English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
footcandle U واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
millibar U واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
airglow U روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید
isodose U دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
acres U واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre U واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
phot U واحد روشنایی
lambert U واحد روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
roentgen U واحد تابش تشعشعات یونیزه کننده
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
nits U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
nit U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
lumen U واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
phot U واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
fathomed U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathoming U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
ton U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
fathom U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
tons U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
fathoms U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
metric hundredweight U واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
sabin U واحد جذب صوت معادل قوه جذب در یک فوت مربع
verst U واحد درازا در روسیه برابر 6701 متر
cable U واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cabled U واحد طول دریایی برابر 022 یارد
picture element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picturing U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picture U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictures U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictured U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
fluid dram U واحد سنجش مایعات برابر با8/1 اونس مایع
inching U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inched U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inches U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
inch U واحد طول در سیستم غیرمتریک برابر 045/2سانتیمتر
gals U واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
gal U واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
measure U مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
sthene U واحد نیرو در سیستم غیرمتریک معادل نیرویی که به جرمی برابر یک تن شتاب یک متر بر مجذور ثانیه
cwts U واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cwt U واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
man hour U واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
knot density U چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
functional unit U واحد در حال کار واحد تابعی
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
rectangles U مربع
rectangle U مربع
sq U مربع
foursquare U مربع
chi square U مربع خی
square U مربع
squared U مربع
squares U مربع
squaring U مربع
quadrangles U مربع
quadrangular U مربع
quadrangle U مربع
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
square foot U فوت مربع
square matrix U ماتریس مربع
mean square U یک مربع حسابی
square metre U متر مربع
square knot U گره مربع
square mil U میل مربع
quadrature U مربع سازی
square wave U موج مربع
four-square U کاملا مربع
rectangles U مربع مستطیل
squarish U تقریبا مربع
square inch U اینچ مربع
whole brick U اجر مربع
rectangle U مربع مستطیل
chi square distribution U توزیع مربع خی
pram U قایق کف پهن ته مربع
scow U قایق کف پهن ته مربع
color square U مربع رنگ نما
hectares U ده هزار متر مربع
hectare U ده هزار متر مربع
sieve U الک با سوراخ مربع
sieved U الک با سوراخ مربع
box spar U تیرکهای با مقطع مربع
prams U قایق کف پهن ته مربع
squared U مربع توان دوم
squares U مربع توان دوم
square pyramid U هرم مربع القاعده
squaring U مربع توان دوم
formee U دارای انتهای مربع
ship rigged U دارای بادبان مربع
square U مربع توان دوم
diamond charge U خرج مربع شکل
sieves U الک با سوراخ مربع
sieving U الک با سوراخ مربع
cosecant squared beam U اشعه با مربع کوسکانت
square number U مربع کامل [ریاضی]
ounce per inch square U اونس اینچ مربع
pound per square inch U پوند بر اینچ مربع
square toed U دارای پنجه مربع
weight zone U مربع وزن گلوله
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
basilica U [کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
square pyramidal molecule U مولکول هرمی مربع القاعده
abaculus U قطعه مربع کاشی معرق
abaciscus U قطعه مربع کاشی معرق
box U مربع روی ورقه محاسبه
boxes U مربع روی ورقه محاسبه
right angled parallelogram U مربع مستطیل چارگوش دراز
filet U توری دارای اشکال مربع
gaff topsail U بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
diamond U مربع بزرگ زمین بیس بال
box defence U تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
crotched U گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
glittered U تابش
fulgency U تابش
effulgence U تابش
glinting U تابش
glint U تابش
lustre U تابش
glints U تابش
glitters U تابش
erythema U تابش
eradiation U تابش
emission U تابش
glow U تابش
emissions U تابش
isodose U هم تابش
radiational U تابش
glowed U تابش
glinted U تابش
radiation of heat U تابش
shine U تابش
shines U تابش
glitter U تابش
brilliance U تابش
total radiation U تابش کل
radioactivity U تابش
radiation U تابش
phosphorogenic U تابش زا
glows U تابش
coruscation U تابش
irradiation U تابش
effulge U تابش
abacuses U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacus U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
radiation pattern U الگوی تابش
heat radiation U تابش گرما
radiometer U تابش سنج
radiation constants U ثابتهای تابش
ultraviolet radiation U تابش فرابنفش
electromagnetic radiation U تابش الکترومغناطیسی
polarized radiation U تابش قطبیده
background radiation U تابش زمینه
exciting radiation U تابش برانگیزاننده
radiant intensity U شدت تابش
irradiancy U درخشندگی تابش
radiation laws U قوانین تابش
sunshine U تابش افتاب
cosmic radiation U تابش کیهانی
soaking U تابش متعادل
primary cosmic rays U تابش کیهانی
radiation intensity U شدت تابش
emissivity U تابش نسبی
energy radiation U تابش انرژی
annihilation radiation U تابش نابودی
lustreer U تابش فروزندگی
radiation density U تراکم تابش
wave radiation U تابش موج
visible radiation U تابش مرئی
radiation field U میدان تابش
radiation efficiency U راندمان تابش
radiation loss U گمگشتگی تابش
angle of incidence U زاویه تابش
irradiate U تابش دادن
black light U تابش فرابنفش
solarization U تابش افتاب
flash U تابش انی
incidence plane U صفحه تابش
soft radiation U تابش نرم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com