
U
حمله
spell
U
حمله
attacking line
U
خط حمله
seizures
U
حمله
counter
U
حمله
countered
U
حمله
seizure
U
حمله
aggression
U
حمله
sally
U
حمله
countering
U
حمله
sallies
U
حمله
offensives
U
حمله
onslaughts
U
حمله
onslaught
U
حمله
assailment
U
حمله
onset
U
حمله
assaults
U
حمله
attack
U
حمله
offensive
<adj.>
U
حمله
attacking
[style of play, player]
<adj.>
U
حمله
frontcourt
U
منطقه حمله
assail
U
حمله کردن
quintain
U
هدف حمله
absence attack
U
حمله غیاب
slotting
U
شکاف در خط حمله
canvass
U
حمله ناگهانی
slot
U
شکاف در خط حمله
rusher
U
حمله کننده
set about
U
حمله کردن به
slots
U
شکاف در خط حمله
assail
U
حمله کردن بر
assailed
U
حمله کردن
aggressive
U
حمله ور مهاجم
outside lines
U
خطوط حمله
open to attack
U
در معرض حمله
counter attack
U
حمله متقابله
counter-attack
U
حمله متقابله
counter-attacks
U
حمله متقابله
aggressors
U
حمله کننده
banzai attack
U
حمله بی پروا
backside attack
U
حمله از پشت
back side attack
U
حمله از پشت
assailed
U
حمله کردن بر
assailing
U
حمله کردن
assailing
U
حمله کردن بر
assails
U
حمله کردن
assails
U
حمله کردن بر
polerio's gambit
U
حمله فگالتو
play marker
U
طراح حمله
attackman
U
مامور حمله
offensive foul
U
خطای حمله
lunges
U
حمله ناگهانی
lunged
U
حمله ناگهانی
seize
U
دچار حمله
thrust line
U
خط حمله خط انجام تک
assailant
U
حمله کننده
time thrust
U
ضد حمله شمیرباز
to be down up
U
حمله کردن بر
to fall on
U
حمله کردن
to fallirrto a f.
U
حمله کردن
set
U
حمله کردن
to make a pounce
U
حمله کردن
sets
U
حمله کردن
to makea raid.on
U
حمله کردن بر
to roll up the enemy line
U
حمله جناحی
setting up
U
حمله کردن
to set at
U
حمله کردن به
lunging
U
حمله ناگهانی
to take by storm
U
با حمله گرفتن
seized
U
دچار حمله
canvasses
U
حمله ناگهانی
seizes
U
دچار حمله
lunge
U
حمله ناگهانی
shock troops
U
گروه حمله
simple attack
U
حمله ساده
snap at
U
حمله کردن
parrying
U
دفع حمله
attack zone
U
منطقه حمله
canvassed
U
حمله ناگهانی
atilt
U
با حالت حمله
assailable
U
قابل حمله
sallies
U
حمله ورشدن
storming column
U
ستون حمله
anxiety attack
U
حمله اضطراب
an air raid
U
حمله هوایی
assailants
U
حمله کننده
air strike
U
حمله هوایی
air attack
U
حمله هوایی
to sweep down on
U
حمله کردن بر
aggressor
U
حمله کننده
jump off
U
شروع حمله
spells
U
حمله ناخوشی
hysterogenic
U
حمله اور
hypnolepsy
U
حمله خواب
pushing
U
خطای حمله
geong geuk
U
حمله تکواندو
geong gegak
U
حمله تکواندو
frontal attack
U
حمله جبههای
thrust
U
حمله کردن
hysteroid
U
حمله اور
spearhead
U
نوک حمله
counter offensive
U
حمله متقابل
counterattack
U
حمله متقابل
unassailable
U
غیرقابل حمله
spearheads
U
نوک حمله
spearheading
U
نوک حمله
beset
U
حمله کردن
spearheaded
U
نوک حمله
besets
U
حمله کردن
spelled
U
حمله ناخوشی
thrusting
U
حمله کردن
thrusts
U
حمله کردن
discovered attack
U
حمله برخاست
direction of attack
U
سمت حمله
critical angle of attack
U
زاویه حمله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com