Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electric unit
U
واحدهای الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
absolute electrical units
U
واحدهای الکتریکی مطلق
international call
U
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
Other Matches
electrostatic
U
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU
U
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
si unites
U
واحدهای SI
emu
U
واحدهای الکترومغناطیسی
derived units
U
واحدهای فرعی
recommend units
U
واحدهای پیشنهادی
alternative unit
U
واحدهای دیگر
electromagnetic units
U
واحدهای الکترومغناطیسی
fundamental unit
U
واحدهای اصلی
hardware
U
واحدهای فیزیکی
emus
U
واحدهای الکترومغناطیسی
practical unit
U
واحدهای عملی
atomistic society
U
واحدهای کوچک تولیدی
units of measurment
U
واحدهای اندازه گیری
international units
U
واحدهای جهانی برق
functional units of a computer
U
واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
budgetary control
U
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
discrete
U
که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
engineering units
U
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
metric system
U
سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
warp set
U
[تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
assembly
U
کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
control unit
U
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
partition
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
federal government
U
دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
electrical and otherwise
U
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
planck law
U
مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
main line program
U
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
backward read
U
یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
gas electric generating set
U
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
electrical
U
الکتریکی
electrotechnical
U
الکتریکی
electric
U
الکتریکی
electric welding
U
جوشکاری الکتریکی
electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی
electrical breeze
U
وزش الکتریکی
electrical angle
U
زاویه الکتریکی
electric filter
U
صافی الکتریکی
electrical conductance
U
رسانایی الکتریکی
electric wind
U
باد الکتریکی
static breeze
U
وزش الکتریکی
electrical bounding
U
اتصال الکتریکی
electrical analogue
U
مشابهات الکتریکی
magic eye
U
چشم الکتریکی
electrical conduction
U
رسانش الکتریکی
electrical conductivity
U
رسانندگی الکتریکی
electro erosion
U
فرسایش الکتریکی
spark erossion
U
فرسایش الکتریکی
electrolytic capacitor
U
خازن الکتریکی
electrolytic iron
U
اهن الکتریکی
electromagnet
U
اهنربای الکتریکی
dielectric strain
U
بار دی الکتریکی
electromigration
U
مهاجرت الکتریکی
electromotor
U
محرک الکتریکی
electromotor
U
موتور الکتریکی
electron bombbardment
U
بمباران الکتریکی
electropathy
U
مداوای الکتریکی
electrovalence
U
فرفیت الکتریکی
electrovalency
U
فرفیت الکتریکی
specific conductance
U
رسانندگی الکتریکی
electrical transcription
U
ضبط الکتریکی
electrical schematic
U
نمودار الکتریکی
electrical resistivity
U
مقاومت الکتریکی
electrical degree
U
درجه الکتریکی
electrifying
U
الکتریکی کردن
electrify
U
الکتریکی کردن
electrified
U
الکتریکی کردن
conduction
U
رسانایی الکتریکی
electrise
U
الکتریکی کردن
isolating
U
به صورت الکتریکی
isolates
U
به صورت الکتریکی
isolate
U
به صورت الکتریکی
electrical insulator
U
عایق الکتریکی
electrical interface
U
تداخل الکتریکی
electrical model
U
مدل الکتریکی
electrical prospecting
U
کاوش الکتریکی
electrifies
U
الکتریکی کردن
dielectric stress
U
بار دی الکتریکی
dielectric power
U
قدرت دی الکتریکی
dielectric polarization
U
قطبش دی الکتریکی
electric control
U
کنترل الکتریکی
electric coupling
U
تزویج الکتریکی
electric coupling
U
پیوست الکتریکی
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی
electric circuit
U
مدار الکتریکی
conductivity
U
رسانندگی الکتریکی
electric machine
U
ماشین الکتریکی
electric potential
U
پتانسیل الکتریکی
dielectric strength
U
پایدار دی الکتریکی
dielectric viscosity
U
لختی دی الکتریکی
electric contact
U
کنتاکت الکتریکی
electric charge
U
بار الکتریکی
electric bulb
U
لامپ الکتریکی
electric break down
U
شکست الکتریکی
electric brake
U
ترمز الکتریکی
electric balance
U
تعادل الکتریکی
electric attraction
U
جاذبه الکتریکی
electric arc
U
قوس الکتریکی
electric apparatus
U
دستگاه الکتریکی
electric clock
U
ساعت الکتریکی
electric component
U
قطعه الکتریکی
electric connection
U
اتصال الکتریکی
electric constant
U
ثابت الکتریکی
electric primer
U
چاشنی الکتریکی
electric shocks
U
شوک الکتریکی
electric shock
U
شوک الکتریکی
electric flux
U
شار الکتریکی
electric force
U
نیروی الکتریکی
electric heater
U
گرم کن الکتریکی
electric tension
U
فشار الکتریکی
electric traction
U
کشش الکتریکی
electric traction
U
قوه الکتریکی
electric wave
U
موج الکتریکی
electroplating
U
ابکاری الکتریکی
hot seat
U
صندلی الکتریکی
electric resistance
U
مقاومت الکتریکی
capacitance
U
فرفیت الکتریکی
electric drive
U
محرکه الکتریکی
electric energy
U
انرژی الکتریکی
all electric
U
تماما" الکتریکی
air dielectric
U
دی الکتریکی هوا
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
electric eye
U
چشم الکتریکی
electric field
U
میدان الکتریکی
electrical
U
سیستم الکتریکی
tachogenerator
U
دورسنج الکتریکی
electrical connections
U
اتصالات الکتریکی
charges
U
بار الکتریکی
image
U
تصویر الکتریکی
charge
U
بار الکتریکی
voltage
U
فشار الکتریکی
voltages
U
فشار الکتریکی
flux
U
فلوی الکتریکی
engine
U
موتورغیر الکتریکی
circuits
U
اتصال الکتریکی
circuits
U
جریان الکتریکی
voltaism
U
ولتاژ الکتریکی
circuit
U
اتصال الکتریکی
resistor
U
مقاومت الکتریکی
resistors
U
مقاومت الکتریکی
circuit
U
جریان الکتریکی
images
U
تصویر الکتریکی
electrodes
U
قطب الکتریکی
discharge
U
تخلیه الکتریکی
discharges
U
تخلیه الکتریکی
electrode
U
قطب الکتریکی
gasoline electric
U
بنزین الکتریکی
galvano cautery
U
داغ الکتریکی
flash fuze
U
چاشنی الکتریکی
gyro compass
U
قطبنمای الکتریکی
electrolysis
U
تجزیه الکتریکی
gold contacts
U
اتصالات الکتریکی
transcription
U
ضبط الکتریکی
transcriptions
U
ضبط الکتریکی
full-load adjustment screw
پیچ تنظیم الکتریکی
echo sounding machine
U
عمق یاب الکتریکی
electric field intensity
U
شدت میدان الکتریکی
electric field strength
U
شدت میدان الکتریکی
electric current intensity
U
شدت جریان الکتریکی
electric horsepower
U
اسب بخار الکتریکی
collectors
U
جاروی الکتریکی جارو
electric flux density
U
چگالی شار الکتریکی
voltage drop
U
افت فشار الکتریکی
voltage source
U
منبع فشار الکتریکی
voltage stability
U
ثبات فشار الکتریکی
luminous discharge lamp
U
لامپ تخلیه الکتریکی
voltage stabilization
U
تثبیت فشار الکتریکی
collector
U
جاروی الکتریکی جارو
brainwave
U
موج الکتریکی مغز
brainwaves
U
موج الکتریکی مغز
electric arc current
U
جریان قوس الکتریکی
specific electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی مخصوص
conservation of charge
U
بقای بار الکتریکی
constant voltage
U
فشار الکتریکی ثابت
contact potential
U
فشار الکتریکی تماسی
electric discharge lamp
U
لامپ تخلیه الکتریکی
a dedicated wiring circuit
U
یک مدار الکتریکی اختصاصی
coupler plug
U
دوشاخه وسایل الکتریکی
dielectric phase angle
U
زاویه فاز دی الکتریکی
dielectric loss factor
U
ضریب اتلاف دی الکتریکی
connector
U
مین مسیر الکتریکی
dielectric power factor
U
ضریب قدرت دی الکتریکی
back voltage
U
نیروی ضد محرکه الکتریکی
leads
U
سیر هدایت الکتریکی
hook-up
U
اتصال
[به دستگاهی الکتریکی]
lead
U
سیر هدایت الکتریکی
electric potential difference
U
اختلاف پتانسیل الکتریکی
dielectric resistance
U
مقدار مقاومت دی الکتریکی
dielectric loss angle
U
زاویه اتلاف دی الکتریکی
discharges
U
اخراج تخلیه الکتریکی
conduction
U
رسانش الکتریکی هدایت
electrical double layer
U
لایه مضاعف الکتریکی
strobe
U
پاس مدار الکتریکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com